امروز : پنج شنبه, ۷ اسفند , ۱۳۹۹ - 14 رجب 1442
ساحل ، فرصت ناشناخته برای ارتقای کیفیت فضا
تفرجگاه ساحلی، فضاهای جمعی مرتبط با سواحل دریا و رودخانه است که به دلیل بهرهگیری از موقعیت طبیعی خود در جذب مخاطبان موفق عمل میکند. این فضاها از چند نظر در شهرها و محیط زیست انسان نقشآفرینی میکنند. در حالیکه کاربریهای رایج شهری همچون فضاهای خدماتی و فرهنگی، ارتباطهای یکسویه را تعریف میکنند که به […]
در شهرهای ساحلی یا شهرهایی که رودخانهای در میانشان جاری است، ساحل، فضای خاطرهانگیز و تاریخی شهر است که معمولاً مکان شکلگیری هسته و مرکز تاریخی شهر در کنارۀ آن بوده است. توسعۀ شهر نیز معمولاً متأثر از لبۀ ساحل دریا یا رودخانه و در امتداد آن بوده است. در نتیجه ساحل به بخشی از ساختار شهر بدل شده که مرکز و فضاهای اصلی شهر را در امتداد خود جای داده است. اینکه اراضی قابل توسعۀ شهر تا چه اندازه در محدودۀ ساحل بوده، نقش لبۀ ساحل را در سازمان فضایی شهر از تعریف قلمرو تا بخش اصلی ساختار تغییر میدهد.
در آن گروه از شهرها که ساحل جزئی از ساختار شهر شناخته میشود، مکانیابی فضاهای جمعی در حاشیۀ آن موجب موفقیت طرح و مهمتر از آن تقویت خاطرۀ جمعی شهروندان میشود. خاطرۀ جمعی قوی، به تقویت هویت شهر و احساس تعلق به آن میانجامد.
شهرها در فشار ساخت و سازهای غیرضروری و مداخلات حداکثری ناشی از تقویت روزافزون قوای انسانی، به سرعت به محیطهایی غیرقابل سکونت تبدیل میشوند. خرداقلیم (میکروکلیما) معارض با آسایش و کیفیت مطلوب زندگی که در اثر پوشیدهشدن کامل سطح شهر با ساختمان و آسفالت خیابانها، عدم امکان جذب آب در اغلب سطح شهر، پوشیدهشدن درهها و مسیرهای ارگانیک جریان آب، مسدودشدن دالانهای جریان هوا با ساختمانهای بزرگ و بسیاری اقدامات دیگر که به دلیل فقدان نگاه کلنگر و سلطۀ جزءنگری و سودجویی فردی بر شهرهای ما حاکم شده، ایجاب میکند برای بازگرداندن خصوصیات زیستمحیطی شهر چارهای اندیشیده شود. توسعۀ پایدار شهری درمیان تجربهها و دستاوردهای خود به زیرساخت سبز شهری اشاره میکند که بر اساس احیای لبههای طبیعی شهر استوار است. درهها، حاشیۀ رودها و ساحل دریا از جمله لبههای قابل برنامهریزی شهر هستند که احیای آنها سهم مهمی در بازگرداندن کیفیت مطلوب زیست به محیط دارد.
خروج عرصههای مذکور از مالکیت شخصی، توجه به نقش اکولوژیک ساحل در ساخت اقلیم شهر و مطبوع ساختن محیط از طریق برنامهریزی آنها برای محورهای سبز شهری راه حلی است که در جهان امروز به سرعت در حال گسترش است. ساحل، از معدود فرصتهای شهری است که استعداد احیای محیط زیست شهری را در خود دارد.
ساحل، به دلیل ظرفیت بالای خود در جنبههای زیستمحیطی، کارکردی و زیباشناسی ارزش اقتصادی ویژهای مییابد و به پهنههای نادر سرزمینی تبدیل میشود. ارزشهای انباشته در این اراضی آنها را به هدف گروههای توانمند اقتصادی بدل میکند. تصرف نقاط خوش منظر، خوش آب و هوا، در حاشیۀ رودخانه و دریا مظهر این کنش است. در قرآن کریم، دریاها، به عنوان دارایی عموم (انفال) و غیرقابل تصرف معرفی شده است. به همین سیاق میتوان سواحل را به دلیل حالت انحصاری آنها و تنها امکان دسترسی به انفال، غیرقابل تملک شناخت. اتخاذ رویۀ عدم مالکیت سواحل و طراحی آنها به صورت تفرجگاههای عمومی (شهری یا طبیعی) به اختیار عموم در استفاده از توانمندیهای سرزمینی و بسط عدالت اجتماعی کمک شایانی خواهد کرد.

طبیعت برای انسان یکی از مهمترین منابع شناخت به شمار میرود. تمدن کهن ایران پیش از اسلام، طبیعت و مظاهر آن همچون آب و درخت را نماد الهههای یاور اهورامزدا و به نوعی عناصر مقدس به شمار میآورد. مذاهب شرقی همچون بودیسم و تائوئیسم و نگاه وحدت وجودی آنها نیز طبیعت را حقیقت و اجزای آن را مقدس میشمارد.
فرهنگ اسلامی نیز با تعبیر جدیدی از خدا و وجود، طبیعت را آیهای الهی معرفی میکند و عناصر آن را همچون سایۀ شیء، سطح نازل حقیقت میشمارد؛ توصیههای مکرر قرآن برای دقت و تأمل در طبیعت و نظر به عناصر آن برای شناخت خداوند، بیانکنندۀ ارتباط مستقیم میان شناخت طبیعت و خداست. از این روست که مهمترین ویژگیهای شهر اسلامی، طبیعتگرایی و مجاورت با عناصر طبیعت شناخته شده است.
سواحل، برای ارتباط مستقیم با طبیعت و آب که به عنوان مهمترین عنصر طبیعی و منشأ حیات و همه زندگی شناخته میشود، جایگاه مهمی در ایجاد شرایط رشد انسان دارد. اگر تأمل، تدبر، بصر و نظر در طبیعت به عنوان راههای شهودی کشف حقیقت و انعکاس هستی بر قلب انسان معرفی میشود، برای تحقق آن به وسایلی نیاز است که مواجهه با جلوههای ویژۀ طبیعت از جمله آنهاست. از این رو سواحل دریا و رودها، به کتابهای مشحون از حقیقت میماند که باید برای آحاد انسانها تشریح شود تا امکان نقشآفرینی آن به عنوان منبع شناخت، فراهم آید.
نتیجهگیری
ساحل دریا و رودخانه، قطعهای از طبیعت است که دارای ظرفیتهای زیاد و ویژه برای پرورش انسان و ارتقای کیفیت محیط زیست است. توجه به قابلیتهای سواحل، آنها را از پهنههایی معمولی آنچنان که با هر زمینی میتوان رفتار کرد، متمایز میسازد. توانمندی سواحل برای تقویت سازمان فضایی شهر، حفاظت از محیط زیست، توسعۀ عدالت اجتماعی و فراهمآوردن امکان شناخت برای انسانها، به آنها نقش ویژهای در برنامهریزیهای سرزمین و آمایش و ساخت شهرها میبخشد.
نویسنده: سیدامیر منصوری/ دکتری مطالعات شهری با تخصص معماری منظر / seyedamir.mansouri@gmail.com
مأخذ: مجلۀ تخصصی معماری منظر ، شمارۀ نهم ، مرداد ۱۳۸۹.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.