پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

هر چه فریاد دارید بر سر مسئولین اقتدارگرا بکشید

چکیده: صدمات ناشی از بارش‌های اخیر نشان داد که سیستم، بازیچۀ دست مدیران اقتدارگر شده و برای تبدیل جنگل به بیابان و رودخانه به خیابان مانعی در مقابل خود نمی‌بینند.

در روزهایی که بارش رحمت بی‌حسابش همه را رسیده، وقوع خسارات ناشی از سیل به جان و مال مردم، نقاب از چهرۀ بی‌تدبیری‌های نظام تصمیم‌گیری کشور برداشته و معلوم شده که تا چه اندازه این سیستم، کوته‌نگر و لاابالی رفتار کرده است.

اسف‌بارتر اینکه ما مصیبت‌زدگان که وارث شیوه‌های خردمندانۀ اجدادمان در مدیریت آب در قنات‌ها و آبیاری باغات هستیم، در مواجهه با نزول رحمت خداوندی، چنان درمانده‌ایم که بوی عیدی و کاغذ رنگی را از یاد برده و همچون مواجهۀ سرخپوستان آمریکا در مقابل سلاح‌های مدرن مهاجمان سفیدپوست، در دفاع از سرزمینمان بازنده‌ای بیش نیستیم.

گویی که ادارات منابع طبیعی و کشاورزی و طرح‌های جامع و تفصیلی و آمایش سرزمین، اصلاً وجود ندارند، سیستم‌های نظارتی خوابند و هر کس هر کار دلش خواسته کرده است. گویا خیل عظیم دانش‌آموختگان رشته‌های مدیریت منابع و محافظت سرزمین در خواب بوده‌اند که ما این‌گونه خودزنی کرده و مصیبت‌زده شده‌ایم.

جا دارد از خود بپرسیم که با این همه ادارات عریض و طویل و کارشناسان متخصص چرا ابلهانه‌ترین اقدامات محیط زیستی در کشور ما  اجازۀ ظهور پیدا می‌کنند؟ به اصطلاح با این همه آفتابه و لگن چرا شام و نهارمان هیچ است و  قادر نیستیم علاج واقعه را قبل از وقوع، رقم بزنیم؟ ایراد کار کجاست؟

هر چه فریاد دارید بر سر مسئولین اقتدارگرا بکشید

راغفر اقتصاد‌دان می‌گوید، جلسات تصمیم‌گیری در کشور ما، جلسات سرتکان‌دادن است. در این جلسات، مدیران حرف می‌زنند و بقیه به علامت تأیید، سر تکان می‌دهند و هر کارشناسی که به نظر رئیس انتقاد کند مغضوب و مترود می‌شود.

سیستم تصمیم‌گیری کشور ما کارشناسان منتقد را تحمل نمی‌کند و از آنجا که نظام اداری نیز به جای ضوابط، بر اساس روابط بنا شده است قادر است سیستم‌های نظارتی معمول از قبیل بازرسی و حساب‌رسی را منفعل کند.

بی‌توجهی به نظر کارشناسان، عامل اجرای طرح‌های ابلهانه‌ای چون تبدیل مسیل کنار دروازۀ قرآن شیراز به خیابان، نابودی جنگل‌ها در استان گلستان و برباد‌رفتن جان و مال هموطنانمان در آق‌قلا است. وقوع این بلایا نه از فقدان علم و تخصص، که از اقتدارگرایی مدیرانی است که لایۀ کارشناسی تحت مدیریت خود را لگد‌مال می‌کنند و می‌دانند که چگونه سیستم‌های نظارتی بالادستی خود را منفعل کنند.

اقتدار گرایی و مدیریت افکار عمومی

در حالی که تلگرام، خلاء وجود روزنامه‌های آزاد را تا حدودی جبران کرده، این سؤال پیش می‌آید که مدیران و مسئولین اقتدارگرا با افکار عمومی چه می‌کنند و چگونه اقدامات نادرست خود را از این مانع بزرگ عبور می‌دهند؟

جناحی‌کردن بلایایی که اقدامات مدیران بر سر مردم می‌آورد، شیوه‌ای است که مدیران کشور به وسیلۀ آن افکار عمومی را مدیریت و منحرف می‌کنند و به این شیوه امکان ایجاد حق مطالبه‌گری فعال را از مردم سلب کند.

مثلاً در حادثۀ زلزلۀ کرمانشاه که بی‌تعهدی دولت‌ها در تأمین امنیت جانی بیست میلیون بدمسکن کشور بر ملا شد و انتظار می‌رفت رفع بد‌مسکنی به سرفصل مطالبات مردمی و برنامه‌های دولت بیاید، راه‌اندازی جریان‌های تبلیغی انحرافی، مسألۀ تأمین امنیت جانی بیست میلیون بدمسکن را به کیفیت بد پروژه‌های مسکن مهر محدود کرد و اجازه نداد که مطالبۀ رفع بدمسکنی تثبیت شود. بنابراین هم‌زمان که دولت با کمک مجلس، پرداخت‌های صد‌هاهزار میلیاردی از بیت‌المال به صندوق‌های مالی رباخوار فاسد را انجام می‌داد، مسألۀ عظیم بدمسکنی را از رأس برنامه‌های خود خارج کرد و بدمسکن‌ها را به حال خود رها کرد.

کوتاه سخن

صدمات ناشی از بارش‌های اخیر پرده از عملکرد غلط سیستم تصمیم‌گیری کشور برداشت و نشان داد که این سیستم، بازیچۀ دست مدیران اقتدارگر شده است و مدیران کشور برای تبدیل جنگل به بیابان و رودخانه به خیابان مانعی در مقابل خود نمی‌بینند. سیل آق‌قلا به ما آموخت اگر در مدیریت کشور مشارکت و مطالبه‌گری نکنیم، اقدامات مسئولین اقتدارگرا نه تنها جان و مال که حتی سرزمینمان را هم به فنا خواهد داد.

خسارات ناشی از این بارش‌ها نه به دلیل غیرقابل‌پیشگیری‌بودن و نه به دلیل فقدان دانش بومی، که عمدتاً به دلیل بی‌توجهی مدیران به نظر کارشناسان و انفعال و انحراف افکار عمومی رخ داده  است.

وسعت و تنوع خسارات ناشی از سیل این ویژگی را داشت که امکان جناحی‌کردن موضوع را از  صاحبان قدرت سلب کرد و نشان داد که قدرت، قدرت است و به مصادرۀ صاحبان رانت و منافع در می‌آید. مدیریت چه شورای شهر تهران باشد که مجوز تخریب باغ دهد و چه نهادی که مجوز شهرک‌سازی در لواسان را صادر کند و یا جنگل را بیابان کند، نباید به صرف اینکه مورد علاقۀ ما است به حال خود رها شود تا حافظ منافع ما باشد.

تنها تضمین حفظ منافع ملی، ترویج مطالبه‌گری و مشارکت افکار عمومی است. بنا‌براین، حال که تشت رسوایی مدیران اقتدارگرا به زمین افتاده، بیایید مطالبه‌گر باشیم و ّهرچه فریاد داریم بر سر مسئولین اقتدارگرا بکشم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *