پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

نگهبان محله؛ یک طرح محله محور

چکیده: می‌توان طرح نگهبان محله را در تئوری مثبت ارزیابی نمود. اگرچه موفقیت آن با توجه به ابعاد اجتماعی-حقوقی متعددی که دارد منوط به بازخوردگیری مداوم از ساکنین است.

طرح نگهبان محله

«چه ارزیابی از طرح نگهبان محله می توان ارائه داد؟». ماه گذشته با اعلام محسن منصوری استاندار تهران، مقرر شد که طرح «نگهبان محله» به طور آزمایشی در مناطقی از تهران  به اجرا درآید تا در صورت توفیق استمرار و گسترش یابد1.

این موضوع از زمان طرح با نقدهایی اقتصادی، امنیتی و اجتماعی از سوی اهالی رسانه مواجه شد مبنی بر آنکه «مردم برای تامین امنیت‌ شان باید پول بدهند؟» یا «آیا نیروی انتظامی درصدد است وظایف خود را به دیگران محول کند؟2» یا «آیا با تشویق خصوصی‌ سازی امنیت، شاهد گسترش محلات اعیان ‌نشین محافظت‌ شده نخواهیم بود؟3» و موضوعاتی از این دست که بیانگر نگرانی افکار عمومی از مفهوم این طرح است.

از سویی نهادهای رسمی -استانداری، نیروی انتظامی و…- از نقش مؤثر احتمالی چنین نهادی در افزایش امنیت محله‌ های تهران در پیش‌گیری و وقوع جرایم سخن به میان می‌ آورند. از آنجا که این موضوع مستقیماً مرتبط با مفهوم «محله معاصر» است، این نوشتار با تاکید بر وجه اجتماعی -یا به بیان بهتر وجه شهری- این طرح به ارزیابی آثار احتمالی آن بر زندگی ساکنین در محله معاصر می پردازد.

این اقدام از منظر «مشارکت» ساکنین در امور محله بسیار قابل توجه است. چنانکه پیش ‌تر آورده شده بود، مهم‌ ترین موانع پیش ‌روی محله معاصر مشارکت ساکنین است4. این طرح با دخالت ساکنین در مبحث امنیت -یه عنوان یکی از بنیادی ‌ترین نقش های محله- می‌تواند به موجب «مشروعیت بخشی» به مقیاس محله گردد.

تجربه سال های گذشته نشان می دهد که اگرچه به لحاظ حقوقی و مشروعیت قانونی برای تصمیم گیری و نظارت محلی پیش بینی شده است، اما در عمل محله ها به دلیل ابهام در نحوة تعامل با نهادهای بالادستی همواره فاقد عاملیت لازم در فرایند مطالبه گری و مشارکت عمومی بوده است5. این طرح به نظر می رسد بتواند با ایجاد نهادی میانی که بخشی از وظایف را از نهاد بالادستی در یافت می کند و بخشی دیگر را از ساکنین محله، می‌ تواند بستری برای برقراری تعامل با نهادهای بالادستی را فراهم آورد.

خاصه آنکه وجه اقتصادی این نهاد نیز وابسته به مردم و وجود و استمرار آن منوط بر رضایت عمومی ساکنین محله خواهد بود6. لازم به ذکر است که شرط لازم در موفقیت و تداوم این طرح آن است که این نهاد بسیار ضروری است که بر بستر اولویت رضایت ساکنین عمل نماید و وجود آن منوط به تصمیم ساکنین محله باشد. در غیر این صورت خطر بدل شدن آن به نهادی دستوری که فضا نه امن بلکه امنیتی کند به شدت این طرح را تهدید می‌ کند.

وجه دیگر اثرگذاری این طرح بر فهم «قلمروی ادراکی» محله معاصر است. چنانکه پیش تر آورده شده بود، یکی از چالش های محله معاصر فهم قلمرو برای ساکنین است7. از آنجا که به دلیل تحول نظام شهری در بسیاری از موارد قلمروی ادراکی توسط مرزی فیزیکی تحدید نشده است، مرز قلمرو توسط ساکنین به صورت نسبی خوانش می‌ شود و موجب ابهام مالکیت عمومی فضا می گردد. همانطور که اشاره شده بود این ابهام خود یکی از موضوعاتی است که مفهوم «محله بودن» را تضعیف می نماید8.

از سویی این طرح از آنجایی که بر مفهوم امنیت عمومی بنیان می‌گردد، بی واسطه به مفهوم «قلمرو» می پردازد. این موضوع بیانگر آن است که محدودة عملکردی نگهبان محله می تواند در تعامل با ساکنین به فهم مشترکی از محله برای ساکنین منجر گردد که مطالبه گری آنها را از این نهاد در محدودة اجماع شده پاسخگو باشد. آنچه در این باب باید مدنظر داشت، تفاوت قلمروی ادراکی ساکنین با آن چیزی است که نهاد بالادستی به صورت قراردادی به عنوان قلمروی محله روی نقشه معین نموده است.

این موضوع باید توسط تصمیم‌گیرندگان شهری به عنوان فرصتی تلقی گردد که مرز قراردادی محله ها را بر حدود مرز ادراکی ساکنین منطبق سازند و بستر تدقیق و تصحیح تعامل شان با محله را شکل دهند.

در نهایت می ‌توان طرح نگهبان محله را در تئوری مثبت ارزیابی نمود. اگرچه موفقیت چنین طرحی با توجه به ابعاد اجتماعی-حقوقی متعددی که در آن دخیل است منوط به درنظر گرفتن ظرائف و با بازخوردگیری مداوم از ساکنین است. از طرفی در پاسخ به نگرانی افکار عمومی، چنانکه در توضیح طرح آمده است ضروری است که این طرح مطابق ماده 24 قانون مدنی از موانع فیزیکی که دسترسی پذیری را برای عموم جامعه مختل می‌ کند -مشابه آنچه در مناطق اعیان نشین برای منع دسترسی عمومی رخ می‌دهد- پرهیز نماید.

در صورتی که شروط لازم برای تعامل صحیح با ساکنین صورت پذیرد آنگاه همانطور که آورده شد، به نظر می‌ رسد که این طرح می تواند ورای افزایش امنیت عمومی محلات، دو نتیجة مهم در بر داشته باشد: نخست آنکه با مشروعیت و عاملیت بخشی به مقیاس محلی شهر، مشارکت ساکنین را افزایش دهد، دوم آنکه با تفاهم در استنباط قلمروی محله، شناخت و کارکرد محله معاصر را اعتلاء بخشد.

در چنین صورتی طرح مذکور نه تنها نگهبان «ساکنین» محله بلکه نگهبان «مفهوم» محله نیز خواهد بود و می‌توان آن را طرحی در راستای رویکرد «محله محوری» برشمرد.

پی‌نوشت

  1. نگاه کنید به «اجرای طرح نگهبان محله در تهران» منتشر شده 22 آذر ۱400 در وبسایت خبری انتخاب.
  2. نگاه کنید به مصاحبة محسن منصوری در برنامة گفتگوی خبری شبکة تهران 21 آذر 1400.
  3. نگاه کنید به توییت علی ابوطالبی منتشر شده در 22 آذر ۱400 در توییتر.
  4. نگاه کنید به «ساختار مشارکت؛ مهم ‌ترین مانع درونی در تحقق شورایاری‌‌ها» منتشر شده 1۹ اسفند ۱۳۹۹ در نظر آنلاین.
  5. نگاه کنید به «آسیب ‌شناسی روابط شورایاری با نهادهای مرتبط» منتشر شده 8 آذر ۱۳۹۹ در نظر آنلاین.
  6. اگر این مورد به صورت برعکس صورت بگیرد یعنی پشتوانة اقتصادی طرح بر دوش نهاد بالادستی باشد و وجود یا عدم وجود نگهبان محله منوط به توافق جمعی نباشد این طرح رابطه اش را با ساکنین از دست می دهد و خاصیت های ذکر شده از میان می رود.
  7. نگاه کنید به «محله معاصر؛ مفهومی که باید از نو شناخت!» منتشر شده 28 خرداد 1400 در نظر آنلاین.
  8. نگاه کنید به «محله؛ یک امر نسبی» منتشر شده 17 مهر 1400 در نظر آنلاین.

 

نگهبان محله؛ یک طرح محله محور
تصویر1. نگهبان محله؛ یک طرح محله محور. ماخذ: خبرگزاری فرارو https://fararu.com/fa/news/520965

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مرتضی همتی

مرتضی همتی

پژوهشگر دکتری معماری منظر، دانشگاه تهران
میزان مطالعه مطلب