پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

سیاست شهری در تاریخ معاصر ایران؛ با تأکید بر فضاهای عمومی شهر تهران

با توجه به وضعیت و شرایط اسف‌بار فضاهای عمومی شهری در ایران دورۀ قاجاریه، از نخستین و در عین حال ضروری‌ترین اقدامات صورت‌گرفته -از سال ۱۲۹۹ تا ۱۳۲۰ ش- در زمینۀ سیاست شهری، تدوین مقررات، قوانین، دستورالعمل‌ها، مصوبه‌ها، آیین‌نامه‌ها و … جهت بهبود وضعیت فضاهای عمومی شهری بوده است. در این دوره، شهرداری‌ها نیز نه تنها در زمینۀ قانون‌گذاری، بلکه در عرصۀ اجرا نیز اقدامات بسیار مهم و اثرگذاری را در زمینۀ فضای عمومی شهر و در رأس آن در توسعه و احداث خیابان، پیاده‌رو و میادین انجام دادند که بایستی به عنوان نوعی تحول در سیاست شهری محسوب کرد.
دستور زبان شهرسازی این دوره -در قوانین و اجرا- هویت خود را از نحله‌های مختلفی می‌گرفت. در یک سو «اصولگرایان» قرار داشتند که به فرهنگ ملی – تاریخی ایران توجه داشتند. در سوی دیگر «بوم‌گرایان» بودند که باور داشتند می‌توان دستاوردهای غرب را در ایران بومی ساخت (روش تلفیقی یا ترکیبی). در نهایت نیز «غرب باوران» و یا «غرب‌زدگان» که معتقد بودند تنها چارۀ کار در این زمینه فرنگی‌مآب‌شدن و اخذ مظاهر تمدن غرب – به ویژه در صورت و ظاهر- است.
سیاست شهری در زمینۀ فضاهای عمومی شهری، همچون هر اقدام تحول‌آفرین دیگری در این خصوص، با چالش‌ها و موانع متعددی در ابعاد و زمینه‌های مختلف مواجه بوده است. نخست بایستی به مسئلۀ موقوفات اشاره کرد. در توسعه و ایجاد معابر، شهرداری‌ها همواره با مشکل بزرگ و دائمی روبه‌رو می‌شدند و آن مسئلۀ موقوفات بوده است. مزید بر این اختلافات نظر بین آیین‌نامه دولتی با یک حکم شرعی‌–‌مذهبی نیز بر این چالش‌ها بیشتر دامن می‌زد. در هر صورت این مسئله از مشکلات و چالش‌های اساسی بر سر سیاست شهری به شمار می‌رفت که در نهایت برای رفع این مشکل قانون توسعۀ معابر سال ۱۳۲۰ ش مبنی بر نظارت ادارۀ اوقاف فصل‌الخطاب تلقی گردید که در حقیقت برتری‌یافتن آیین‌نامه‌های دولتی و عدول از قوانین اسلامی مبنی بر حرام‌بودن فروش اراضی وقفی را در مرحله اجرا نشان داد.

سیاست شهری در تاریخ معاصر ایران (۱۲۹۹– ۱۳۲۰ ه.ش)؛ با تأکید بر فضاهای عمومی شهر تهران
سیاست شهری در زمینۀ فضاهای عمومی شهری در این دوره همچنین برداشت‌ها و تحلیل‌های متفاوتی را در بین طبقات مختلف جامعۀ ایرانی و به خصوص متخصصان این حوزه در پی داشته است. برخی از آنان با مشاهدۀ تغییراتی که در فضا و کالبد شهر ایجاد شد، به دیدۀ مثبت می‌نگریستند. اما عده‌ای از صاحب‌نظران نیز با توجه به عوارض و پیامدهای نامطلوب سیاست شهری انتقادات جدی در عرصه‌های مختلف بر آن وارد ساخته‌اند. از جمله به اینکه توسعۀ معابر جدید و احداث ساختمان‌های جدید شهر در حاشیۀ این خیابان‌ها، خود به افزایش قیمت زمین و ارزش افزوده‌ای کاذب منجر شده است یا اینکه سیاست متحدالشکل‌سازی ساختمان‌های عمومی و خصوصی در طرفین خیابان‌ها به شهرها ظاهری دوگانه داده است. کاهش نقش مشارکت‌های مردمی نیز عرصۀ دیگری است از انتقادات نسبت به سیاست شهری این دوره.
به طور کلی مطالعه و بررسی در زمینۀ سیاست شهری در تاریخ معاصر ایران به ویژه در عرصۀ فضاهای عمومی شهری ما را به چند نکته رهنمون می‌سازد: یکی اینکه وضع قوانین و مقررات پس از شناخت درست از وضعیت و شرایط فضاهای عمومی شهری، مبنا و پایه‌ای برای تحولات بعدی در عرصة اجرایی محسوب می‌شود. دوم اینکه به موانع و واکنش‌ها در مسیر هر اقدام نو و تحول‌آفرین باید به عنوان یک امر اجتناب‌ناپذیر اشاره کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

میزان مطالعه مطلب