پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

تحقیق در معماری منظر راهی برای تولید دانش

کتاب «تحقیق در معماری منظر؛ روش‌ها و روش‌شناسی» با حضور ناصر براتی عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره)، سید امیر منصوری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، سیر امیر هاشمی‌زادگان و رضا کسروی، مترجم و ویراستار کتاب و جمعی از متخصصین حوزۀ منظر در گالری نظرگاه رونمایی شد.

در ابتدای این جلسه رضا کسروی مترجم و ویراستار کتاب «تحقیق در معماری منظر؛ روش‌ها و روش‌شناسی» درخصوص کتاب گفت: «این کتاب در سال 2017 به زبان اصلی منتشر شد و در همان سال نیز پیشنهاد ترجمۀ آن از سوی آقای هاشمی‌زادگان مطرح شد و در پاییز سال 96، برنامه‌ریزی برای ترجمۀ این کتاب با هماهنگی با دکتر منصوری آغاز شد و گروهی از دانشجویان مقطع دکتری برای ترجمۀ فصل‌های مختلف این کتاب انتخاب شدند».

تحقیق در معماری منظر؛ روش‌ها و روش‌شناسی

وی ادامه داد: «پس از تنظیم روش و تعیین وحدت رویه، کار در دو مرحله انجام شد و مورد ویرایش قرار گرفت. زمستان سال 96 تقریبا کار بدنه اصلی ترجمه به اتمام رسید، برخی فصل‌ها چند بار ترجمه شد تا خوانایی و قابل اعتنا بودن آن به لحاظ علمی تایید شود. شابک کتاب در مهر ماه 97 دریافت شد و به صورت رسمی قالب کتاب به خود گرفت».

کسروی افزود: «فصل سوم کتاب جایگاه منظر را بین سه امپراطوری علوم انسانی و هنر، علوم اجتماعی و علوم تجربی تعریف می‌کند و می‌گوید وقتی قرار است دیسیپلین معماری منظر بر لبه‌های این سه امپراطوری حرکت کند، مجبور به استفاده از دامنه لغات این سه گروه است».

هاشمی‌زادگان دیگر مترجم کتاب نیز توضیح داد: «این کتاب یک کار چند تألیفی است و هر فصل آن را یک تیم نوشته و ترجمۀ آن نیز یک کار تیمی است. نویسندگان این کتاب از داوران مجلات ISI در حوزۀ معماری منظر هستند و علت نوشتن این کتاب را نیز فعالیت کم معماران منظر در حوزۀ تولید دانش، چه در زمینه تولید مقاله و چه در زمینه تولید کتاب می‌دانند. نویسندگان کتاب معتقدند معماران منظر در سراسر جهان خوب عمل نکرده‌اند و به همین دلیل هنوز کرسی اندیشه‌ای ندارند».

وی ادامه داد: «آن‌ها مدعی هستند که دانشجویان و استادان در تحقیق منظر به شدت ضعف دارند و این مسأله فلسفۀ وجودی این کتاب است. ساختار کتاب سه فصل دارد و از فصل اول تا فصل سوم، از نظریه به سمت مصداق می‌رویم که مقالات معماران منظر نوشته را بر اساس آموزش‌های فصل یک به عنوان مثال شرح داده است».

هاشمی‌زادگان در مورد کتاب بیان کرد: «در ابتدا، کتاب تعریف می‌کند که منظور از تحقیق چیست، چون خود کلمه تحقیق کلمه مشکل سازی است و برای این کار چند مفهوم را تفکیک می‌کند تا منظور خود را برای خواننده بیان کند و بلافاصله توضیح می‌دهد که این تعریف ماست و ممکن است برای برخی خوشایند نباشد. یکی از تفکیک‌های مهم بین تحقیق آکادمیک و غیر آکادمیک است، از نظر آن‌ها تحقیق آکادمیک تحقیقی است که دانش آن تعمیم پذیر است و نتایج آن باید گزارش داده شود و در ادامه به تفکیک بین پروژه تحقیقاتی و تحقیق برای پروژه می‌پردازد و معتقد است که پروژه‌های آکادمیک باید یک پروژه تحقیقاتی باشند نه تحقیقی که برای یک پروژه انجام می‌شود».

وی اضافه کرد: «تفکیک دیگر بین تحقیق سفارشی و تحقیق غیرسفارشی است و منظور از تحقیق سفارشی، تحقیقی است که به خواستۀ یک کمپانی انجام می‌شود و تحقیق غیرسفارشی بدون اسپانسر است و این دو ربطی به آکادمیک‌بودن آن ندارد. در ادامه چند تفکیک دیگر را نیز انجام می‌دهد و سعی می‌کند منظور خود از تحقیق را نشان دهد و سپس به اینجا می‌رسد که اصلاً ما در تحقیق، تحقیقی که مختص معماری منظر باشد داریم یا نداریم؟»

مترجم کتاب تحقیق در معماری منظر اظهار داشت: «معماری منظر می‌تواند دانشی تولید کند که مختص معماری منظر باشد و برای این موضوع به شرح چند ویژگی معماری منظر می‌پردازد، یکی از مهم‌ترین این ویژگی‌ها، مولتی دیسیپلینی است یعنی چند واژه دیسیپلین، حوزۀ دیسیپلین، اینتر دیسیپلین و مولتی دیسیپلین و ترنز دیسیپلین در این کتاب بکار برده شده که این‌ها نوع ترکیب رشته‌ها و چندرشته‌ای‌بودن آن را نشان می‌دهد و این چندرشته‌ای‌بودن یکی از ویژگی‌هایی است که تحقیق در این دیسیپلین را متفاوت می‌کند و بلافاصله اشاره می‌کند که این چندرشته‌ای‌بودن هم تهدید_ از این نظر که کار معماری منظر را سخت می‌کند_محسوب می‌شود هم فرصت».

هاشمی‌زادگان افزود: «این کتاب می‌گوید مشکل چند‌زبانی‌بودن، باعث می‌شد کار تیمی به مشکل بخورد و ما برای اینکه این مشکل را حل کنیم یک رویکرد روندی را پیشنهاد می‌دهیم، منظور هم این است که ملاک را مسأله تحقیق می‌گیریم و این مسأله باید پرسش تحقیق و فصل مشترک دیسیپلین‌هایی که در تحقیق کار می‌کنند، باشد».

کسروی نیز در ادامۀ جلسه گفت: «جایی در کتاب آمده که تأکید روش تحقیق تمرکز‌کردن بر یک شکاف باریک در چارچوب علم و رسیدن به غایت است و این کتاب مدعی است که باید در دیسیپلین منظر سراغ مسأله رفت و از زوایای مختلف به آن نگاه کرد و به‌جای عمیق‌شدن در آن شکاف باریک، نگاه‌کردن از زوایای مختلف، راه گشاست».

سید امیر منصوری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز در خصوص کتاب مذکور گفت: «این تجربه به عنوان یک کار تیمی دارای وحدت رویه، توانست دستاورد خوبی داشته باشد و امیدوارم نه تنها در ترجمه بلکه در تألیف هم یاد بگیریم کارهای تیمی انجام دهیم و در کارها از هم کمک بگیریم».

تحقیق در معماری منظر؛ روش‌ها و روش‌شناسی

وجود یک منحنی سینوسی برای دانش و دانایی بشر

وی در خصوص محتوای فلسفی و نظری کتاب اظهار داشت: در تاریخ بشر، همیشه دانایی‌هایی که بشر با هر منشایی بدست آورده؛ دامنه اش در زمان ظهوردانایی بوده است اما تدریجا به ضد دانایی تبدیل و در نهایت با ظهور یک دانایی دیگر ساقط می‌شدند. یعنی یک منحنی سینوسی برای مطلق دانش و دانایی بشر به معنای عام وجود دارد، یک چیزی پدید می‌آمده و در اوج همه جوامع به آن می‌گرویدند و تدریجا تبدیل به یک آیین و رفتار می‌شد که از ویژگی‌های اکتشافی دوره ظهور خود فاصله می‌گرفت و صورت گرا می‌شد و وقتی کسانی می‌خواستند حقیقت گرایی کنند با این صورت‌ها و با این آیین‌ها درگیر می‌شدند و این درگیری، زمینه پیدایش دانایی بعدی می‌شد و به جایی می‌رسید که دانایی قبلی سقوط می‌کرد و بعدی به کرسی می‌نشست.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه سقوط ادیان و مکاتب منحنی سینوسی دارد اظهار داشت: «ظهور مسیحیت در دنیایی صورت گرفت که مذاهب دیگری در اروپا حاکم بودند و تقریباً 4 قرن طول کشید تا آن‌ها با مذهب پیشین که میترائیسم بود بجنگند و مسیحیت بتواند خود را به عنوان یک دانایی جدید به کرسی بنشاند، با آمدن مسیحیت وارد قرون وسطی شدند و این مکتب به عنوان یک اندیشۀ جدید طی 500 سال تبدیل به آیین و اندیشه‌ای شد که مخالف تفکر بود اما رنسانس در عصر آیین و اندیشۀ جدید، با تفکرات منجمد و خشک قرون وسط جنگید و یک جریان جدید پدید آورد و منجر به عصر روشنگری شد، این اندیشۀ جدید بعد از 4 قرن تبدیل به اندیشه‌ای شد که باید با یک نگاه جدیدتری دچار فروپاشی می‌شد، این اتفاق افتاد و مدرنیته ظهور کرد».

وی تصریح کرد: «ظهور مدرنیته مربوط به قرن نوزدهم است و نجات بخش اندیشه‌هایی شد که حتی رنسانس هم نتوانسته بود آن‌ها را به عنوان یک دکترین، اندیشه و فلسفه روشن و صریح در مقابل دوران قرون وسطی و پیش از آن بیان کند، در نتیجه تبدیل به یک مکتب عقل گرا با اتکا به علم تجربی و مدعی حل معضلات شد و یافته‌ها و دستاوردهای بزرگی داشت».

منصوری با اشاره به اینکه ما اکنون در دل دوران مدرنیته هستیم بیان کرد: «بیش از صد سال از عمر مدرنیته به عنوان یک دانش جدید می‌گذرد و دستاوردهایی پیدا کرده که در درون خودش با تضاد‌هایی مواجه است که کسانی از جنس معتقدین به اندیشه ساینتیفیک علم‌گرای مدرنیته با آن مخالفت می‌کنند. این کتاب یکی از نمونه‌های مخالفت است یعنی ما در بستر تحولاتی هستیم که جامعۀ مدرن اروپایی برای ما به ارمغان آورده اما همان متفکران، اکنون با یافته‌های جدید به پارادوکس‌ها و تضادهایی رسیده‌اند که دیگر دانایی یک‌سویه و یک‌جانبۀ مدرنیستی نمی‌تواند آن را توجیه کند».

وی توضیح داد: «اینکه رشته‌ای به نام منظر پدید می‌آید و دو قطبی معروف دکارت را که دنیای مدرن روی آن بنا شده است مورد سؤال قرار می‌دهد و می‌گوید، اینطور نیست که همه چیز یا عینی باشد یا ذهنی بلکه ما پدیده‌هایی داریم که در آن واحد واجد هر دو بعد عینیت و ذهنیت هستند و دستور العملی که دکارت می‌گفت که ما باید به عینیت‌ها بپردازیم، دیگر کفایت نمی‌کند و ما باید دنبال دستورالعمل‌های جدیدی باشیم. این سؤالی است که از دل دنیای مدرن در آمده است و متفکران و دانشمندانی برای پاسخگویی به این سؤال در صدد برآمدند که اقسام دیگر دانایی را تحقیق و راستی آزمایی کنند».

معرفت، گونۀ جدیدی از دانایی

منصوری اضافه کرد: «ما ناگذریم طرحی نو در اندازیم و روش‌های جدید خلق کنیم تا بتوانیم گذاره‌هایی که یکسره از جنس گذاره‌های علمی و ساینتفیک نیستند را هم راستی آزمایی کنیم. پس این کار به روش نیاز دارد و این کتاب سمبل و مظهر تلاش یک گروه برای پیدا‌کردن این روش است. وقتی کتاب را مطالعه کنید متوجه می‌شوید که در بخش‌های زیادی از کتاب به عنوان یک مسأله به گونه جدیدی از دانایی، یعنی معرفت اشاره می‌کند که این گونه از جنس گونه‌های متعارف علمی و تجربی نیست و تحت عناوین مختلف یاد می‌شود. در فصلی تحت عنوان سه امپراطوری آمده است که اول علم بود و جز علم نبود، بعد علوم انسانی‌ها آمدند و خودشان را به زور در صف عالمان علوم تجربی جای کردند اما برای این کار ابتدا تحلیل گرا شدند و بعد نحله‌هایی از علوم انسانی را که قابلیت اندازه گیری کمی داشت مطرح کردند و کم کم با روش‌های استقرایی بقیه بخش‌ها را وارد علم کردند اما هنوز بخش‌هایی از علوم انسانی است که جزو علم شناخته نمی‌شوند. سپس هنری‌ها آمدند که اساسا علم نبودن آن محلی از اعراب نداشت اما ابتدا با استفاده از لبه‌های مشترکشان با علوم انسانی مانند تاریخ هنر و جامعه‌شناسی هنر، خودشان را به علم نزدیک کردند و کم کم خود را جزو علوم آوردند لذا دکتری در رشته هنر بسیار جدید است».

ارزیابی منظر به عنوان یک دانایی

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه این کتاب شرح خوبی از چالش‌ها و راه حل‌هایی که در دنیای غرب رخ داده ارائه می‌دهد گفت: «کتاب می‌گوید اگر بخواهیم منظر را به عنوان یک دانایی ارزیابی کنیم چه باید کرد، روش‌هایی را برای این کار ارائه می‌دهند و به همین دلیل اسم این کتاب روش تحقیق است و به نظر می‌آید یک کتاب تکنیکی و کاربردی است اما وقتی آن را مطالعه می‌کنیم متوجه می‌شویم وزن اندیشه‌ای و فلسفی آن بیشتر است و شاید اطلاق روش تحقیق به این کتاب جفا در حق این کتاب باشد. این کتابی است که بیشتر نگاه فلسفی و بنیادی به جایگاه منظر در طبقه بندی علم و روش علوم است تا روش تحقیق و به نظر من شان کتاب بالا تر از صرفا روش تحقیق است. در کل کتاب خوبی است برای اینکه بفهمیم چالش‌ها و دعواهای دنیای امروزعلوم کجاست، نشانه‌های خیلی خوبی می‌دهد و کل نگری و کل گرایی در انسان را تقویت می‌کند».

در ادامه کسروی هدف ترجمۀ کتاب را اکتفا به خواندن مطالب روزآمد و خرسندی به دانش روز آنسوی آب‌ها ندانست بلکه هدف را دانستن و تجربه‌کردن و جرأت برای بیان علوم به زبان خود بیان کرد.

بی‌توجهی به درس روش تحقیق جای تاسف دارد

ناصر براتی دیگر سخنران این نشست نیز ضمن ابراز خرسندی از تألیف کتاب روش تحقیق منظر به‌صورت ویژه گفت: «ما در گذشته هرچه دنبال کتاب روش تحقیق گشتیم فقط یک کتاب پیدا کردیم که آن هم بیشتر به بحث پرسشنامه پرداخته بود چراکه در گذشته به روش تحقیق با این دید نگاه می‌شد که کارایی خاصی ندارد، دانشجویان نیز توجهی به این درس نداشتند و به همین دلیل کارهای کلاسی در سطح بسیار پایینی انجام می‌شد، اکنون هم همینطور است و روش تحقیق در چند رشته مانند طراحی شهری و برنامه‌ریزی شهری یا جزو درس‌های جانبی و اختیاری است و این باعث تاسف شدید است».

تحقیق در معماری منظر؛ روش‌ها و روش‌شناسی

تحقیق و پژوهش سفارشی مسیر خطرناکی است

وی ادامه داد: «متأسفانه ما به سمت فرمایشی عمل‌کردن می‌رویم و این باعث می‌شود که محققین و پژوهشگران دنباله رو کارفرما باشند لذا سعی می‌کنند خواسته کارفرما را در تحقیق بگنجانند و این مسیر بسیار خطرناکی است. نسل ما و نسل قبل از ما، نگاه محققانه به محیط نداشت، چراکه از وقتی معماری و شهرسازی مدرن پیدا شد، فرمایشی و از بالا به پایین و غرب زده و کپی برداری بوده است و جای تحقیق نداشته بنابراین خلا بزرگی در این حوزه ایجاد شده و علمای معماری، تحقیق را یک امر ضد خلاقیت و هنر و حرفه می‌دانند. این کتاب باید سعی کند این جایگاه را باز تعریف و باز تولید کند و از ابهامات بکاهد».

فقر دانش و علم در حوزۀ معماری و شهرسازی

براتی در توصیه‌ای به معماران و شهرسازان گفت: «باید وارد حوزۀ تحقیق شوید و کتاب بنویسید و ما را از فقر دانش و علم در حوزۀ معماری و شهرسازی نجات دهید، چراکه ما عمل زده و کپی بردار صرف از غرب هستیم، ما تظاهر به تحقیق می‌کنیم و باید جایگاه واقعی تحقیق را برگردانیم تا بتوانیم ما نیز کارهایی با ریشه افکار و اعتقاداتمان داشته باشیم».

کسروی در بخش دیگری از این نشست بیان کرد: «این کتاب 16 فصل دارد و نویسندگان آن بیش از 16 نفر هستند و قلم هر کدام از آنان متفاوت است، به همین دلیل یکدست‌کردن ترجمۀ این متون وقت زیادی می‌خواست، در این کتاب از زبان علوم مختلف صحبت شده لذا باید زبان‌ها به گونه‌ای بود که قابل فهم برای همگان شود و این مسأله یکی از چالش‌های ما بود».

وی ادامه داد: «در فصل چهار به رابطه بین طراح و کارفرما و پیمانکار که قبلا رابطه ساده‌ای بود اما اکنون که با اضافه‌شدن پارامترهای اجتماعی دیگر نمی‌توان مانند سابق به آن نگاه کرد و نیاز به دانش موقعیتی است، پرداخته شده است».

هاشمی‌زادگان نیز با بیان اینکه اندیشه یعنی فلسفه، در نتیجه ما در سطح دکتری باید وارد اندیشه شویم گفت: «بعضی واژه‌ها در این کتاب است که نمود فلسفه‌ورزی است یعنی باید به عمق کلمه برویم، ما دو کلمۀ کلیدی در معماری و معماری منظر داریم، یکی طراحی و دیگری تحقیق که رابطۀ این دو در بیشتر کتاب‌های روش تحقیق مخصوصاً درسال‌های اخیر در معماری مطرح شده است، تحقیق دانشی تولید می‌کند که بنیانش علم است و طراحی هم به باور بر می‌گردد. در این کتاب نیز پرسیده می‌شود که منشا قدرت در دیسیپلین معماری، طراحی است یا تحقیق؟ و نسبت این دو باهم چیست؟».

غفلت از تحقیق از طریق طراحی

وی ادامه داد: «کتاب اشاره می‌کند به سابقه این موضوع و به روش علوم تجربی و از طرفی به طراحی و می‌گوید یا ما تحقیق می‌کنیم برای طراحی یا تحقیق را از طریق طراحی انجام می‌دهیم که سرفصل جدیدی است و همان تحقیق هنر است و یا تحقیق درباره طراحی و در مورد این سه مدل بحث می‌کند و بیان می‌کند که تحقیق از طریق طراحی مغفول مانده است و سپس آن را به 4 دسته تقسیم کرده و به بیان تئوری، سابقه و تلاش‌هایی که در این حوزه می‌شود اشاره کرده است».

مترجم کتاب تحقیق در معماری منظر اضافه کرد: «بلافاصله در فصل بعدی در خصوص چالش نشر می‌گوید که ما در معماری منظر مشکلی داریم که مجلات معتبر در خصوص تحقیق از طریق طراحی نمی‌دانند و به همین دلیل مقالات در این خصوص را چاپ نمی‌کنند چون آن را علمی نمی‌دانند و سپس به بیان نحوه مواجهه با این موضوع می‌پردازد. در چالش نشر فعالیت‌هایی را بیان می‌کند که معماران منظر باید انجام دهند تا این تابو شکسته شود و سه سؤال کلیدی می‌پرسد که آیا معماری منظر باید دائم وارد کننده روش‌های تحقیق باشد؟ آیا نمی‌تواند روش تحقیق صادر کند؟ آن چیزی که معماری منظر بخواهد صادر کند چیست؟ در این جا به دو گروه علم گراها و طراحی گراها اشاره می‌کند و معتقد است که طراحی می‌تواند از عهده مسائل پیچیده بر آید».

تحقیق در معماری منظر؛ روش‌ها و روش‌شناسی

هاشمی‌زادگان تصریح کرد: «هر چه جلوتر می‌رویم به تکنیک‌ها و روش‌ها اشاره می‌کند و به بیان مصادیق می‌پردازد و راه حل می‌دهد که وقتی با یک موضوع سروکار دارید چه روش‌هایی در اختیار است. در فصل دیگری می‌گوید وقتی یک روش را انتخاب کردید چگونه باید عمل کنید. به عنوان مثال پیاده روی را به عنوان یک روش تحقیق مطرح می‌کند و به بیان ریشه‌های فلسفی آن می‌پردازد. در کل این کتاب با رویکرد تقویتی که بتواند در برابر حریفان معماری منظر دانش مختص خود را تولید کند، تألیف شده است».

در بخش پرسش و پاسخ این نشست برخی حاضرین به بیان نظرات خود پرداختند.

انتقاد به روش تحقیق دکارت

مهربانی با بیان اینکه جای چنین کتابی در حوزۀ منظر خالی بود گفت: «ما 300 سال است که پشت دکارت حرکت می‌کنیم و متأسفانه روش‌های تحقیقی که در تمام علوم داریم مبتنی بر آن نگاه است. ما اکنون با پدیده‌ای مواجه شده‌ایم که دیگر دکارتی نیست اما ابزارهای در دست ما، دکارتی است و من در این کتاب دنبال ابزارهای‌های جدیدی بودم، تمام کتاب‌های روش تحقیق را که بخوانیم نهایتاً به پرسشنامه و نمونۀ موردی که همان ابزارهای سیصد سال پیش است می‌رسیم و به همین دلیل نتیجه مطلوبی کسب نمی‌کنیم و مقالات خوبی ارائه نمی‌شود. در این کتاب در فصل دوم، اشاره کوچکی به این موضوع شده اما نتوانسته آن را باز کند، در حالی که توقع این بود که به‌صورت مفصل روش‌های جایگزین دکارتی بیان شود. متأسفانه ما هنوز برای یک امر کلی روش تحقیق نداریم و روش‌های تحقیق ما جزء نگر و تجزیه نگر هستند».

تحقیق در معماری منظر؛ روش‌ها و روش‌شناسی

شورش پست مدرنیسم‌ها

منصوری نیز با اشاره به مقدمه‌ای که برای کتاب نوشته است گفت: «ما نباید عجله کنیم، اکنون سال‌های سال از سیطره مدرنیته می‌گذرد و ما مشاهده می‌کنیم که در درون دنیای مدرن، آنتی مدرن‌ها تحت عنوان پست مدرنیسم بوجود آمده اند، اما هنوز مدرنیته در قدرت است. اکنون پست مدرنیسم‌ها در دل دنیای مدرن در حال شورش هستند و این کتاب یکی از مظاهر شورش است. روزی می‌رسد که این موضوع خیلی صریح مطرح می‌شود و این سؤال پرسیده می‌شود که اگر پدیده‌ای هم عینی است و هم ذهنی، پس با روش جزئی نمی‌توان آن را شناخت و ما باید دنبال روش جدید باشیم. ما اکنون ابتدای این جریان هستیم و یک روزی فلاسفه، مدرنیست را مجبور می‌کنند که بپذیرند که تنها نوع دانایی، دانایی علم نیست و اقسام دیگر دانایی هم اعتبار دارند اما این اقسام دیگر آنقدر بد سابقه هستند و با جادو و خرافات درآمیخته اند، دانایی‌های غیر علوم تجربی را معتبر نمی‌دانند».

خاکزاد از حاضرین در این نشست نیز گفت: «نتیجه چنین اثری باید به خودباوری بیانجامد تا ما گم نشویم. این کتاب ظاهرا می‌خواهد نگاه کلی را ترد کند اما نمی‌گوید که از کجا شروع کرده و ریزترین اقداماتی که انجام داده است را مطرح نمی‌کند و صرفا به بیان کلیات می‌پردازد. این کتاب در برخی فصل‌ها ما را گول می‌زند و من فکر می‌کنم این کتاب روش تحقیق نیست و ما باید ابتدا به دانشجویانمان بگوییم که روش تحقیق چیست و بعد شرایط تحقیقی را معرفی کنیم که در کشور ما کارایی داشته باشد».

آتشین بار نیز در نقدی به کتاب گفت: «این کتاب نتوانسته در پایان بگوید که روش تحقیق یعنی چه، اکنون بسیاری از دانشجویان نمی‌دانند روش تحقیق چیست و همه به سمت نوشتن جملات تکراری می‌روند و در مورد آن می‌نویسند، به همین دلیل همه مقالات ما تکراری است و این کتاب هم نمی‌تواند به ما بگوید که روش تحقیق چیست. در حوزۀ منظر ما در ایران جلو هستیم و حرفی برای گفتن داریم و این موضوع را با روش تحقیق می‌توانیم ثابت کنیم، بنابراین باید بتوانیم یک روش تحقیقی را نوآوری کنیم. مسأله دیگر اینکه آنچه که روش تحقیق را خاص می‌کند نحوه استفاده از ابزار است و به نظر من باید فصلی در خصوص این موضوع به این کتاب اضافه می‌شد».

کسروی در پاسخ به موضوعات مطرح شده اظهار داشت: «مشکلی که ما داریم اینست که فکر می‌کنیم در مقابل یک جریان یکپارچه و واحد به نام غرب هستیم و این غرب اصلاً جزییات و تقسیم بندی موافق و مخالف ندارد اما در این کتاب سلیقه‌های مختلف در یکجا جمع شده است. ما نباید فکر کنیم که همه یک مدل کار می‌کنند بلکه ممکن است مدل‌ها و روش‌های دیگری هم وجود داشته باشد و هیچ چیز واحد تولید شده‌ای وجود ندارد و این کتاب مربوط به کل روش تحقیق نیست و ما نباید دنبال یک نسخه واحد باشیم».

تحقیق در معماری منظر؛ روش‌ها و روش‌شناسی

هاشمی‌زادگان در پایان با اشاره به سؤالاتی که مطرح شد گفت: «به سؤالات مطرح شده درکتاب در دو سطح پاسخ داده می‌شود، یک سطح نظری و یک سطح تکنیکی، در سطح نظری در فصل سوم توضیح داده است و در بخش فنی، فصلی بنام خطوط راهنمای طراحی دارد که سؤالی مطرح می‌کند که ما باید به نفع مردم کار کنیم یا آنچه از نظر علمی و جهانی اثبات شده است؟ و این دو فصل دو تکنیک را توضیح می‌دهد که ما می‌توانیم دانشی را تولید کنیم که علمی نیست اما معتبر است و ما در معماری منظر از این طریق چیزی را تولید می‌کنیم که بقیه نمی‌توانند و این تفاوت ما را نشان می‌دهد. ما در معماری منظر گروه‌های مختلفی داریم و دو گروه عینیت گرایان و ذهنیت گرایان با هم تقابل دارند».

وی ادامه داد: «نقدی مطرح شد که این کتاب در حد کلی گویی مانده است و روشی معرفی نمی‌کند، در فصل سه و چهار دقیقا در خصوص پروژه‌های واقعی به ریز توضیح می‌دهد. در مورد روش تحقیق هم باید بگویم در این کتاب سه روش تحقیق مطرح شده است و توضیحاتی آورده است که شامل 4 سطح پارادایم، راهبردها، تدابیر و فنون است و مجموع این‌ها، روش تحقیق می‌شود».

براتی نیز در پایان گفت: «ما نباید آنقدر دانشجویان دکتری را تحت فشار قرار دهیم که جرأت نکنند وارد تحقیق و تولید علم شوند بلکه باید ما در این مسیر ریل‌گذاری کنیم».

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

میزان مطالعه مطلب