پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

حمیدرضا میرزاده: عدم شفافیت، مسئلة اصلی ما در سیستم مدیریت کلان کشور است.

چکیده: در مورد موضوع انتقال آب دریای خزر بایستی مشخص شود که دارای چه توجیه اقتصادی، اجتماعی و فنی این اتفاق است، بعد در مورد آن اظهار نظر، موافقت یا مخالفت کرد.

چندی پیش عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست از توافق بر سر انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران خبر داد. انتشار این خبر واکنش‌های شدید فعالان و دغدغه‌مندان محیط زیست را برانگیخت. طرحی عمرانی با چنین ابعاد، هزینه و نرخ تغییر طبیعت که آب را از حوزه‌ای به حوزة دیگر می‌برد، با این میزان مصرف انرژی و هزینه دقیقاً چه توجیه اقتصادی دارد و آیا گزینه‌های دیگری وجود ندارد؟ و ‌‌سؤال دیگر این است که چرا اطلاعات دقیق و کارشناسی این طرح منتشر نشده است و حتی دقیقاً مشخص نیست دربارة چه چیزی صحبت می‌کنیم. در همین باره نظرآنلاین با حمیدرضا میرزاده، فعال و روزنامه‌نگار محیط زیست و مشاور رسانه‌ای پیشین معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، گفتگو کرده است:

نظرآنلاین: انتقال آب خزر به مرکز ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید و از نظر شما این طرح چه تغییرات زیست محیطی به همراه خواهد داشت؟

حمیدرضا میرزاده: ابهامات و ‌‌سؤالات بی پاسخ بسیاری در رابطه با این طرح وجود دارد. اولاً مبدأ و مقصد آن دقیقاً در کجاست؟ و به چه دلیل مشخصی این طرح باید وجود داشته باشد؟

طرحی عمرانی با چنین ابعاد، هزینه و نرخ تغییر طبیعت که آب را از حوزه‌ای به حوزة دیگر می‌برد، با این میزان مصرف انرژی و هزینه دقیقاً چه توجیه اقتصادی دارد و آیا گزینه‌های دیگری وجود ندارد؟ و ‌‌سؤال دیگر این است که چرا اطلاعات دقیق و کارشناسی این طرح منتشر نشده است و حتی ما دقیقاً نمی‌دانیم دربارة چه چیز صحبت می‌کنیم.

شیرین شدن آب شور بسیار هزینه‌بر است و می‌تواند منبعی آلوده‌کننده هم باشد. آب را از جایی به یک اقلیم خشک با یک خصوصیت خاص می‌بریم و مشخص نیست که قرار است این آب مصرف شرب، کشاورزی یا صنعت داشته باشد و در این‌باره هر کسی حرفی می‌زند. همة این‌ها گزاره‌هایی است که بایستی شفاف به شور عمومی گذاشته شود اما متأسفانه در کشور ما این رسم وجود ندارد. چرا مردم نمی‌توانند در مورد این ماده یعنی آب که طبق فقه اسلامی و قانون به عنوان انفال شناخته می‌شود، نظر دهند و عده‌‌‌ای درباره چنین موضوع مهمی تصمیم گرفته و طبق آن تصمیم عمل می‌کنند و در نهایت لطف کرده و مردم را در جریان آن‌چه رخ داده، قرار می‌دهند.

باز هم می‌گویم در مورد این موضوع بایستی مشخص شود که چرا و با چه توجیه اقتصادی، اجتماعی و فنی این اتفاق در حال رخ‌دادن است، آنگاه می‌توان در مورد آن اظهار نظر و موافقت یا مخالف کرد.

مسئلة زیست‌محیطی این طرح ابعاد مختلفی دارد. آن طور که گفته می‌شود قرار است آب شور دریا از فاصله چند کیلومتری ساحل برداشته و شیرین‌سازی شود که این موضوع به مسائل زیست محیطی متعددی منجر خواهد شد. محل تأسیسات برداشت، خط انتقال و مقصد آب هر یک دارای مسئلۀ زیست محیطی است. برداشت از منبع آب دریای خزر با حجم اعلام شده یعنی 222میلیون متر مکعب در سال، تأثیر قابل توجهی در حجم آب دریای خزر نمی‌گذارد چون این عدد به نسبت آن پهنة آبی بسیار کوچک است، اما بایستی بررسی‌‌‌‌هایی انجام‌شده و به این سؤال پاسخ داده شود که آیا در محل برداشت آب، زیست‌گاه آبزیان یا محل تخم‌ریزی ماهیان وجود دارد یا خیر؟ بحث دیگر انتشار آلودگی است که توسط موتور پمپاژها ایجاد می‌شود. برداشت آب به ‌منظور انتقال آن با مصرف حجم گستردة انرژی با استفاده از موتورهای پمپاژ، سهم زیادی در انتشار گازهای گلخانه‌ای خواهد داشت.

نظرآنلاین: محصول این آب شیرین‌کن‌‌ها به چه مصارفی خواهد رسید؟

حمیدرضا میرزاده : ادعا کرده‌اند که قرار است آب شیرین‌کن خشک داشته باشند. به این صورت که خروجی آن چیزی شبیه آجر شامل نمک و سایر املاح آب دریا ایجاد کند که این مواد نهایتاً در صنایع مختلف استفاده شود. آیا این واقعاً عملی است؟ آیا این تبادل اقتصادی که همة این باکس‌‌ها قرار است فروش روند یا نه و اگر اضافه بیاید چه خواهند کرد، کارشناسی شده است؟ همه این‌ها موضوعات و ‌‌سؤالات قابل بررسی است و شوخی بردار نیست چرا که ما با منطقه مرطوب مازندارن و هیرکانی روبه‌رو هستیم که میزان بارندگی و رطوبت آن بسیار زیاد است و نفوذ و نشت آلاینده‌ها می‌تواند برای این منطقه مسأله‌ساز شود که البته این بحث تنها مختص قسمت برداشت آب است.

گفته شده است این آب از طریق کانالی که از کنار خط لوله نفت و گازی در میان جنگل در گذشته وجود داشته قرار است منتقل شود. در این مورد اثر کوتاه‌مدت، تخریب حاصل از این ساخت‌وسازها خواهد بود. سؤالی که لازم است مسئولین به آن پاسخ‌گو باشند این است که آیا اضافه کردن یک خط لوله در کنار خط لوله‌‌‌ای که از گذشته وجود داشته است، به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است؟ و آیا قابل قبول است که این آب را تا ارتفاع 3000 متر پمپاژ کرده و از آن طرف دریافت کنید؟ این‌‌ها مجهولاتی است که به آن پاسخ داده نشده است.

در نهایت در مقصد قرار است این آب صرف چه چیزی شود؟ چه زمین‌های اضافی‌ای قرار است که به زیر کشت روند؟ محصولی که احتمالاً این آب تولید می‌کند، غذای ما را تأمین خواهد کرد یا محصولی صادراتی است؟ اگر این آب در صنعت مصرف شود چه محصولی قرار است تولید کند که در جای دیگری نمی توان آن را تولید کرد و حتما باید در یک اقلیم خشک مستقر باشد؟ بنابراین ابتدا بایستی این مجهولات پاسخ داده شوند تا بتوان در مورد طرح نظر کارشناسی دقیقی داد.

نظرآنلاین: چرا فرایند تصویب و توافقات این طرح غیر شفاف است؟

حمیدرضا میرزاده : اولین بار در سال ۱۳۸۹ ، هم این طرح و هم طرح انتقال آب از تنگه هرمز به جنوب استان کرمان و منطقه جازموریان که بسیار خشک است، توسط قرارگاه خاتم مطرح شد. قبل از انقلاب هم طرح یا بهتر بگویم کاریکاتور ایران‌رود که شمال را به جنوب چسبانده تا عملاً یک ایران شرقی و غربی با اهداف نامعلوم مطرح بود. بنابراین این طرح‌‌ها سابقة طولانی دارند. البته یک دید عوامانه طرح این پروژه در زمان رؤسای جمهوری که هر دو از اهالی استان سمنان_ مناطق خشک آرادان و سرخه که بخشی از مردم آن از راه کشاورزی و دامپروری ارتزاق می‌کنند_ هستند را اتفاقی نمی‌داند.

این عدم شفافیت مربوط به این پروژه نیست و در قریب به اتفاق پروژه‌های عمرانی کشور ما وجود دارد. به عنوان مثال الان شما دقیقاً می‌دانید که برای اتوبان تهران-شمال چه اتفاقی افتاده است؟ چه پول‌‌‌‌هایی جابجا شده است؟ این عدم شفافیت، مسئلة اصلی ما در سیستم مدیریت کلان کشور است. از دیدگاه قوانین محیط زیست و طبق قانونی که در برنامه سوم و چهارم توسعه آمده است. در مطالعات هر پروژة بزرگی که آثار محیط زیستی دارد ، بخشی به مطالعۀ آثار اجتماعی اختصاص دارد. یعنی بخشی از این مطالعات جدای از مسائل اقتصادی، سیاسی و اثرات محیط زیستی آثار اجتماعی است که مشخصاً مردم باید نظر دهند. این یکی از بندهای قانون است که یا رعایت نمی‌شود یا به‌ صورت صوری و غیر کارشناسی و توسط گروه‌های بی‌طرف انجام می‌شود. اگر صریح باشیم این قانون هیچ‌گاه رعایت نشده است.

آیا مردم، متخصصان یا شهرسازان واقعاً به اطلاعات پروژه دو طبقه شدن اتوبان صدر دسترسی داشته‌اند؟ برای مثال این همه سد در کشور با داعیۀ مفیدبودن ساخته می‌شود، اما هیچ‌گونه اطلاعاتی در سایت‌ها و در اختیار مردم، کارشناسان و دانشگاه‌ها قرار ندارد. درحالی که چنین اطلاعاتی محرمانه نیست و راجع به دارایی عموم مردم کشور است. عدم شفافیت یک عرف ناصواب در کشور ما است و اعلان تصمیمات کلان لطف تلقی می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *