پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

وصف منظره تنگ الله اکبر شیراز

چکیده: در راه شیراز نقطه‌ای به نام «تنگ الله اکبر» است، زیرا هرکس که اولین بار به شیراز می‌رود از این نقطه منظره ای می‌بیند که حیرت‌زده، فریاد الله‌اکبر سرمی‌دهد.

«ما اکنون در نقطه‌ای بودیم که شاگردان حافظ آن را خوب می‌شناسند و به نام «تنگ الله اکبر» معروف است، زیرا هرکس که اولین بار به شیراز می‌رود و از این نقطه اولین نگاه را به شهر می‌اندازد، منظرۀ زیبایی می‌بیند که حیرت‌زده، فریاد الله‌اکبر سرمی‌دهد. زیر پاهای ما، جلگۀ سرسبز و حاصلخیزی دیده می‌شود که توسط کوه‌های کم‌ارتفاعی به رنگ بنفش احاطه شده بود و روی بعضی کوه‌های بلندتر برف مانده بود. نیمی از دشت از باغ‌های سرو پوشیده بود که در میان آنها گل‌های رز و درختان ارغوان و انواع گل‌های رنگارنگ به چشم می‌خورد که در این وقت از بهار همراه با سقف پوشیده از سبزۀ بازارها و گنبدها و مناره‌های فراوان بسیار زیبا و دل‌ربا می‌نمود.

وصف منظره تنگ الله اکبر شیراز

در همین جلگه است که شیراز، مرکز تمدن ایرانی و مهد نوابغ و کانون شعر و فلسفۀ ایران قرار گرفته است. با حالت زائری که به معبد نزدیک می‌شود، به این منظره نگاه می‌کردم و مانند یک تبعیدی که پس از سال‌ها به سرزمین مادری‌اش بازمی‌گردد، جلو می‌رفتم. گهگاه نگاهی به دوردست‌ها و ماورا شهر می‌انداختم. دریاچه‌ی لاجوردی درخشان مهارلو در مشرق و باغات پهناور مسجد بردی در مغرب. کلمات نمی‌توانند حال مرا وصف کنند، وقتی پس از سال‌ها انتظار، بالاخره به آرزویم رسیده و آن را بسیار فراتر و بهتر از آنچه می‌پنداشتم، یافتم. این حوادث به ندرت در زندگی روی می‌دهد».

از کتاب «یک‌سال در میان ایرانیان» نوشتۀ ادوارد براون که در دوره ناصرالدین‌شاه به ایران سفر کرده بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *