پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

ظرفیت‌های مکانی بالکن‌

چکیده: با جایگزینی آپارتمان تقلیدی به جای خانه سنتی؛ ایوان که خانه را از موهبت آسمان برخوردار و فضای درون و بیرون را مرتبط می‌ساخت، جای خود را به بالکن‌ داد.

در این ایام که با ویروس کرونا گریبانگیر هستیم و ما را از حضور در فضای شهری منع می‌سازد و در خانه محبوس می‌دارد، بیش از پیش معماری خانه‌ها، ساکنینش را به تأمل وامی‌دارد. آنجا که خانه‌های سنتی با سابقه‌ای از معرفت و حکمت جای را به آپارتمان‌های تقلید‌شده از غرب و غریب با فرهنگ ایرانی داد. ایوان که با بخشندگی تمام خانه را از موهبت خورشید و آسمان برخوردار و فضای درون را به بیرون مرتبط می‌ساخت، در یک دگردیسی ناخوشایند بال خود را از فضای خانه کند و جای خود را به بالکن‌ داد.

ظرفیت‌های مکانی بالکن

بالکن اثر ادوارد مونه

بالکن که در ادبیات معماری به عنوان یک عنصر واسط رابطة درون و بیرون را برقرار می‌سازد و فضای بسته خانه را به فضای باز بیرون متصل می‌کند، عنصری است که در معماری و شهرسازی غرب و برای ساکنانش جایگاهی دارد؛ عنصری برآمده از زمینه خود با کارکردی ذووجهی که هم فضای شهر را به فضای خصوصی وارد می‌کند و هم عنصری است که اتصال خانه را با شهر برقرار می‌سازد. علاوه بر مصداق‌های به وفور عینی آن در حوزه معماری و شهرسازی، مرور تاریخ هنر این سرزمین نیز بر جایگاه ذهنی این عنصر صحه می‌گذارد؛ آنجاکه «ادوارد مونه» تابلوی معروف خود به عنوان بالکن را ثبت و به واسطة آن شهر را به نظاره دعوت می‌کند و هم آنجا که تابلوی “بالکنی در پاریس” گوستاو کایبوت شهر را به خانه می‌آورد، نشان از جایگاه تثبیت‌شده این عنصر با همه کارکردهایش در فرهنگ مردم این بوم دارد. امروز نیز که در شرایط کرونا و قرنطینه بسر‌می ‌برد تلاش دارد تا از این عنصر واسط برای حفظ رابطه شهر به عنوان فضای عمومی و خانه به عنوان فضای خصوصی شهروندان استفاده کند و تاریخ هنر را با اصطلاحی به نام art balcony مواجه ‌سازد. چنانکه موزه‌ها و نمایش‌گردان‌هایی قصد دارند از بالکن به عنوان فرمی از فضای عمومی برای خلق هنر استقاده کنند. بالکن که در تاریخ هنر غرب موضوعی برای هنر محسوب می‌شده ، امروز گویی به مکانی برای بروز هنر تبدیل شده است.

ظرفیت‌های مکانی بالکن بالکنی در پاریس اثر گوستاو کایبوت

حال معماری و شهرسازی امروز ما که ایوان را از دست داد و بالکن را نفهمید، در این روزهای قرنطیه نبود یکی و کج‌فهمی دیگری بیش از پیش احساس می‌شود. چه اگر بود ایوانی که بتوان علاوه بر جبر سپری‌کردن ایام در فضای بسته خانه از آن نیز بهره می‌برد و چه اگر بالکن تنها فضایی الصاقی و مشرف بدون توجه به ابعاد فرهنگی، عملکردی و زیباشناسانه طراحی نمی‌شد تا در بهترین‌ بهره‌وری‌اش انباری برای وسایل سرمایشی و نگهداری ارزاق و رخت‌آویز باشد، شاید در این شرایط محبوس‌شدن در فضای بسته خانه نه تنها می‌توانست فرصتی هرچند کوچک و مغتنم برای اعضای خانواده جهت دمی لذت‌بردن از فضای بیرون و مشاهده شهر باشد، که همچون همتایانش در سرزمین مادری با بهره‌گیری از قابلیت‌های مکانی آن و مشارکت هنرمندان و حتی شهروندان به مثابه خالقان هنر از تاثیرات بصری‌اش در منظر شهر نیز بهره می‌برد. گمان می‌رود با بهره‌گیری از ظرفیت ‌مکانی بالکن علاوه بر برقراری رابطة شهروندان با شهر و فضای بیرون، ممکن بود سیاست‌گذاری در خلق هنرهای مشارکتی و استفاده از فضای عمومی بالکن، محدودیت‌های ایام قرنطینه را تبدیل به فرصتی برای حضور شهروندان و هنر در فضای شهر سازد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پدیده عادلوند

پدیده عادلوند

دکتری پژوهش هنر و عضو هیئت علمی پژوهشکده نظر
میزان مطالعه مطلب