پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

فاصله فراخ نگاه کمیت‌گرای مدیریت شهری تا حفاظت از منظر میراثی

چکیده: با پیوند نگاه منظرین و میراثی به حریم آثار تاریخی، باید تمام آنچه متأثر از اثر و یا تاثیرگذار بر آن است به عنوان منظر میراثی مورد توجه باشد.

اوایل آذرماه سال جاری، انتشار تصاویری بحث برانگیز از ساخت و ساز در حریم ارتفاعی پل خواجو در شهر اصفهان با واکنش فعالان حوزه میراث فرهنگی و فعالان معماری و شهرسازی کشور روبرو گردید و بار دیگر با یادآوری ضعف مدیریت یکپارچه منظرشهری به ویژه در شهرهای تاریخی، خاطره جنجال‌های پیش‌آمده در موضوع برج جهان نما و تجاوز به حریم میدان نقش جهان و ساخت هتل آسمان در حریم ارتفاعی ارگ کریمخان‌زند در شیراز، در اذهان زنده شد. موضوعاتی که هریک با جنجال‌های فراوان و واکنش‌های عمومی فعالان از حوزه‌های معماری، میراث فرهنگی و منظرشهری تا مدافعان حقوق شهروندی همراه بود؛ غافل ازینکه مدیریت بخشی‌نگر و کمیت‌گرای شهری، اولویت‌های دیگری برای اداره امور شهر درسردارد و شاید در خفا از خود درباره چرایی اهمیت این حرائم می‌پرسد و علت واکنش‌های دغدغه‌مندان به نقض آنها را حساسیت‌های غیرلازم می‌داند!

از تبیین عناصر سازنده منظر رودخانه زاینده‌رود تا فهم یکپارچگی آن

شکل‌گیری منظرتاریخی-طبیعی رودخانه زاینده رود در منظر شهر اصفهان-به رغم مداخلات شهرسازانه در دوره‌های مختلف- خود از چندنظام منظرین به‌هم پیوسته تشکیل شده است. نظام‌هایی مانند منظر کرانرودخانه‌ای(riverscape)، منظر آسمان، منظر طبیعی-تاریخی و… که با واسطه نظام‌حواس، نظام کاشت، نظام آب و معماری ویژه پل‌های تاریخی به دایره ادارک انسانی درمی‌آیند..

در تبیین این نظام منظرین می‌توان ادعا نمود آنچه به منظر رودخانه زاینده‌رود ویژگی یگانگی بخشیده است، نقش منظرآسمان ویژه آن ‌است؛ منظری که با ساخت پل‌هایی در تراز ارتفاعی پایین، هم‌پیوند با کاشت حاشیه رودخانه با ترسیم خط افقی وسیع پانوراما و نزدیک به سطح زمین، سهم قابل توجهی از اتمسفر فضا را به آسمان آبی اصفهان اختصاص داده‌است. فضایی که به جهت حفظ این تناسبات فضایی عموماً خالی از ساخت‌و‌سازهای بلندمرتبه بوده است.  موضوعی که در عصر صفوی و و احداث مساجد و مدارس نزدیک به این حریم با انتخاب رنگ آبی فیروزه‌ای گنبدها مورد توجه قرار گرفته‌ است و در مقابل این موضوع در سده اخیر با ساخت و ساز در حریم منظر پل‌های ارزشمند تاریخی بیش از پیش مورد تهدید واقع شده است.

همانگونه که تصور پل خواجو بدون آسمان، آب و درختان حاشیه رودخانه، تصویرتاریخمند و منظر یکپارچه آن را مخدوش می‌سازد، دست‌درازی در چشم انداز پیرامونی آن-به عنوان پلی که تماشا و درنگ از نقش های تاریخی آن بوده است –یکپارچگی منظرین آنر را با تهدید روبرو می‌کند.

در واقع از دیدگاه دیسپلین منظر؛ نه تنها  خود بنا به عنوان پدیده‌ای تاریخمند و چشم‌نواز می‌بایست از نظر کالبدی حفاظت شود، بلکه  منظر آن (به معنی محیط پیرامون و عرصه‌های منفصل و متصل پل) نیز می‌بایست به عنوان اجزاء این کلیت یکپارچه  در برنامه حفاظت و ساماندهی قرارگیرد.

حریم آثار تاریخی؛ مرزهای قانونی حفاظت میراثی

ارزش و اهمیت آثار تاریخی بر هیچ کس پوشیده نیست و تصویب قوانین مختلف ملی و جهانی، در حوزه حفاظت این آثار گران‌بها، خود مبین ارج نهادن به این آثار است.هرچند در نگاه منظرین؛ یک اثر تاریخی به عنوان زیرمجموعه‌ای از کل یکپارچه شهر و در ارتباط ادراکی- ساختاری با آن مورد توجه قرارمی‌گیرد، اما چنانچه به پل خواجو مستقل از از این ارتباط بنگریم، بازهم با قوانین حفاظتی روشنی مواجه می‌شویم: ازجمله بندهای 103 تا 107 قوانین یونسکو در باره‌ی حفاظت آثار تاریخی، که این مناطق را با نام “سپر یا حائل” معرفی می‌کند، مناطقی که شامل قسمت‌های مهم بنا، مناظر مهم آن و سایر قسمت‌های مهم پایه‌ای میراث مذکور، درذیل دستورالعمل‌های حفاظتی می‌باشند.

فاصله فراخ نگاه کمیت‌گرای مدیریت شهری تا حفاظت از منظر میراثی

قانون حمایت از مرمت و احیای بافت‌های تاریخی-فرهنگی مصوبه مجلس، در ماده 10، مجازات املاکی که واقع در حریم آثار بدون پروانه و یا مازاد بر پروانه ساختمانی صادرشده، دچار تخلف شده‌اند، را طبق کمیسیون مواد 99 و 100، قلع و قمع ملک بیان نموده‌است. همچنین در این قانون، برای افرادی که مبادرت به تخریب کالبدی یک اثر تاریخی می‌کنند، جرایم نقدی سنگین و حبس در نظر گرفته شده‌است. این در حالی است که اگر به بنای تاریخی به دید یک “کل منظرین” نگاه می‌شد، این جرایم باید برای افرادی که به حریم این بناها و مناظر آن‌ نیز دست درازی می‌کنند، تعمیم داده شود.

 هرچند حفاظت از اثر یا بافت تاریخی ، طبق تعریف “قانون حمایت از مرمت و احیای بافت‌های تاریخی-فرهنگی” مصوبه دوم تیرماه1398 مجلس شورای اسلامی، با مرمت کالبدی آن پایان می‌پذیرد. اما متعاقب آن این سوال پدید می‌آید که آیا اثر تاریخی تنها از کالبد یک بنای دارای قدمت و ارزشمند تشکیل شده‌است که با “حفاظت صرف” از کالبد آن از خطرهای گوناگون در امان بماند؟یا می‌بایست ضمن حفاظت از حریم منظر پیرامون آن به ارزش خوانش آن در دل محیط نیز توجه کرد؟

درنگاه کل‌نگر و با پیوند نگاه منظرین و میراثی به موضوع حریم آثار تاریخی، می‌بایست تمام آنچه متأثر از اثر و یا تاثیرگذار برآن است به عنوان منظر میراثی آن مورد توجه قرار گیرد و هرگونه مداخله مدیریت شهری در آن بدور از نگاه کمیت‌گرایانه و تراکم فروشی شهری و با اولویت بخشی به حفاظت و ارتقاء منظر شهری-تاریخی باشد.

مسئله‌ای که می‌بایست ضمن پیگیری عاجل توقف ساخت و ساز و تخریب ابنیه ساخته شده در حریم پل خواجو، رودخانه زاینده‌رود و سایر پهنه‌های میراثی، کلیت و یکپارچگی این آثار به مثابه یک “کل منظرین” در نظام ساختار شهری و ادراک شهروندی را مورد حفاظت قراردهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

احمد صابری

احمد صابری

کارشناس ارشد معمای منظر، معمار و معمار منظر در مهندسین مشاور پژوهشکده نظر
میزان مطالعه مطلب