چرا بهروزبودن مجلات برای حضور در پایگاه های استنادی شرط ورود محسوب می شود؟
هنگامی که نشریه ای بخواهد در پایگاه های استنادی معتبر چون WOS و Scopus که در دنیا بهترین بوده ثبت شود یکی از مهمترین شروط برای ورود به ارزیابی این پایگاه ها، نوبت انتشار منظم آن است؛ آن هم نه در گذشته که در شماره های پیش رو باید به این نظم قائل باشد.
در واقع این پایگاه ها از زمان درخواست یک نشریه حداقل وضعیت انتشار سه شماره متعاقب را بررسی می کنند. این درحالی است که وقتی وضعیت ارزیابی، ثبت و رتبه بندی نشریات داخلی را رصد می کنیم با وضعیتی کاملاً برعکس روبه رو می شویم. به گونه ای که برای ورود به سامانه های ارزیابی و ثبت در پایگاه های داخلی حداقل باید از آن نشریه سه شماره چاپ شده باشد و بهروزبودن نشریات نه تنها یکی از شروط ورود محسوب نمی شود که در ادامه نیز عاملی تعیین کننده در حفظ یا حذف یک نشریه نیز نخواهد بود. اما چرا بهروزبودن یک نشریه اهمیت دارد؟
وقتی مجله ای بهروز منتشر می شود در پس خود سخن هایی دارد؛ ازجمله آنکه
- مجله جایگاهی دارد که نویسندگان و پژوهشگرانی برای چاپ مقالات خود به آن رجوع می کنند و در نتیجه با کمبود مقاله برای انتشار به موقع روبهرو نیست؛
- سردبیری و هیئت تحریریه فعالی دارد که می تواند مقالات رسیده را بی شائبه تعیین تکلیف نماید؛
- داورانی متعهد و متخصص دارد که بی غرض مقالات مجله را داوری می کنند؛
- مجله توانایی مدیریت انجام کلیه فرایندهای مترتب بر انتشار یک مقاله را داراست و … .
اینها برخی از مواردی است که نشان از اهمیت بهروزبودن یک مجله دارد؛ شاخصی مهم که در سیستم ارزیابی داخلی کمتر به آن توجه می شود و یا اگر هم از اهمیت آن واقف باشند، روابط حاکم و صلاحدید متولیان اجازه پیروی از ضوابط مشخص را نمی دهد.
از آنجا که پایگاه های استنادی به ویژه آنها که ذکر شد و از نامشان هویداست بر بررسی های استنادی و خوانش ارجاعات و رؤیت پذیری ها اتکا دارند، بنابراین به دلیل پذیرش شرط لازم بهروزبودن، در ارایه آمارهای استنادی آنها خللی وجود ندارد. اما عدم توجه به آن در سیستم داخلی منجر به چه اتفاقی می شود: فرض کنیم «مجله الف» شماره های خود را در سال 1400 بههنگام منتشر کرده است و «مجله ب» که از تاریخ انتشار خود عقب است باید شماره 1399 را در سال 1400 منتشر نماید.
در «مجله ب» اولاً تاریخ دریافت مقاله 1400 بوده و برای اینکه تاریخ های اعلامی (دریافت، پذیرش و انتشار) در هر مقاله منطقی به نظر برسد مجبور است تاریخ سازی کند؛ زیرا تاریخ دریافت مقاله نمی تواند جلوتر از تاریخ انتشار باشد. ثانیاً مسئله بسیار مهم اینکه در مقاله «مجله ب» با تاریخ انتشار 1399 به مقالاتی از «مجله الف» با تاریخ انتشار 1400 ارجاع داده شده است؛ شاید در ظاهر مشکلی به وجود نیاورد، اما اگر قرار باشد Immediacy Index یا همان ضریب تاثیر آنی (میزان ارجاعات به یک مقاله در همان سال انتشار) مقالات «مجله الف» در سال 1400 محاسبه شود، چه اتفاقی می افتد؟
به مقاله «مجله الف» با تاریخ 1400 در «مجله ب» که تاریخ انتشار 1399 دارد ارجاع داده شده است؛ بنابراین ارجاع به آن در «مجله ب» اصلاً محاسبه نمی شود زیرا تاریخ انتشار «مجله ب» 1400 نیست. حال چه بلایی سر ضریب تأثیر (Impact Factor) «مجله الف» می آید: قرار است ضریب تاثیر «مجله الف» در سال 1400 اعلام شود یعنی تعداد استنادها به مقالات سال 98 و 99 بر مبنای تعداد کل مقالات منتشره در بازه این دو سال. حال «مجله ب» که از تاریخ انتشار عقب است، اگر هم قرار باشد استنادی به مقالات سال 99 «مجله الف» داشته باشد، چون هنوز منتشر نکرده در محاسبات درنظر گرفته نمی شود.
در این بین «مجله الف» است که ضرر میکند و چون این نشریه به موقع منتشر می شود، لذا «مجله ب» از محاسبه استناد به مقالاتش در «مجله الف» به راحتی بهره مند می شود. حال در ظاهر این طور به نظر می رسد که «مجله ب» با اینکه به موقع منتشر نمی شود اما ضریب تاثیر برابر یا حتی بالاتری از مجله الف دارد! پس «مجله ب» آنقدر خوب است که بدون توجه به نظم انتشار آن جایگاهش در میان دیگر نشریات باید حفظ شود؛ غافل از آنکه چه ضرری را متوجه دیگر نشریات بههنگام می کند.
با این اتفاق که به حداقل پیامدهای آن اشاره شد، متاسفانه تنها در سیستم رتبه بندی و استنادی داخلی مواجه هستیم زیرا در پایگاه های بین المللی چنانچه نشریه ای بهروز نباشد و نتواند از عهده انتشار بههنگام آن برآید بنا به تأثیراتی که گفته شد نه تنها از همان ابتدا اجازه ورود به سامانه رتبه بندی را پیدا نمی کند که در صورت مشاهده هرگونه تأخیر در انتشار شماره های آتی از فهرست نشریات ثبت شده حذف و در فهرست سیاه قرار می گیرد و حداقل تا 2 سال اجازه درخواست برای حضور مجدد را نخواهد داشت.
بنابراین به نظر می رسد اگر بخواهیم هم رده پایگاه های بین المللی، نشریات علمی داخلی را مورد ارزیابی قرار دهیم شایسته است به جای پافشاری بر شاخص های فرعی چون نحوه مدیریت نشریات که با توجه به شرایط هر نشریه مختص به آن بوده و دستورالعمل و آیین نامه ای واحد را نمی طلبد، از اهمیت شاخص بهروزبودن که قطعاً پایگاه های نامبرده سال ها کار کارشناسی و تخصصی درخصوص آن کرده اند و به هیچ وجه سلیقه ای و دلبخواهی نبوده، غافل نشد و مزیت نشریات بهروز را قربانی روابط حاکم بر نشریات تأخیردار ننماییم.