چگونه در طرح های بالادستی به علت اتخاذ رویکرد توسعه شهری مبتنی بر گسترش ابعاد فیزیکی – کالبدی شهرها، اهمیت «تاب آوری و ضرورت تقویت پایداری اجتماعی- اکولوژیکی شهرهای صنعتی» که از دوران شکوفایی خود فاصله گرفته و وارد فاز انقباضی شده اند، به حاشیه رانده شده است؟
شهرهای صنعتی در مقایسه با سایر شهرها که به صورت ارگانیک مبتنی بر سازمان فضایی، ایجاد و تکامل یافته اند، بر اساس زیرساختهای صنعتی- اقتصادی شکل گرفته اند. یکی از نکات متمایز شهرهای صنعتی، اجتماع آن است که مشتمل برمهاجرین و گروههای دعوت شونده کاری به این محیط صنعتی می باشند. ساکنین شهرهای صنعتی در بدو امر به واسطه سیاست های اقتصادی و صنعتی بالادستی، به محیط شهری هدایت می شوند و الزاما نمی توانند اجتماع شهری را شکل دهند.
در این اجتماعات غالبا با گذر زمان پیوندهای اجتماعی معنی یافته و به صورت تدریجی تقویت می گردد. لذا مفهوم رویکرد اجتماعی در شهرهای صنعتی با سایر شهرها که بر اساس سازمان فضایی به صورت ارگانیک شکل گرفته اند، بسیار متفاوت است. شهرهای صنعتی در سالهای اولیه شکوفایی با مبدل شدن به قطب اقتصادی در مقیاس منطقه و ملی به عنوان مقصدی برای مهاجرین بومی و غیربومی شناخته می شوند که این امر توسعه سریع فیزیکی و کالبدی شهر را در پی خواهد داشت.
با گذشت زمان و افت فعالیت های صنعتی اینگونه شهرها که صرفا وابسته بر صنایع بوده و زیرساخت شهری آنها بر این مبنا برنامه ریزی شده است، وارد مرحله رکود می شوند. افراد وابسته به صنایع مذکور نیز به واسطه تجربه کردن انزوای فعالیتی به صورت تدریجی از شهر خارج می شوند.
متعاقبا ساکنین و بازماندگان شهر به واسطه عدم حضور کامل اعضای اجتماع، مشکلات اکولوژیکی و تغییرات محیطی با تعریف دیگری از شهر، زیرساخت شهری و اجتماع رو به رو شده و زندگی در شهری در حال انقباض را تجربه میکنند. انقباض و کوچک شدن شهرهای صنعتی در طول زمان روندی اجتناب ناپذیر است که در دهه های اخیر به واسطه پیشرفت تکنولوژی و صنایع تسریع شده و شهرهای پسا صنعتی در مقایسه با نمونه های مشابه در دهه های قبل تحت انقباضهای شدیدتری قرار می گیرند.
پژوهش های علمی و عملی انجام شده درخصوص شهرهای پسا صنعتی حاکی از این امر است که تقویت تاب آوری (پایداری) شهرهای پسا صنعتی در الویت نخست قرار دارد. تاب آوری (پایداری) به عنوان یک مفهوم کلیدی، فرایندی پویا است که سازگاری و قابلیت انطباق پذیری مثبت محیط را هنگام تغییرات تدریجی یا ناگهانی و تهدیدات محیطی افزایش داده و با مدیریت عوامل آسیب زننده، شرایط را تعدیل و تاثیرات مخرب آن را بر محیط کاهش می دهد.
تاب آوری فرایندی پویا و غیرخطی با تاکید بر رابطه متقابل و دوجانبه انسان و طبیعت است که به بهره برداری از ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه شهر به عنوان نمونه بارزی از یک سیستم اجتماعی – زیست محیطی برای جذب تغییرات و اغتشاشات پیش آمده با تاکید بر تقویت پیوندهای اجتماعی و هویت موجود می پردازد.
از آنجایی که که طرح های تفصیلی تهیه شده برای تمامی شهرها بدون در نظرگرفتن ویژگی های خاص زیرساختی هر یک از شهرها، از الگو و ساختار یکسانی تبعیت میکنند، لذا اتخاذ رویکردهای مشابه برای یک شهر صنعتی و معدنی که بر پایه ساختار شهری است، نمی تواند همچون سایر شهرها که دارای سازمان فضایی است پاسخگو باشد.
به عنوان نمونه در طرح تفصیلی شهر صنعتی مس سرچشمه راهکارهای ارائه شده جهت توسعه شهری به منظور ارتقای کیفیت زندگی شهری با شرایط کنونی شهر و نیازهای ساکنین آن هم راستا نبوده و متعاقبا نمی تواند در تقویت پایداری و تاب آوری شهر و منطقه اثر گذار باشد. به طور مثال مطابق تصویر شماره1، در نقشه پبشنهادی توسعه شهر مس سرچشمه، جهت شمال غربی به عنوان جهت توسعه آتی شهر معرفی گردیده و سایر جهت ها به عنوان محدودیتهای توسعه به علت توپوگرافی سایت نمایش داده شده است.
با توجه به قدمت شهر صنعتی مس سرچشمه و ورود آن به فاز انقباضی خود، نه تنها راه حل های انبساطی و توسعه فیزیکی بدون در نظر گرفتن زیرساخت های شهر و نیازهای ساکنین نمی تواند اثر بخش باشد بلکه ارتقای تاب آوری اجتماعی و اکولوژیکی شهر را نیز با چالش های بیشتری رو به رو خواهد کرد.
به نظر می رسد که مسئولین صرفا گسترش کالبدی شهر صنعتی مس سرچشمه فارغ از ویژگیهای شهری و ساختارهای خاص آنها، صرفا به تکرار الگوی قدیمی توسعه شهر پرداخته و گسترش فیزیکی را سمبل توسعه شهر می دادند. لذا انتظار می رود مسئولین با هوشمندی بیشتری به اتخاذ رویکرد، انجام مطالعات و ارائه راه حل های اجرایی با تاکید برتقویت تاب آوری (پایداری) به منظور احیای شهرهای پسا صنعتی پرداخته و مشکلات را به صورت عمقی و موردی مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.