بی شک، رودخانه های شهری به عنوان اصلیترین مولفههای طبیعی شهر به شمار می آیند که نقشی مهم در تقویت حس مکان و منظر شهری را ایفا می کنند، اما امروزه رودخانه های شهری تهران به دلایل متعددی نقشی در معادلات شهری تهران را بر عهده ندارند. تجاوز به حریم رودخانهها و رشد کالبد مصنوع شهر، منجر به برهم زدن تعادل میان محیط طبیعی و مصنوع شهر شده و نقش رودخانه ها در کیفیت منظر شهری تهران تضعیف شده است. نگاه مهندسی و تک بعدی به ساختار طبیعی_تاریخی این رودخانهها که از طرح جامع اول در سال 49 آغاز شده است تا به امروز در قالب طرحهای جامع، تفصیلی، موضوعی و موضعی همچنان ادامه دارد.
رودخانه فرحزاد نیز از این موضوع مستثنی نیست و اقدام گستردهای اعم از کانالهای بتنی و سنگی کنترل سیل و یا پارک نهج البلاغه نشان از این موضوع دارد. حال این بار، موضوع ایجاد طرح اکوپارک در رودخانه فرحزاد با تاکید بر طرح مصوب احیا رودخانهها مطرح است که خود ادامه تفکرات و رویکردهای تکبعدی و مهندسی در ساختار طبیعی این رودخانه است. ایجاد اکوپارک با تاکید بر طرح مصوب احیا رودخانههای تهران نشان از عدم شناخت صحیح مولفههای طبیعی و منظر رودخانه فرحزاد دارد. طرحهای مصوب احیا رودخانه ها با راهبردها و سیاستهایی خود بر ایجاد هویتی خارجی و مصنوعی تاکید دارند، زیرا در هیچ یک از این راهبردها و سیاستها، به نقش مولفه های طبیعی و ساختار طبیعی-تاریخی رود اشارهای نشده است. علاوه بر آن، ایجاد اکوپارک در بستر رودخانه فرحزاد نیز تاکید صرف بر ابعاد اکولوژیکی است و نه بر خود رودخانه. احیاء این رود بیش از آن که وابسته به مولفههای اکولوژیکی اعم از گیاه یا آب باشد، مرتبط به ساختار تاریخی-طبیعی رود و ارتباط آن با منظر شهری و ذهنیت مخاطب رودخانه است. نام گذاری و خوانش رودخانه فرحزاد به “روددره فرحزاد” نشان از عدم شناخت این رودخانه و مولفههای طبیعی-تاریخی آن است؛ زیرا رود به معنای آب جاری است بر بستر زمین، و رودخان یا رودخانه، مکانی است که رود در آن جریان دارد.
طراحی و برنامهریزی رودخانه فرحزاد، موضوعی فراتر از ایجاد یک “پارک” با تاکید بر ابعاد “اکو” یا “اکولوژی” است. در احیا رودخانه فرحزاد، بعد یا عنصر اکولوژی میتواند به عنوان یک مولفه قلمداد شود و نه تمامی ابعاد رودخانه. احیاء این رودخانه در وهلهی اول مرتبط به شناخت مولفههای منظر این رود است و سپس طراحی و برنامهریزی در راستای آن مولفههاست.