نظرآنلاین: تغییر سازمان به وزارتخانه موجب نظارت بیشتر نمایندگان میشود. آیا در مجموعهای تخصصی مثل گردشگری، میراث فرهنگی و صنایعدستی، نظارت نمایندگی راهحل مسئله عدم کارایی است؟
پرچکانی: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در کشور ما در دولتهای مختلف در واقع همیشه زیرنظر ریاست جمهوری بوده و پاسخگوی عملکردش نبوده که این امر دلایل متفاوتی دارد. دولت های ما همواره به بحث گردشگری، به صورت ویترینی نگاه کرده اند که دلیل اصلی آن وابستگی به نفت بوده است؛ یعنی مثلاً ترکیه که این وابستگی را ندارد و خیلی از کشورهای دیگر مثل اسپانیا، به گردشگری به مثابۀ یک ابزار اقتصادی قوی نگاه میکنند. سازمان گردشگری میراث فرهنگی و صنایع دستی در واقع از سه رکن مهم تشکیل شده است که با همدیگر تفاوتهای ماهوی و جدی دارند، ولی به دلایل مختلف کنارهم گذاشته شدهاند. به این نکته باید توجه کرد که در تمام دنیا، گردشگری یک بحث کاملاً اقتصادی است ولی در کشور ما جنبۀ اقتصادی آن بیشتر شبیه به یک شوخی است. همچنین بحث میراث فرهنگی یک بحث هویتی است و بحث صنایع دستی یک بحث هنری. رویکرد گردشگری به واسطه نگاه اقتصادی، بهرهبردارانه است. میراث فرهنگی رویکرد حفاظتی دارد و صنایع دستی هم رویکرد هنری که اشتراک هر سه آن ها هویت و فرهنگ است. بنابراین ما میخواهیم یک مجموعۀ متشکل از اقتصاد، هویت و هنر را کنار هم داشته باشیم که ژن مشترک آنها فرهنگ است.
سالها در سازمانی هم که برای این کار شکل گرفته، افراد با تخصصهای تقریباً نامربوط حضور داشتند. تقریباً تمام رؤسای سازمان میراث فرهنگی کسانی بودند که تخصص یا تجربۀ لازم را در حوزۀ مربوطه نداشتند و تقریباً شش ماه تا یک سال طول کشیده تا با سازمان آشنا شوند و بفهمند باید چه کاری انجام دهند و بعد هم به سرعت تغییر کردند. لذا با این اوصاف می توانیم نتیجهگیری کنیم که آشفتگی و بی نظمی عملکردی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تا حدودی طبیعی است چون نمیتوان چیزی کاشت و چیز دیگری درو کرد.
در مورد وزارتخانهشدن این سازمان و بحث نظارت، معتقدم حتما وزارتخانه شدن سازمان گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع به نفع کشور است. نمایندههای مجلس نمایندههای مردم هستند و این سازمان سالهای متمادی بدون نظارت و بودجه درخورشان فرهنگ، هویت و هنر اداره شده ولی وقت آن است که این مجموعه بودجه مناسبی دریافت کند، نظارت شود و بابت عملکرد خود نیز پاسخگو باشد.
نظرآنلاین: سه دسته فعالیت گردشگری، میراث فرهنگی و صنایعدستی از نظر جنس و ماهیت با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. تشکیل وزارتخانهای به این عنوان که سه فعالیت نامتجانس را در خود جای دهد، چگونه قابل توجیه است؟
پرچکانی: فعالیت گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی، از نظر عملکرد و فرایند با هم متفاوت، ولی از نظر ژن با هم اشتراک دارند. ما گردشگری را یک فعالیت اقتصادی- فرهنگی میدانیم، میراث فرهنگی را یک مجموعۀ هویتی-فرهنگی و صنایع دستی را یک مجموعۀ فرهنگی-هنری. بنابراین فرهنگ، ژن مشترک هر سه حوزه است. از این میان، صنایع دستی و گردشگری روکش اقتصادی نیز دارند. در دنیا از این بخشها برای حفاظت از میراث فرهنگی خود استفاده میکنند؛ یعنی ثروتی که بابت نمایش صنایع دستی و جاذبههای گردشگری حاصل می شود، برای نگه داری و حفاظت از میراث فرهنگی استفاده میشود و بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم که این سه حوزه با هم متفاوت هستند.
من به شخصه فکر نمیکنم تجمیع گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی در یک وزارتخانه مشکل خاصی به وجود آورد، ولی واقعیت این است که گردشگری پویا است و هر روز با تغییرات جدید مواجه می شود. اما اگر وزارتخانهای به این اسم تشکیل شود، قسمت گردشگری آن، باید کوچکترین قسمت باشد و این امر دلیل دارد. همین الان نگاه کنید مدیران و کارشناسان سازمان همواره درحال تدوین و تنظیم آییننامه، دستورالعمل و شیوهنامه برای استانداردسازی، اخذ مجوزها، دستورالعمل نظارت بر اماکن اقامتی، رستورانها، آیین نامه های آموزشهای مرتبط و غیره هستند ولی به دلیل ماهیت پویای گردشگری مدام ابلاغ آییننامه و … تغییر میکند و دوباره باید تمام این آییننامهها و دستورالعمل ها تغییرکند. یا اگر این مسائل هم پیش نیاید، مدیری که جدید میآید و سلیقهای که بر مدیر جدید حاکم است، با مدیر قبلی فرق میکند، چون مدیریت گردشگری ما هیچ وقت روی برنامه ریزی عمل نکرده، ما سلیقهای عمل کردهایم و همواره نگاه نمایشی و ویترینی به این حوزه داشته ایم. بنابراین تفاوت ماهوی وجود ندارد ومشکلی هم ایجاد نمی شود بلکه مشکل از جایی آغاز می شود که مدیریت، برنامه ریزی و نظارت وجود نداشته باشد و دولت تصدی امور را بر عهده داشته باشد. با توجه به رویکرد اقتصادی در بخش گردشگری و صنایع دستی به نظر می رسد بایستی بیشترین تصدی این بخش با بخش خصوصی باشد و نظارت قوی با قسمت دولتی ولی بخش میراث فرهنگی با توجه به رویکرد حفاظتی از بخش خصوصی دوری کند چون همواره حتی با نظارت های قوی هم نگاه اقتصادی بر نگاه فرهنگی غلبه می کند.
در میراث فرهنگی باید نگاه حفاظتی غالب باشد. برای داشتن نگاه حفاظتی باید فرهنگسازی شده باشد. فرهنگسازی به ابزار نیاز دارد، به رسانه نیاز دارد، به تشکیلات و… و مشخصاً درحال حاضر چنین ابزاری در اختیار بخش خصوصی نیست لذا باید دولت حفاظت از این بخش را بر عهده داشته باشد.
در جمع بندی کلی می توانیم بگوییم که جنس میراث فرهنگی پژوهشی و کاوشی است، جنس گردشگری اجرایی است و جنس صنایع دستی هنری – صنعتی(زمانی بود که طرفداران صنایع دستی معتقد بودند که صنایع دستی باید زیرمجموعۀ سازمان صنایع، معادن و توسعه باشد ولی نشد). من الان نمیخواهم به این بحث ورود کنم، فقط میخواهم بگویم که وجود صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری در کنار یکدیگر، مشکلساز نیست و مشکل زمانی به وجود میآید که منابع انسانی ناکارآمد در این حوزه برای این برقراری ارتباط بین این سه جنس انتخاب می شوند. گردشگری، میراث فرهنگی، صنایع دستی، اگر با دانش و بینش و تجربۀ لازم به هم متصل شوند، بهترین نتایج را خواهیم داشت ولی اگر هرکدام از اینها را حتی به یک وزاتخانۀ جدا تبدیل کنیم، و آدمهایی که دانش و تجربۀ کافی ندارند و نگاه ویترینی دارند، سرکار باشند، هیچ نتیجهای نخواهیم گرفت. دلیل اصلی این مشکلات که کمتر کسی به آن توجه میکند، این است که هرسۀ حوزه یاد شده، انسانمحور هستند. یعنی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بیش از هر چیز به مدیریت خردمند، برنامه ریزی با رویکردهای بین المللی و اجرای استاندارد نیاز دارند، به مدیریت هوشمند نیاز دارند، به مدیریت نوآور و نگاه خلاقانه نیاز ندارد و… تا اینکه اداره و چارت خاصی لازم داشته باشند. لذا اگر این سازمان با نگاه فعلی به منابع انسانی وزارتخانه شود باز هم تغییر چندانی را شاهد نخواهیم بود ولی در کل به دلایل گفته شده موافق تشکیل وزارت خانه هستم.
نظرآنلاین: گزینههای انتخابی برای وزارت بیشتر از موضوعات تخصصی از فیلترهای سیاسی عبور میکنند. آیا این مسئله موجب مشکلات تخصصی برای وزارتخانه جدید نخواهد بود؟ آیا گزینه مناسب تخصصی-سیاسی برای این وزارتخانه در نظر دارید؟
پرچکانی: دغدغۀ درستی است. یک وزیر از فیلترهای متعددی عبور داده میشود تا وارد مجلس شود و رأی اعتماد بگیرد. این فیلترها بعضاً در راستای تخصص و تجربه نیست، در راستای نگاههای سیاسی حاکم است که ما نه تنها در گردشگری بلکه در تمام حوزههایمان با آن مواجه هستیم. الان مشکل بزرگ، این است که تمام روسای قبلی سازمان در واقع، به خاطر اینکه سالها آن جا بودهاند و تجربه کسب کردهاند، حالا خود را برای کسب پست وزارت ذیحق میدانند، درحالیکه دانش و تجربه لازم را ندارند. این در حالی است که بیشتر افرادی که رییس سازمان شدند، دانش و تجربه ای به این سازمان نیاوردند بلکه با هزینۀ ملت ایران آموزش حین خدمت داشته اند حتی بعضا پس از گرفتن پست یاد گرفتهاند که اصلاً گردشگری به چه معناست، میراث فرهنگی چیست، صنایع دستی چیست، چه ارتباطی دارند، چگونه میتوان از آنها پول درآورد، چگونه میتوان از آنها حفاظت کرد و چگونه میتوان به آنها نگاه هویتی داشت و چگونه می توان با بخش خصوصی ارتباط برقرار کرد. ولی در حال حاضر این افراد به واسطه همان یادگیری ها مدعی هستند که باید جزو گزینههای انتخابی وزارت باشند. من فکر میکنم که بله درست میگویید، فیلترهای سیاسی، مشکلاتی را درست خواهد کرد، ولی واقعیت این است که این مشکلات از قبل بیشتر نخواهد بود. حداقل اینجا نمایندههای مجلس کاندیدای معرفی شده را بررسی میکنند و افراد بر حسب رزومه، دانش و تجربۀ خود و… به این حوزه ورود میکنند.
به نظر من نمیرسد که الان مشکلات بیش از قبل باشد، ولی قطعاً مشکلاتی وجود خواهد داشت. گزینۀ مناسب برای انتخاب خیلی زیاد است. در سالهای اخیر، تقریباً از سال 92 هم دانشگاه علامه طباطبایی و هم دانشگاه علم و فرهنگ، قطب گردشگری شدهاند و افراد لایق با رزومه های خوب علمی و اجرایی در این گروه ها هستند. در انجمن علمی گردشگری ایران شخصیتهای بزرگ و خوبی داریم که به لحاظ دانش و تجربه، امکانات لازم و فضای خوبی دارند برای اینکه بخواهند دانش خود را در اختیار کشور بگذارند و فرصت خدمتکردن داشته باشند. همچنین، کسانی که سالها در بخش خصوصی و در حوزۀ گردشگری کارهای خیلی خوبی کردهاند، کارهای ماندگار و بزرگی را بدون استفاده از رانتها انجام دادهاند و تجربیات بسیار ارزشمندی دارند که خب در وزارتخانه با توجه به فیلترهای موجود فکر نمیکنم جایگاهی داشته باشند ولی به هر حال گزینههای مناسب برای این حوزه حتماً وجود دارد.
نظرآنلاین: دولت به شدت مخالف این تغییر است. از نظر شما این مخالفت جنبه کاربردی دارد یا از بین رفتن اختیار عمل؟
پرچکانی: دلیل اینکه دولت مخالف این تغییر است، را در سؤال اول گفتم. به نظر می رسد دولت به گردشگری نگاه ویترینی دارد و سازمان میراث فرهنگی نه برای این دولت که برای تمام دولتهای ما که از اول انقلاب وجود داشتند، بعضا نقش حیاط خلوت ایفا کرده است. این سازمان، بدون پاسخگویی و بدون بازخواست عملکردی بوده است. طبیعتاً زمانی که قرار است این اختیار از دستش خارج شود، مثل وزارتخانههای دیگر، نگاه جدی داشته باشد، تراز مالی مشخصی داشته باشد و به طبع، توقعات مردم هم از آن بالاتر برود، طبیعی است که مایل نباشد. بنابراین محتمل است که اعتراض دولت هم به همین دلیل باشد که اختیار عملش از بین میرود. اما از لحاظ کاربردی خیلی فرقی نمیکند، کسی که بخواهد درست کار کند، خیلی تفاوتی ندارد که در قالب سازمان بخواهد کار کند یا وزارتخانه. اگر ما برنامهریزی داشته باشیم و بخواهیم مقاصد گردشگری را مدیریت کنیم یا بخواهیم همگام با موج سوم گردشگری در دنیا یعنی گردشگری خلاق حرکت کنیم، میتوانیم منابع و امکاناتمان را در مسیر گردشگری فرهنگی یا گردشگری شهری یا خلاق هدایت کنیم. در این صورت نباید مشکل خاصی وجود داشته باشد. مشکل، زمانی است که برنامهای وجود نداشته باشد، اختیار عمل باشد و نیازی هم به پاسخگویی به فرد یا ارگانی نباشد. طبیعی است که در این حالت اگر قرار باشد این روند تغییر کند، کارها با برنامه انجام شود، پاسخگویی به عملکرد باشد و نظارتی صورت بگیرد، نگرانی به وجود بیاید. امیدوارم با وزارتخانه شدن این سازمان شاهد رشد و شکوفایی بیش از پیش گردشگری، حفاظت موثر میراث فرهنگی و ترویج صنایع دستی کشورمان باشیم.