روایت فضای داستانی سووشون در میراث تاریخی شیراز
حق اصالت اثر و بستر تاریخی در بازنمایی فضا در سایر هنرها از جمله سینما
نمونه: حیات خانه زری رمان سووشون در باغ عفیف آباد شیراز!!!
انتخاب باغ عفیف آباد شیراز، به عنوان پیاده کردن فضای داستانی سووشون، انتخاب درخوری برای پاسداشت سووشون و میراث تاریخی شیراز بود؟
رمان سووشون رمانی است از نویسنده معروف شیرازی زنده یاد سیمین دانشور که در سال 1348 به انتشار رسید. نویسنده در این رمان فضای اجتماعی شیراز در خلال جنگ جهانی دوم و پس از آن و دوران جوانی و تجربه زیسته سیمین دانشور را به زیبایی به تصویر می کشد. داستان سرگذشت کدبانویی روشنفکر و فهمیده است که شهرش، خانه اش است و برای صیانت و آرامش خانواده اش در بحبوحه فضای استعمارزده شیراز در سال های حدود 1320 تا 1325 تمام تلاشش را می کند، اما سرانجام به سوگ همسرش می نشیند.
زری: “… این شهر من است و وجب به وجبش را دوست دارم، تپه پشتش، ایوان سرتاسری دور عمارت، دو جوی آب دو طرف خرند، آن دو تا درخت نارون دم باغ، نارنجستانش را که نارنج هایش را خودت با دست خودت کاشته ای، آن درخت “هفت نوبر” را که خودت هر سال یک میوه اش را پیوند زدی، عرق گیری همسایه را با تلنبار گلها و سبزیهای هر فصلش، گلها و سبزی هایی که حتی اسمش آدم را خوشحال می کند… بیدمشک، اترج، شاطره، تارونه، نسترن و از همه بیشتر شکوفه های بهار نارنجش و عطری که از آنجا به باغ ما می آید…”
پیروی آسیب های مادی و معنوی وارده به اماکن تاریخی به منظور ساخت فیلم ها و سریال های تاریخی، سازمان میراث فرهنگی در سال 1393 طی بخشنامه ای به تمامی استان ها، ساخت فیلم ها و سریال ها در این اماکن را ممنوع اعلام کرده بود.
در زمستان 1400 به باغ و عمارت باغ عفیف آباد برای ساخت سریال سووشون به کارگردانی نرگس آبیار از کارگردانان موفق و پرکار سینمای ایران، تعرض شد که با اعتراض مردم شیراز، کارزار درخواست سریع توقف ساخت و ساز در محوطه باغ عفیف آباد شیراز شکل گرفت، و با حمایت فعالان میراث فرهنگی و شیراز دوستان این کارزار به نتیجه رسید و الحاقات تخریب و حذف شد.
کارگردان سریال با هدف معرفی آثار و بناهای تاریخی شیراز و بافت شیراز قدیم به عموم مردم، لوکیشن فیلمبرداری را در شهر شیراز بر شهرک های سینماییِ تهران ترجیح داد و لوکیشن اصلی داستان را باغ عفیف آباد انتخاب نمود و مجوز مداخله در عمارت و محوطه باغ برای ساخت سریال داده شد.
سوالی که ذهن را به خود مشغول می کند شامل دو بخش اساسی است: 1. در شیراز، شهرِ باغ، باغی مناسب تر برای انتخاب لوکیشن نبود که نیاز نباشد باغ عفیف آباد را آنطور که نیست، به مردم معرفی کرد؟ 2. اصلا نسبت به فضای داستانی سووشون که بیش از نیمی از داستان در خانه باغ زری و یوسف اتفاق می افتد، باغ عفیف آباد لوکیشن مناسبی است و اگر مرحوم سیمین دانشور که خالق اثر سووشون و بزرگ شده شیراز در همان زمان و مکان و راوی داستان سوشون است، در قید حیات بودند، عکس العملی نسبت به این انتخاب نداشتند؟
باغ زری در فضاسازی رمان، باغی کوچک و در واقع باغچه ای است که در بافت تاریخی شیراز و یا مرز بافت واقع شده که از ایوان باغ به راحتی می توان انتهای باغ و دو درخت نارون ته باغ را دید و عمارت توصیف شده در داستان، عمارت شاهانه و حاکمانه نیست، بلکه عمارت یک مالک است با یک تالار و ایوان سرتاسری، یک حوضخانه، چند اتاق، بدون حمام با حوضی در میان و طویله دم باغ که گل شمعدانی انتهای باغ بر قبر تقلبی و خالی سحر هم پیداست.
در نظر زری عمارت و باغ حاکم شکوه و عظمتی دارد و ظاهرا درخورِ روحیات زری و یوسف نیست. در صورتی که باغ عفیف آباد، عمارتش، اسباب و اثاثش، حمامش، حوضش و… با فضای داستان غرابتی ندارد، اصلا عمارت زری و یوسف گوشواره ندارد که کارگردان و طراح صحنه در تلاش برای ساخت گوشواره به عمارت باغ عفیف آباد بودند و برای کوچک تر نشان دادن باغ در محوطه دیوارکشی کردند. (تصویر 1)
عدم آگاهی تیم سازنده سریال به فضای واقعی شیرازِ آن دوره از یک طرف و پشت کردن به یک میراث با ارزش ملی، اعتماد مردم را نسبت به روایت هنر و هنرمند خدشه دار می کند، به گونه ای که کمپین نه به سریال سووشون به راه افتاد و عده ای آگاهانه و یا ناآگاهانه به کمپین پیوستند.
پاکدامنی و سوگواری برای سیاوش، بافت شیراز، رمان سووشون، باغ زری و یوسف، باغ عفیف آباد شرایط اجتماعی و فرهنگی هر عصری و…، لایه هایی از فرهنگ و هویت مشترک را در بردارد که برای پاسداشت هویت نسل قبلی و انتقال فرهنگ و هویت مشترک به نسل بعدی، رسالتی سنگین تر از منِ مستبد را بر دوش هر هنرمندی می گذارد که تمایل به معرفی و پاسداشت آن را دارد.