چهارباغ (چارباغ) طرح باغ ایرانی است که در آن معابر عمود بر هم، باغ را به چهار قسمت مساوی تقسیم میکند. به سبب قرارگرفتن این باغها در کنار خیابانها و روستاها و سایر اماکن، گاهی آن محلها نیز به چهارباغ معروف شدهاند، مانند خیابان چهارباغ اصفهان و روستاهای چهارباغ در هرات و نیشابور.
در اغلب تحقیقات، ریشۀ شکلگیری باغ ایرانی و چارباغ ایرانی را به حدود ۲۵۰۰ سال پیش و قدیمیترین باغ مستندنگاریشده را باغ سلطنتی پاسارگاد مربوط به دورۀ هخامنشی میدانند. در بررسی اسناد دورۀ هخامنشی مشخص شد که واژۀ باغ از ریشۀ باستانی «bag» (بگ) به معنی «بخشکردن» است. بسیاری از زبانشناسان آن را برگرفته از «بغ» هم میدانند. از سوی دیگر واژۀ «چا» در زبان هخامنشی همانند پسوندی بوده که به کلمات اضافه میشده است. اما در هیچ کتیبهای این پسوند در کنار واژۀ «بگ» و به صورت «چابگ» یا «بگچا» دیده نشده است. از میان اعداد نیز در کتیبهها فقط یک عدد دیده میشود که آن هم عدد یک یا اَئیوَ است. به بیان دیگر در کتیبههای بهدستآمده از دوران هخامنشیان واژۀ مربوط به «چهار» یا «چهارمین» دیده نمیشود.
اما جدای از کتیبهها و با نگاهی به کاوشهای باستانشناسی میتوان دریافت که براساس این تحلیل این کاوشها این فرضیه که باغ پاسارگاد براساس الگوی چهاربخشی طرحریزی شده باشد، زیرسؤال میرود.
در دورۀ ساسانی نیز باغها با طرح تکمحوری (دوبخشی) ساخته میشدند. پس از گسترش اسلام در ایران توجه به باغ ایرانی که بسیاری پژوهشگران آن را تمثیلی از باغ بهشت قرآنی میدانند، بیشتر شد. به ویژه در دورۀ صفوی که بسیاری از باغها شبیه به توصیفات آیات قرآن ساخته شد. این دوره اوج ساخت چهارباغ در شهرهای ایران است چنانکه شاه طهماسب همایون بابری را به سیاحت در چهارباغهای مشهد دعوت میکند.
از سوی دیگر با مروری بر طرح باغ-فرشها (به صورت دو محور عمود بر هم) و نگاهی اجمالی به متون قبل و بعد از دورۀ صفویه این فرضیه به ذهن متبادر میشود که شاید رواج واژۀ «چهارباغ» و چهاربخشیساختن باغها از دورۀ صفویه بیشتر شده است. به عبارت دیگر تا پیش از این دوره بهکارگیری واژۀ «چارباغ» معمول بوده که با توجه به دودمانشناسی واژۀ «باغ» به معنی «بخشی از جهان» یا «قطعهای از هستی» بوده است. بنابراین با نگاه به باغ پاسارگاد و بسیاری دیگر از باغهای ایرانی همانند باغهای بهجامانده از دورۀ ساسانی و صفوی در مییابیم که چهارباغ، الگوی باغسازی ایرانی نبوده است بلکه میتوان آن را تنها به صورت یک الگوی خاص از باغ ایرانی فرض کرد.