طبيعت دستاورد بهترين معمار يعنی خداوندگار است و برای معماران بهترين سرچشمۀ الهام بوده است. بشر در طول تاريخ از هنگامي که سرپناه، مسکن، محل زيست، محل کار و يا هر نوع فضايي را ساخته و مورد بهرهبرداري قرار داده، هميشه برای او عوامل طبيعی يک اصل مهم و اساسي بودهاند. وي طي دوران حيات خود در اين زيستگاه به منظور سازگارنمودن آن با خواستهاي خود به دخلوتصرف در آن پرداخته است. شاید بر همین اساس بسیاری از رویکردهای موجود در طراحی منظر را بتوان به شروع زندگی غارنشینی نسبت تا به امروز نسبت داد و گفت که معماري منظر از بدو تاريخ در اختلاط با ديگر فعاليتهاي زمينآرايي مطرح بوده است. بشر به صورت تجربي با واکنش در برابر نيروهاي غالب طبيعت در دوران مختلف سعي بر آن داشته که محيط زيست خود را با توجه به نيازهاي فيزيکي، فيزيولوژيکي، روانشناختي، اجتماعي، امنيتي و . . . تحت کنترل درآورد تا از ناملايمات احتمالي در امان بماند و در آسايش زندگي کند. در این راستا او از فرایندهای متفاوت و متنوع بهره برده است. این فرایندها گاه ماحصل تجربیات فردی و امروزه نتیجۀ مطالعات تئوریک و دانشهای مرتبط است. منظرسازي شامل عناصر هنر و علم براي گسترش كاربردي، زيباييشناسانه و خوشآيند زندگي داخل خانه به بيرون ميشود. يك هدف اصلي طراحي منظر آميختن تكنولوژي بشري (خانه و ساختمان) با محيط طبيعي است. در مورد فرایند طراحی منظر دیده شده که تاكنون (به جز چند مورد) فرايند دقيق و سيستماتيك از طراحي منظر گزارش نشده است و بيشتر فرايندها به نحوۀ اجرا يا بخشي از طراحي اشاره دارند. اغلب فرآيند طراحي به صورت مجموعهاي از بخشهاي مجزا به تصوير کشيده ميشود که در مجموعهاي متوالي به دنبال هم ميآيد.
دو رویکرد متأخر در حوزۀ طراحی منظر رویکرد SAD و PAKILD است. رویکرد طراحی SAD چندان مورد اطمینان نمیتواند باشد. چراکه دادههای جمعشدۀ اولیه ممکن است به اطلاعات مناسبی تبدیل نشوند، اما تئوری الگومحور PAKILDA با انعطاف و گستردگی که دارد میتواند در جنبههای مختلف طراحی منظر به طراح کمک نماید. در نهایت آنچه مهمتر از همه میتواند باشد، توجه به شرایط و دستزدن به انتخاب درست با درنظرگرفتن امکانات در فرایند طراحی منظر است که با توجه به ارزشها و کنار هم قرارگیری الگوهای انتخابی میتوان به طرح منظری مناسب دست یافت.