کاربرد تزئینی خط علاوه بر وظیفه انتقال اطلاعات، از دیرباز در هنر سرزمینهای گوناگون و از جمله در ایران قابل مشاهده است. نمونههای فراوانی از این رویکرد تزئینی را میتوان در دوران اسلامی تشخیص داد. خط از دیرباز نزد ایرانیان مقام شامخی داشته و از دوران اسلامی به واسطه کاربردی که در نگارش کلام خدا پیدا کرد، دارای تقدس شد. تقدسی که حاصل معنای نهفته در اثر بود اما به تدریج به فرمهای قراردادی خط نیز تسری پیدا کرد. در سالهای اخیر شاهد کاربرد خطوطی در محصولات کاربردی هستیم که در گذشته ارج بالایی داشتند و حتی در نگارش و آموزش آنها شرایط خاص ارزشی لحاظ میشد. کاربرد این خطوط در محصولات کاربردی نسبت به دهههای گذشته افزایش چشمگیری داشته است. این روند را میتوان ادامه سبک تایپوگرافی تزئینی در گرافیک مدرن دانست. نمونههای بسیاری از جواهرات، لباس، محصولات دکوراتیو و… (تصاویر 1 و 2) در سالهای اخیر ساخته شدهاند که از عنصر خط و به خصوص نستعلیق به عنوان عامل اصلی تزئینیشان بهره بردهاند. این نوع نگاه به خط در غالبی مصرفی و تزئینی با واکنشهایی در سطح جامعه مواجه شده است. به خصوص در مواردی که از این خط برای تزئین کفش و اقلامی مشابه بهرهبرداری میشود. آیا میتوان چنین حرکاتی را تلاش برای تقدسزدایی از خط نستعلیق و کاهش ارزش فرهنگی آن در سطح جامعۀ ایرانی دانست؟ در یادداشت حاضر نقش عادات بصری در ارائۀ معنایی ارزشی به هنرهای سنتی در مصرف معاصرشان، با رویکردی تاریخی مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
در دوران باستان از خط علاوه بر امور دیوانی و نگارش کتب مقدس، در کتیبهنگاری نیز استفاده میشد. از دوران اسلامی به واسطۀ شرایط خاص مذهبی کاربرد خط رونق بیشتری یافت و نقش تزئینی قوی پیدا کرد. از کاربرد انواع خط کوفی در سفالهای قرون 2 و 3 هجری در منطقۀ خراسان و نیشابور و فلز کاریهای دوران آلبویه تا انواع کتیبههای تزئینی در بناهای معماری به خصوص مساجد، از نمونههای کاربرد تزئینی خط هستند (تصویر 3و 4 و 5). حتی بر پارچههای گوناگون کاربرد نقش خط گزارش شده و نیز نمونه هایی به دست رسیده است (تصویر 6). مفاهیم منقل شده در این خطوط میتوانست مفاهیم متعالی چون آیات و روایت را در برگرفته و یا انتقال اطلاعات سادهای چون بانی و سازنده بنا و یا محصول کاربردی را شامل شود. در بسیاری از این نمونهها اشتباهات املایی مشاهده میشود و نشاندهنده عدم آشنایی با معنای خط توسط نگارنده و یا حتی مخاطبان آنها بوده است (لیمن، 1393: 132). در چنین شرایطی زیباییشناسی که خط به واسطه پیشینه فرهنگی میتوانست به مخاطب انتقال دهد اهمیت داشت. پیشینه کاربرد تزئینی خط حتی در محصولات کاربردی چون پوشاک و ظروف نشاندهنده اهمیت التذاذ بصری و زیباییشناسانه از خط در اینگونه محصولات در گذشته تاریخی سرزمینمان دارد.
سرانجام در قرن 11 هجری تحولات خوشنویسی ایرانی به ابداع خط نستعلیق منجر شد. این خط در خدمت شعر و ادبیات قرار گرفت. کاربرد آن در ادبیات عرفانی به تدریج بعدی مقدس به کاربرد این خط داد. تقدسی که ذاتی این خط نبود؛ مانند هر فرم دیگری در هنر که قابلیت پذیرش معانی نمادین متفاوتی را دارا است. فرم به خودی خود نمیتواند مقدس باشد. بلکه برخی شرایط فرهنگی ممکن است در طول زمان آن را به نشانهای استعاری از مفهومی مقدس تبدیل کند (بارت، 1394). با این حال اهمیت و ارزش خط نستعلیق مانع از آن نشد که در پارچهبافی، تزئین ظروف و دیگر هنرها از زیباییشناسیاش بهرهبرداری نشود (تصویر 7). ارزش معنوی خط نستعلیق تا زمان معاصر برای ایرانیان باقی ماند. خوشنویسی مفهوم و هنری دور از دسترس ایرانیان نیست. تعداد بسیار زیادی از ایرانیان خطی خوش با گرایش به نستعلیق و شکسته نستعلیق دارند. این امر نشان فراوانی و پویایی این هنر در فرهنگ ایرانی است. این پویایی و جریان سیال میتواند در رویکردهای مدرن تایپوگرافی در محصولات کاربردی نیز حفظ شود.
تقریباً در هیچ کجای تاریخ ایران نمیتوانیم خط را در تزئین محصولات کاربردی و تزئین معماری بیتأثیر ببینیم. امروزه نیز بهرهگیری از تایپوگرافی در تزئین محصولات، حرکتی پذیرفته شده در سطح دنیاست. هنر خوشنویسی جنبه کاربردی قویای دارد. خط ذاتاً به جهت انتقال اطلاعات، چه از نوع مقدس و چه از نوع غیرمقدس آن ابداع شده است. منطقاً تقدس از آن محتواست و نه فرم. خط به لحاظ ارزش عنصری خنثی محسوب میشود که میتواند در خدمت هر نوع محتوایی قرار گیرد. تا آنجا که مضمون خط و کالای مصرفی که خط به عنوان تزئین بر آن به کار رفته با هم در تضاد نباشد، استفاده از خط در انواع محصولات مصرفی قابل توجیه است. به نظر میرسد ایرانیان پس از آغاز جریان مدرنیته کمتر با تزئینات خوشنویسی در تولیدات انبوه کالاهای مصرفی مواجه بودهاند. در معماری نیز رویکردهای نوین، خوشنویسی را از تزئینات حذف نمود و صرفاً به تزئین اماکن مذهبی محدود کرد. این امر خوشنویسی را از معرض دید ایرانیان بیرون برده و مفهومی ارزشی فارغ از محتوا به آن داد. کاهش عادت بصری ایرانیان در رویت خط به عنوان عنصری تزئینی در زندگی روزمره از ارزشهای تزئینی آن کاست. رجوع مجدد هنرمندان معاصر ایرانی به خط به عنوان عاملی تزئینی در جریانات نوین هنر تایپوگرافی و نیز پستمدرنیته ریشه دارد، اما سابقۀ فرهنگی ایرانیان سبب استقبال از این گرایش بوده است. ریشه بسیاری از مقاومتها در سطوح مختلف نسبت به استفاده از خط، به خصوص نستعلیق در محصولات کاربردی را میتوان ناشی از خلاء کاربرد تزئینی خط در دوران ورود مدرنیته به ایران دانست که به ضعیف شدن عادت بصری ایرانیان و تقدسزایی بیش از پیش هنر خوشنویسی شد. از بررسیهای تاریخی و نیز منطق نشانهشناسی و اصالت فرم این گونه استنباط میشود که تقدس ذاتی در هیچ نوع از انواع خوشنویسی وجود ندارد. با این وجود در نظر گرفتن هویت فرهنگی مخاطبان که در سالهای اخیر تقدس بیشتری برای خط به خصوص نستعلیق قائل شده، در رویکرد به خوشنویسی میتواند به تدریج مقبولیت تزئینی خط را در فرهنگ ایرانی افزایش دهد.