پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

تهران از کوچه‌هایش شروع می‌شود؛ نقدی بر روند پذیرش ثبت‌نام‌کنندگان شورایاری

انتخابات شورایاری تهران با چه هدفی انجام می‌شود؟ عملکرد ۲۰ سالۀ آن تا چه حد موفق بوده است؟ آیا برنامۀ کوتاه‌مدت و بلند‌مدت محلات تهران براساس پتانسیل هرکدام تدوین شده است؟ آیا قرار است با حضور شورایارها سازندگی اتفاق بیفتد یا تنها به مادۀ ۷ قانون اساسی عمل شده باشد؟ سیاست تمرکززدایی و استفاده از مشارکت شهروندان محله به مرحلۀ عمل رسیده یا همچنان شعار است؟ و هزاران سؤال دیگر در ارتباط با شورایاری محلات کلان‌شهر تهران می‌توان طرح کرد که بدون پاسخ است.

پاسخ این سؤالات منوط به تصمیم‌گیری‌هایی است که به نظر می‌رسد در بخش سیاست‌گذاری، خیلی مورد توجه نبوده است؛ در این یادداشت تنها به شرایط لازم کاندیداها اشاره می‌شود.

شورایاری

طبق مادۀ ۱۱ قانون شورایاری ها، شناسایی مشکلات مربوط به حمل‌و‌نقل، مسائل زیست‌محیطی، معابر و میادین، امکانات فرهنگی، امنیت شهری، بهینه‌سازی فضای زیست شهری، مسائل مربوط به زندگی شهری و… و ارائۀ طرح و پیشنهادات جهت حل مشکلات، از وظایف اصلی آنهاست. به نظر می‌رسد این حدود از وظایف، موضوع سهل‌الوصولی نیست که با جمع تعدادی از هم‌محله‌ای ها بتوان به آن دست یافت. هم‌محله‌ای‌هایی که بدون گذر از مراحل به اصطلاح تأیید صلاحیت توسط مراجع بالاتر نیز می‌توانند کنار هم در جمع‌های خودمانی‌شان راجع به این موضوعات صحبت کنند و شرایطی برای محله تعریف کنند که با انتخاب افرادی تحت عنوان شورایارها تفاوتی ندارد؛ چراکه آنچه در انتخاب کاندیداها مهم است معیارهایی است که به هیچ عنوان با وظایف تعیین‌شده متناسب نیست؛ به‌عبارتی معیاری برای کاندیدشدن وجود ندارد و از افتخارات مسئولان برگزارکننده هم این موضوع است که از بین تمام ثبت‌نام‌کنندگان تنها ۲۰۰ نفری که نقص مدرک داشته‌اند، قادر به دریافت کد انتخاباتی نشده‌اند. واقعا چرا باید همۀ ثبت‌نام‌شوندگان پذیرفته شوند؟ امسال شرایط پذیرش داوطلبان یک تغییر داشته و آن هم سطح تحصیلات به داشتن دیپلم ارتقا یافته است، درحالی که تا دوره‌های گذشته تنها سواد خواندن و نوشتن کفایت می‌کرد. واقعا چه ارتباطی می‌توان بین وظایف تعیین‌شده و شرایط کاندیداها برقرار کرد؟ این میزان از مسئولیت تنها با داشتن دیپلم قابل انجام است؟ آیا برای حل مشکلات و ارائۀ راه‌حل، هیچ تحصیلات آکادمیک مرتبط با موضوعات مطرح‌شده و سابقۀ اجرایی در این زمینه لازم نیست؟ آیا تنها کاسب شناخته‌شده‌بودن، می‌تواند حجمی از مسائلی که یک شهر در مقیاس کوچکتر – محله – درگیر آن است، مرتفع گرداند؟ استفاده از متخصصین به معنای حذف کاندیداها از اصناف موجود در محلات نیست، اما طبقه‌بندی وظایف و اینکه لازم است از چه حوزه‌هایی منتخبینِ تایید‌شده، حضور داشته باشند، منطقی است که به شکل‌گیری درست شورایاری ها می‌انجامد.

موضوع مهمی که در کنار بحث تخصص لازم است، میزان آشنایی کاندیداها با محله است. تنها یک سال سکونت در یک محل به هیچ عنوان دید جامع و کاملی به فرد نمی‌دهد که بتواند با شناخت گذشتۀ محله و امروز آن چشم‌اندازی برای آینده تعیین کند و با گذشت دوره‌ای کوتاه مشکلات جدیدی برای محله ایجاد نشود. شاید بتوان به جرأت بیش از ۵۰ محلۀ تهران را از محلاتی دانست که باید به حافظۀ تاریخی آن توجه شود و این جز با حس زندگی موجود در آن محله و درک آنچه بر آن گذشته ممکن نیست.

بنابراین بهتر است کمی واقع‌بینانه‌تر به موضوع نگاه کنیم و باور کنیم که تهران زمانی از کوچه‌هایش شروع می‌شود که برای حال بهتر تک‌تک کوچه‌ها از متخصصین و متعهدین محلات استفاده شود، کسانی که خوب آن را می‌شناسند و خوب از درمان هر یک از مشکلاتش آگاهند … .

نظرآنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *