طرح توسعۀ حرم رضوی و نوسازی و بهسازی بافت پیرامونی آن، بیش از ۲۰ سال است که درگیر برنامهریزی و اجرا است. در سالهای اخیر روند تخریب خانههای تاریخی که در منطقۀ ثامن مشهد مقدس قرار داشتند، شتاب شدیدی گرفت و بسیاری از خانههای تاریخی در بافت قدیمی شهر مشهد تخریب شده و زمینهای بافت در خدمت اهداف تجاری قرار گرفته است. در همین باره نظرآنلاین با مجتبی گیوهچی از اعضای پژوهشکدۀ ثامن شهر مشهد گفتگو کرده است. گیوهچی این گفتگو را با این مقدمه آغاز کرد:
مجتبی گیوهچی: چندسال پیش برای کلمۀ نوسازی شهری به دنبال معادلی میگشتم و متناسبترین آنها را بُنکنی و کفبری یافتم. به عبارتی نوسازی همداستانی و همدلی عجیبی با تخریب و بنکنی دارد نوسازی برساختن بنایی جدید در فضایی کاملاً متفاوت و حتی متناقض با حالوهوا و زمینۀ فضای قبلی دارد. به عبارتی نوسازی همان روش جدید کاشت درختان موسوم به روتبال است. روت بال در تعریف، روش انتقال درختان بالغ است، کلمۀ روتبال از دو بخش روت به معنی ریشۀ و بال به معنای توپ ساخته شده که در مجموع به معنی توپریشه است. انتقال درختان به صورت روتبال به این معنا است که درختی چندینساله را به اندازۀ محیط تاج درخت از محل ریشه، گونیپیچ کرده و به محل جدید انتقال دهیم در این روش ما در حقیقت به اندازۀ عمر آن درخت زمان ازدسترفته را میخریم! به عبارتی روتبال مانند نوسازی زمینه و بستر رشد بنا را همراه با درخت به مکان جدید منتقل میکند.
نظرآنلاین: طرح توسعۀ حرم رضوی و نوسازی بافت اطراف آن تا چه اندازه توانسته موفق عمل کند؟
مجتبی گیوهچی: طرحهای نوسازی شهری و از جمله نوسازی بافت پیرامون حرم رضوی، ضدتوسعه و ضدهویتاند چون امروز توسعه، معادل مدرنیزاسیون و نوسازی و تغییرات شکلی و ایجاد و توسعۀ فضاها گرفته نمیشود و از پس تجربههای پرهزینه و سخت و همچنین ادبیات پربار توسعۀ پایدار شهری، میتوان نوسازی را عملی ضدتوسعۀ واقعی دانست. در واقع در توسعه ما، چیزی را که درجایی وجود دارد بزرگتر و کارآمدتر و کیفیتر میکنیم. به عبارتی توسعه نه کمی که امری کیفی است. ایجاد ابنیه و فضاها با کاربریهای گوناگونی و سپس «توسعه» نامیدن آن، دیگر اعتباری در ادبیات توسعه و ادبیات توسعۀ پایدار شهری ندارد و یک عمل ضدتوسعه است. برخلاف نوسازی که ریشهکنکردن درخت قدیم و کاشت درختی جدید است، توسعه ریشهکنکردن نیست بلکه هرس، تکمیل و پروبال دادن به درخت ریشهدار و کهن برای تنفس و ادامه حیات در زمان معاصر است. نوسازی در انکار ریشهها و هویتها متولد میشود و اغلب دولت مستعجل است، با موجی دیگر از نوسازی، میمیرد و استمرار ندارد ولی توسعه، بر شاخسار هویتها و فرهنگها مینشیند، میبالد، ریشه درکهنها دارد ولی کهنه نیست و با خویش از گذشته نشانها دارد همچنان که برای امروز کارآمد است.
نظرآنلاین: این طرح چه محلاتی از شهر را که در سابقۀ تاریخی شهر نیز به عنوان محله شناخته میشدهاند، تخریب کرده است؟
مجتبی گیوهچی: بنا به گفتۀ مدیران اجرایی طرح نوسازی بافت پیرامون حرم مطهر، تاکنون پیشرفت فیزیکی طرح 50 درصد بوده است و از ۱۳۰۰۰ پلاک موجود در منطقۀ اجرا، طرح بیش از ۶۰۰۰ پلاک را تخریب کرده است با وجود این میتوان تخمین زد چیز زیادی از محلات قدیمی و خانههای تاریخی باقی نمانده است. وقتی در سال 1384 بیش از ۳۰۰ خانۀ تاریخی و باارزش در بافت شناسایی شد و اینک تعداد خانههای ثبتشده به ۴۰ خانه نمیرسد و اکنون بسیاری از این خانهها در غفلت میراث فرهنگی و سرعت تخریب طرح نوسازی ویران شد سراغگرفتن از ساختار محلات تاریخی و کهن منطقۀ ثامن (منطقۀ اجرای طرح) مزاح است!
محلات بزرگ قدیمی مشهد سراب، سرشور، پایین خیابان، بالاخیابان، نوغان، تَپُلمحله، پاچنار، ارگ، عیدگاه، چهارباغ و طبرسی هستند که بهغیر از سراب، سرشور و ارگ همۀ محلات تاریخی مشهد در منطقۀ اجرای طرح واقع شدهاند. با ذکر این موضع که این محلات از محلاتی کوچکتر و گذر و کوچههای معروف و پررونق تشکیل شده بودهاند (مانند محلۀ طبرسی که از محلات کشمیریها، حوض خرابه، قبرمیر و رادو تشکیل شده بود) که در روند ساخت خیابانهای شعاعی، تخریب خانهها، گذرها و ساخت پروژههای بزرگتر از میان رفتهاند. وقتی در محلۀ طبرسی بیش از هفتاد درصد پلاکها از میان رفته و گذرها و کوچهها با پروژههای بزرگ بریدهبریده و منهدم شده است دیگر نمیتوان سراغی از حوض خرابه، قبرمیر یا کشمیریها و … گرفت. از محلات بزرگی مانند پایین خیابان، نوغان و تپلمحله جز اسم و یا کوچهای روبهزوال و نابودی نمیتوان یافت.
نظرآنلاین: اثر درگیری بافت پیرامون حرم با طرح نوسازی بر روی تخلیۀ محلات و مهاجرت ساکنین چه بوده است؟
مجتبی گیوهچی: با اخراج بومیانِ محلات اصیل مشهد به بهانۀ نوسازی و انهدام محلات قدیمی و هویتی مشهد، عملاً کریدورها و نهادهای چندصدساله فرهنگی از بین رفت. برای مثال با بررسی کریدور هویتی و فرهنگی محلۀ چهارباغ و بالاخیابان مشهد میتوان دید نهادهایی چون بیوت علما، مدارس علمیه، انجمنهای ادبی، حسینیهها و خانهحسینیهها که مکان برگزاری مراسم و آیینهای چندصدساله بودند، مانند خانه شیخ تقی بجنوردی که اینک تخریب و پارکینگ شده است! کانونهای عقیدتی وفکری ایمانی مانند کانون نشر حقایق اسلامی مرحوم استاد محمدتقی شریعتی یا مهدیۀ حاجی عابدزاده در فاصلۀ دو دهه از میان رفت و گذرهای تاریخی مانند گذر باغ حسنخان، بازارچه حاج آقاجان، راستۀ نوغان، چهارسوق نوغان، راستۀ شور، راستۀ عیدگاه و راستۀ شوکتالدوله عملاً پیوستگی و انسجام کالبدی و اجتماعی را از دست داد و هستههای سرمایههای اجتماعی و هویتی مشهد به یکبار از عناصر اصلی و چشمههای جوشان تهی شدند.
این تخریبها که گاهی به بهانۀ توسعۀ اماکن مقدس و یا به بهانۀ تأمین ساختمانهای اقامتی و هتلها برای زائرین اتفاق میافتاد رفتهرفته اثر جدی در تجاریسازی و تغییر رویکرد اسکان و زندگی به سمت اقامتی و خدماتیشدن ساختمانها داشت و بهتدریج حس تعلق و هویت مکان را از بافت پیرامون حرم رضوی زدود. ازطرفی این نوسازی که بدون دیدن زمینۀ اجتماعی و فرهنگی رخ داد، مردم برخوردار و بافرهنگ بافت پیرامونی حرم را از متن به حاشیۀ شهرها کشاند و به یکباره طبقۀ اجتماعی و شبکۀ انسانی آنها راقطع کرد.
چرخه معیوب نوسازی که براقتصادزمین و بورژوازی مستغلات بناشده است عبارت است از تملک، تخریب، نوسازی و در نهایت فروش! آنچه در این چرخه دیده نمیشود زمینههای فرهنگی و بسترهای اجتماعی در تأمین منابع و روشهای سرمایهگذاری در طرح نوسازی است همچنین اغلب اعتبارات اجرای طرح از اوراق مشارکت تأمین میشود.
نظرآنلاین: تغییرات آمار جمعیت ساکنان بافتهای قدیمی مشهد در طول ۲۰ سال اخیر چگونه بوده است ؟
مجتبی گیوهچی: به قول دکتر فلامکی نوسازی در دنیا یعنی بیرونراندن بومیها! به شهادت آمارنامههای جمعیت شهرداری مشهد و قول مدیران اجرایی طرح جمعیت ساکن در منطقۀ ثامن بیش از 50هزارنفر بوده است ولی اینک کمتر از ۱۲_۱۳هزارنفر جمعیت دارد که بخش بزرگی از این جمعیت دیگر جمعیت اصیل، قدیمی، نهادساز و محلهساز نبوده و بومی این منطقه نیستند اغلب جمعیت منطقۀ ثامن به علت اجرای طرح، مظالم و تنگناهایی که طرح بر ایشان و معیشت، آرامش و امنیتشان تحمیل کرد خانههایشان را فروختند و از منطقه کوچانده شدند.