در شرایطی که زندگی در شهرها مجال فراغت را از ما گرفته، بایستی در درون خود شهرها این فرصت را تولید کرد، یعنی کشف بخشهای از شهر با عینکی دیگر و در قالبی دیگر، راه رفتن در خیابانها نه برای رسیدن به یک مقصد بلکه برای جاری شدن در مسیر، رفتن به راستهها و پیادهراههایی که میتواند معانی تاریخی و اجتماعی خاصی داشته باشد. این صحیح است که فضاها و گذرهای شهری با قدمها و پاهای مردم رای میآورند. و این صحیح تر است که اجزایی که به ظاهر رای بیشتری دارند در جذب رای جدید توانمند خواهند بود. اما آیا برای رای آوردن و رای گرفتن هر کاری مجاز است؟
هویت محلات شهری در طول زمان و به طور پیوسته حاصل میشود. محله ای مثل 30 تیر که به راسته ادیان مشهور است و در بخشی از آن موزه ایران باستان قرار دارد برای خود هویتی فرهنگی تولید کرده است. استمرار و درهم آمیختگی ادیان و تعاملات فرهنگی، این پهنه را مثل یک انسان خوشاندام و موزون ساخته است. اگر قرار باشد به دلیل رای نیاوردن ماهیت این بخش از شهر اقدامی انجام شود قطعا آخرین گزینه پیوند اعضا یا قطع عضو است. بهانه کردن غذا برای ساخت فضای پرسه زنی ایدۀ خوبی است اما نه برای هر مکان و زمان. حتی اگر پیوند عضوی برای بدن بیمار لازم است، عضو پیوندی بایستی دارای دی ان ای و هم سنخی با بدن باشد. اگر نه طبیعتا پس زده میشود و حیات هر دو بخش در خطر قرار خواهد گرفت.
چیدمان جدید خیابان سی تیر و تولید راسته شکم گردی در نگاه اول خوب است. چرا که بافت شهری ناامن و فراموششدهای را در شب، امن و پر جمعیت میکند، مردم پرسه میزنند و حرف میزنند و غذا میخورند. رفت و آمدها به این منطقه کسب و کاری که همیشه تقاضا دارد (یعنی غذا) را غنیتر میکند و این توسعه اقتصادی، موجب جلب توجه و تولید سرمایه بیشتر میشود.
اما وقتی نگاه به این خیابان و محدودۀ شهر تهران کلنگر و هویت محور شود، انگار چیزی در حال خرابشدن یا فراموشی است. بین پدیده غذا با ادیان و فرهنگ، اتصال یا ارتباط درونی برقرار نشده است. جمعیتی که به این محل آمدهاند به آگاهی یا بازدید از موزه ایران باستان یا دیدن ادیان حاضر در محله نمیپردازند. چرا که برنامهای برای ترکیب این فعالیتها چیده نشده است. در فرض خوشبینانه که 30 تیر برند معتبر و جاافتاده پرسه زنی شبانه و شکم گردی شود، شانس تهی شدن و فراموش شدن برند ادیان و فرهنگ آن بالاتر خواهد رفت.
آنچه برای طراحی راستههای پرسه زنی و پیاده راهها لازم و اجباری است ارائه دادن پیوست منظرین برای حفظ و استمرار هویت محدوده طرح است. چیزی که به نظر میرسد در طرحهای مشابه 30 تیر اصلا مدنظر و در دستور کار نبوده است. اقدامات موضعی و موضوعی در بافتهای قدیمی و تاریخی شهر بایستی بر مبنای زنده سازی و بازپروری آنچه در ذهنیت و عینت آن بوده است باشد. تولید ماهیت جدید در درون ماهیتی قدیمی، زمانی معقول است که به دلیلی هویت پیشین نامطلوب یا لازم به حذف ارزیابی شود.