مهرماه سال 1398 نمایندگان مجلس در واکنش به تصمیم وزارت نیرو در طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی با در دست داشتن برگههایی حاوی شعار علیه سازمان محیط زیست و وزارت نیرو، مخالفت خود را اعلام کردند. شعار اصلی این نمایندگان در این تجمع این بود: فاجعه زاینده رود را تکرار نکنید ( ایمنا، 1398). اما مسأله رودخانه زاینده رود چه بوده است که از آن به عنوان درس عبرتی برای تصمیمات نسنجیده زیست محیطی و مدیریتی استفاده میشود؟
رودخانه زاینده رود به عنوان تنها رودخانه دائمی فلات مرکزی ایران، رودخانهای است که شکل دهنده تمدنی منحصر بفرد و شهرهایی کهن همچون اصفهان در پیرامون خود بوده است. شکلگیری هستههای زرتشتی و-یهودی اصفهان پیش از عصر ساسانیان تحت تأثیر این رودخانه بوده است. بعدها نظام محلات اصفهان و بسیاری از شهرها و قریههای پیرامونی آن به نسبت بهرهمندی از آب رودخانه، شکلگیری کشاورزی در حوزه پیرامونی آن و تداوم زیست بوم زاینده رود از کوههای کوهرنگ تا تالاب گاوخونی به سبب حضور این رودخانه ایجاد شده است.
با مطالعه اسناد تاریخی و زیست محیطی پیارمون حضور زاینده رود در شکلگیری فرهنگ و اکوسیستم حوزه آبخیز و آبریز میتوان به این نتیجه رسید که رودخانه زایندهرود بهعنوان اصلیترین و مهمترین عامل اکولوژیک دشت اصفهان و عامل اصلی حفظ محیطزیست و تنظیمکننده اکوسیستم منطقه، همواره نقشی حیاتی در شکلگیری مفهوم اکوسیستم به معنای: ” یک اجتماع بومشناسی عناصر اجزای زنده و اجزای غیرزنده و تعامل آنها با یکدیگر در محیطهای تعریف شده”(Molles: 1999) در این منطقه-به عنوان یکی از خشکترین فلاتهای کره زمین- داشته است.
رودخانه زاینده رود به سبب شرایط اقلیم حوزه پیرامونی هیچگاه به عنوان رودخانهای پرآب شناخته نمیشده است و یا به طریق برخی از رودخانههای شهری مصب عبور کشتیها و قایقرانی نبوده است. اما گزارشات تاریخی و تحقیقات انجام شده پیرامون دورههای خشکسالی، فرضیه موقتی و فصلی بودن آن را رد میکنند. این رودخانه گاهی با خشکی مقطعی-که عموما به دلیل کمبود بارش در فلات مرکزی ایران رخ میداده- روبرو بوده است. مانند آنچه از خشکسالی عهد ناصری روایت میشود. همچنین طغیان و پرآبی نیز در سبقه این رودخانه مشاهده میشود، مانند: وضعیت رودخانه در بارشهای سال 1333 شمسی.
تصویر2: (راست): خشکسالی اصفهان در عهد ناصری- ماخذ: https://www.fararu.com، تصویر3 (چپ): طغیان زاینده رود و پل مارنان-ماخذ: https://www.shahrekhabar.com
طی دو دهه اخیر رودخانه زاینده رود- و به تبع آن زیست بوم و اکوسیستم متاثر از آن – به علت خشکی با بحرانهای فراوانی روبرو بوده است. با جست و جویی ساده در منابع خبری و مقایسه آمار میتوان گفت آنچه این خشکی را نگران کننده و متفاوت از سابقه تاریخی این مسأله در حوزه آبریز زاینده رود میسازد این است که به نظر میرسد تنها دلیل این بحران نه کمبود بارش و خشکسالی که مدیریت بخشی منابع آب، بار فراوان صنعت و کشاورزی برروی آن و تصمیمات مقطعی در قبال آن است: گویی رودخانه زاینده رود با ظرفیت محدود در سرزمینی با اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی، وظیفه حل تمامی مسائل از آب آشامیدنی، اقتصاد، گردشگری و… را در روند معیوب توسعه در صدسال اخیر برعهده داشته است.
این مسأله با احداث صنایع آببری چون فولاد، ذوب آهن، پالایشگاه، نیروگاه و سد زاینده رود از اواسط دهه 40 و در ابتدای روند توسعه ایران با افزایش درآمدهای نفتی، آغاز گردید. نگاه اقتصادی به ظرفیتهای گردشگری اصفهان و تعریض رودخانه در محدوده شهر اصفهان درکنار تغییر نظام منظره پردازی طبیعی و تاریخی آن از اواخر دهه50 تا اوایل دهه70 موجب غفلت از تأثیرات عمیقی که این فشارها در دراز مدت بر ادامه حیات این رودخانه دارد، گردید. ادامه روند کشت محصولات آببر در حوزه آبریز رودخانه با روند افزایش جمعیت مسأله دیگریست که برای دههها این فشار را افزون کرده است. اما دو تصمیم مدیریتی در دهه 70 و 80 شمسی همچون تیر خلاصی به قامت این رودخانه کهنسال، وضعیت را به یک فاجعه ملی بدل ساخت. این دو تصمیم مسأله انتقال آب زاینده رود به سایر شهرها و مسأله تفکیک مدیریت آب رودخانه در حوزههای آبخیز و آبریز این رودخانه بود. حاصل جمع غیرجبری این تحولات و تصمیمات: خشکی رودخانه زایندهرود و تبدیل آن به رودخانهای فصلی، خشکی تالاب گاوخونی به عنوان یکی از اصلیترین تالابهای ایران، افزایش آلودگیهای صنعتی شهر اصفهان، ضررهای اقتصادی بخش گردشگری و کشاورزی و به تبع آن فرونشست دشت اصفهان در بلندمدت خواهدبود. به این عوامل میتوان احتمال بالای جدالهای منطقهای و قومیتی بر سر مسأله آب-مانند آنچه در جریان حمله کشاورزان به لوله انتقال آب زاینده رود به یزد در سال1391 رخ داد-را اضافه کرد.
آنچه روشن است این مسأله است که در سالهای اخیر به دلايل مختلف ازجمله نغییرات آب و هوایی،خشکسالی، تفکیک مدیریت آب رودخانه، نگاه سنتی درسد سازی آبی، افزایش جمعیت، صنایع آب بر، برداشتهای بیرویه و خارج از برنامه، تفکیک مدیریت یکپارچه و تصمیمات غیر کارشناسانه و غیرقانونی، باکم آبی و بحران خشکی مواجه شده و قطع متناوب جريان آب رودخانه در شهر اصفهان، در ابعاد فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی و گردشگری شهر، زیانهای زیادی به وجود آورده است (صابری، 1397).
تصمیمات و اقدامات بخشی همچون طرح استانداری اصفهان در تبدیل زاینده رود به استخر در محدوده شهر اصفهانی مبتنی بر سیستم بازچرخانی آب (ایسنا به نقل از مهرعلیزاده، 1397)، اقدامات بخشی نگرانه همچون تفکیک مدیریت آب در استانهای ذینفع و انتظار در تصمیمات زودبازده در حل بحرانی که برای ایجادآن دههها تلاش و سوءمدیریت انجام گرفته است! به هیچ وجه نمیتواند راه حلی مناسب، پایدار و متضمن بازگشت این رودخانه به شرایط عادی باشد.
شاید بتوان نظر سپهر سلیمی- فعال محیط زیست- که بهترین راهکار خروج از این بحران را «نگاه منطقهای به زایندهرود» میداند، نظری صحیح پنداشت (والیات به نقل از سلیمی، 1387).
در مرحله بعد باید قدم را ازین هم فراتر نهاد و با تجدید نظر و توقف در روند مدیریت فعلی ضمن حاکمیت نگاه کل نگرانه و یکپارچه سازی مدیریت این رودخانه از حوزه آبخیز تا آبریز، ضمن محاسبه توان حقیقی این رودخانه و ارجحیت نگاه منظرین و زیست محیطی نسبت به انتقال و یا تغییر وابستگی صنایع به آب، تغییر نظام کشاورزی و بازیابی منظره پردازی تاریخی زاینده رود از سرچشمه تا تالاب همت گمارد.
منابع:
- ایمنا، (1398). فاجعه زاینده رود را تکرار نکنید. پایگاه خبری ایمنا.
- ایسنا. (1397). مهرعلیزاده: زاینده رود با طرح بازچرخانی 9 ماه دیگر باید جاری شود/برای هیچ سرمایهگذار مشخصی اصرار بر بازچرخانی نداشتم. پایگاه خبری ایسنا.
- صابری نهرفروزانی، احمد.(1397). نوزاینده رود پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان: باز طراحي منظربستر و حاشيه رودخانه زاينده رود درجهت احياء اين شريان شهري با درنظر گرفتن حضور يا عدم حضور آب (با رويكرد تحليل منظر رودخانه شهري به مثابه سيستم اجتماعي اكولوژيك) به راهنمایی سیدامیر منصوری و مشاوره محسن کافی، دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، دانشکده معماری،گروه معماری منظر.
- والیات، فریبا. (1387). زاینده رود طعمه نگاه استانی و سومدیریت. پایگاه خبری دویچه وله فارسی.
- Molles Jr. Manuel.C; Barker.Barry.W.(1999). Ecology: Concepts and Applications, McGraw Hill.Boston.
3 پاسخ
ممنون از طرح این مطلب…کمتر مطلبی مدیریت کلان رو مقصر این مساله میدونه…از زاویه دقیقی بررسی شده بود…
حقیقتاً آموزنده و پربار
مدیریت منابع آب در ایران نیازمند تحول در مبانی فکریه و به نظرم این مطلب مقدمه خوبی برای اون میتونه باشه.
جنگ آب هرروز نزدیک تر و خطرناک تر میشه و ما نیاز داریم که در فضای کارشناسی مطالب تبیین و تکوین بشه تا در دام فرسایش تمدنی نیوفتیم