شهرهای بندری از دو عنصر غیرقابل تفکیک به نام شهر و بندر تشکیل شده که در طول تاریخ همواره رشد متوازن اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان آنها برقرار بوده است. این رشد متوازن، از یک سو پایداری در فعالیتهای بندری و دریایی در بندر را تضمین مینمود؛ از سوی دیگر به طور همزمان پایداری در فعالیتهای بازرگانی، خدمات بازرگانی و سکونتی در شهر را مستحکم میکرد. در واقع رشد متوازن شهر با بندر به مثابه دو بال توسعه شهر بندرها محسوب و تعامل دو سویه میان هر یک از آنها استوار بود.
اما رشد فعالیتهای تجاری در نیم قرن اخیر و پیشی گرفتن رشد تجارت به رشد تولید در میان کشورها نیازمند توسعه سریع زیرساختهای بندری به عنوان سکوهای صادراتی و وارداتی در پاسخ به کالاهای ورودی و خروجی از بندر بوده است. رشد یک جانبه و سریع در زیرساختهای بندری به عنوان عامل اصلی در عقب راندن محیط شهری از محیط صنعتی بندر، توسعه محدوده بندری در امتداد سواحل، با دیوارسازی در امتداد سواحل و آغاز جدایی شهر از بندر به شمار میرود. به طور همزمان با افزایش دخالت دولت در تجارت خارجی و حضور گمرک درمحدوده بندری، مرز مشخصی میان شهروندان با حاکمیت در حد فاصل دیوارهای بندری پدید آمد. دیوارها فضای کالبد شهری را از دریا جدا کرده، سازمان فضایی شهر را تغییر داده و با قطع حق دسترسی مردم به دریا، به جدایی شهر از بندر عینیت بخشیده است.
در مقابل مدیران شهری به تدریج با کاهش اثرات مثبت اشتغال و فعالیت بندری بر شهر، وابستگی شهر به بندر را با ایجاد و توسعه فعالیتهای مورد نیاز شهری کاهش داده و برنامهریزیهای مستقلی برای شهر انجام دادهاند.
در طول زمان، رشد یک جانبه بندر از یک سو و عدم توجه مدیریت شهری در طرحهای جامع و موضعی شهر به کارکرد بندری از سوی دیگر، مخاطراتی را برای شهروندان به وجود آورده که از جمله آنها میتوان به تفکیک فضای بندر از شهر، تحدید محیط بصری، پیامدهای منفی محیط زیست برای ساکنان و حذف فضای آرامش بخش دریایی و شور و اشتیاق در زندگی ساحل نشینان اشاره کرد؛ که عمدتاً کاربری و اشتغال را به نفع محیط صنعتی بندر و به ضرر زندگی شهری تغییر داده است.
با توجه به مباحث یاد شده، تعامل دو سویه میان شهر و بندر، نیازمند تحول در نظام برنامهریزی شهری، مهندسی و معماری شهرهای بندری است که میبایست رویکرد نوینی در طراحی فضاهای شهری از نظر همپیوندی عمیق میان کارکردهای بندر و شهر توسط برنامهریزان شهری با بندری صورت پذیرد تا بتوان اثرات مثبت و قابل توجه فعالیت بنادر را به زندگی شهری ساکنان همجوار تسری داد. تصویب طرحهای جامع مشترک شهری، تلفیق کارکردهای شهر و بندر با یکدیگر، گسترش فعالیتهای آبی، سوق دادن مردم به سمت محیط بندری و ساحلی و تبدیل بندر به عنوان یک بازیگر اصلی در زندگی شهری از جمله این موارد به شمار میرود.