منظر شهری، نه تنها عرصهای کالبدی برای حضور انسان، بلکه نمود ارزشها، نمادها، تجارب، تاریخ، سبک زندگی و هویت یک جامعه و مجموعهای از اطلاعات «بصری» و عینی مانند زمین، اشیاء، عناصر مصنوع و طبیعی، پوشش گیاهی، آب، آسمان و نیز مجموعهای از اطلاعات «غیربصری» و ذهنی مخاطب، شامل خاطرات مکان، تجربیات قبلی و ارتباطات افراد است که به واسطه مجموعهای از عوامل شامل جهانبینی، فرهنگ، ویژگیهای فردی و اجتماعی، توسط فرد ادراک میشود و با حضور انسان معنا مییابد.
بر اساس نظریه سیستمها، پدیدهای همچون منظر به عنوان یک سیستم، حاصل تأثیر و تأثر عوامل و مؤلفههای تشکیلدهنده آن بوده و رفتار هر جزء از آن، کل سیستم را متأثر میکند و در عینحال، این رفتار، به دیگر اجزاء وابستگی دارد. به اینترتیب، هریک از اجزاء به صورت مستقل قابل بررسی نیستند؛ بلکه ارتباط آنها با سایر اجزاست که فرآیند سیستم را شکل میدهد. اجزای کالبدی، فعالیتهای جاری در شهر و معنای منظر شهری، اجزای کلی سیستمی به نام «منظر شهری» بوده و حاوی ویژگیها و مشخصاتی هستند که در ارتباط با یکدیگر و همزمان با هم توسط فرد ادراک میشوند. اگر منظر شهری را مانند بسیاری از پدیدههای دیگر، مشتمل بر دو وجه عینی و ذهنی بدانیم، اطلاعات مربوط به عینیت آن، توسط حواس مختلف انسان کسب شده، براساس ذهنیت فرد ارزیابی و تحلیل شده و در نهایت ادراک میشود. بخشی از عینیت منظر شهری که اطلاعات آن توسط «حس بینایی» دریافت میشود، «نظام بصری» است که خود، به عنوان یک سیستم دارای اجزایی بوده و در عینِ حال بخشی از سیستم بزرگتر منظر شهری محسوب میشود. حس بینایی در انسانها حسِ غالب است، زیرا عمده اطلاعاتی که انسان از محیط دریافت میکند، از طریق دیدن است. درک فضا، جهتیابی در فضا، فاصله، کیفیت نور، رنگ، شکل و بافتها و سایر ویژگیهای محیط از جمله درک حضور افراد، ارتباطات و رفتارهای اجتماعی آنها، شناخت محیط به واسطه حافظه و خاطرات فرد، عمدتاً از طریق حسِ بینایی درک میشود. به همین ترتیب، میتوان «نظام بصری» را به عنوان یک سیستم، برآیند مؤلفهها و «عوامل بصری» تشکیلدهنده منظر شهری بدانیم که ادراک آنها از طریق «دیدن» و با حس «بینایی» میسر میشود. آنچه با این تعریف دارای اهمیت میشود، این سؤال است که کدام یک از عوامل تشکیلدهنده «سیستم منظر شهری»، میتوانند جزیی از «سیستم یا نظام بصری» باشند؟
عوامل متعدد کالبدی، معنایی و کارکردی در منظر شهری، در نحوه ادراک افراد مؤثرند. براساس نگرش سیستمی، ویژگیهای بصری یک محیط شهری میتواند از هر سه عامل مذکور تأثیر بپذیرد. به همین دلیل، میتوان ادعا کرد که نظام بصری، با اثرپذیری از کلیه عوامل شکلدهنده منظر شهری، میتواند در ارتقا یا تنزل عینی و ذهنی کیفیت فضاهای شهری، تعاملات اجتماعی و ادراک فرد از فضا مؤثر باشد. به اینترتیب، نظام بصری فضاهای شهری، هم در برگیرنده سطحیترین و قابل رؤیتترین لایههای کالبدی بوده و هم از نظام فعالیتی و معنایی فضاهای شهری تأثیر میپذیرد و چگونگی و میزان این اثرپذیری، به شدت و نوع ارتباط میان اجزای زیرسیستمهای کالبدی، فعالیتی و معنایی منظر شهر ارتباط دارد.
پس از ورود مدرنیسم به کشور ما، نمودهای کالبدی و غیرکالبدی آن در عرصههای شهری، منجر به تغییرات عمده در منظر شهری و نظام بصری آن شد. عرصههای عمومی شهر، مانند خیابانها و میدانها با دگرگونیهایی که در کلیه عوامل شکلدهنده منظر شهری روی داد، به لحاظ «عینی» دارای تغییرات عمدهای شدند که «نظام بصری» را نیز متأثر کردند. خیابانی مانند ولیعصر تهران که زمانی در هنگام احداث (سال 1300 شمسی) صرفاً نقش ارتباط میان هسته مرکزی تهران و ییلاقات شمیران را ایفا میکرد، به تدریج و با رشد شهر، به بخشی از توسعههای جدید پیوسته و با تغییرات عمدهای در ابعاد مختلف، از پیش از احداث تا امروز مواجه بوده است. این تغییرات بر نظام بصری آن که حاصل نقش و فعالیتهای غالب آن در شهر به عنوان یک دسترسی اصلی، وضعیت کالبدی آن ناشی از ساخت و سازهای پیرامونی، پوشش گیاهی و تغییرات آن در طی زمان، مصالح مورد استفاده و افزایش حضور خودرو و در نهایت نمادهایی که موجب خاطره انگیزی و ایجاد هویتی منحصر بفرد برای آن است، اثرات قابل توجهی داشته است.
اگر نظام بصری منظر شهری را متأثر از هر سه عامل کالبدی، فعالیتی و معنایی در شهر متصور شویم، در یکصد سال اخیر، در هر دسته، تغییرات عمدهای در آن ایجاد شده است:
- گسترش شهرها و توسعه آنها به محیط طبیعی پیرامونی، ساخت و سازهای جدید و فرمهای معماری ناشی از ورود مدرنیسم، احداث معابر و ورود خودرو، ایجاد فضاهای شهری جدید و تغییر در چهره مراکز محلات و شهرها، دگرگونی در اکولوژی و در مجموع تغییرات در توده و فضای شهرها، منجر به تغییرات در نظام بصری منظر شهری شد.
- ایجاد مشاغل نو و نیاز به فعالیتهای جدید، تغییر در نوع و میزان فعالیتهای جاری در فضاهای شهری، دگرگونی در نوع تعاملات اجتماعی میان مردم و نوع و میزان حضور آنها در شهر، پس از ورود مظاهر زندگی مدرن به ایران، منجر به تغییرات در نظام بصری منظر شهری و در نهایت ادراکی که ساکنان از شهر دارند شده است.
- منظر شهری، نماد هویت شهر، نظام اقتصادی، سیاسی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی شهرها نیز هست. ویژگیهای بصری شهر، از این مؤلفهها تأثیر میگیرد و بر آنها اثر میگذارد. سبک زندگی جدیدِ یک قرن گذشته، ایجاد نمادهای شهری و ارزشهای نوین برای مردم، منجر به ایجاد چهرهای متفاوت برای شهرهای ایران شد که خود، نمودی از تغییرات بنیادین در چارچوبهای فکری، مدیریت و ارزشهای جاری است.
به دلایل ذکر شده، میتوان گفت نظام بصری، با توجه به آنکه به عنوان یک سیستم، کلیه جنبههای «قابل دیدن» فضا را در بر میگیرد، یکی از مهمترین زیرسیستمهای منظر شهری محسوب میشود و همزمان با دگرگونی در سبک زندگی افراد و جوامع و از آنجا که مظاهر پیشرفت، توسعه و تغییرات، در منظر شهر نمود مییابد، نظام بصری شهرها نیز از این تغییرات که حاصل دگرگونیهای کالبدی-اکولوژیکی، فعالیتی و معنایی-هویتی است، تأثیر میپذیرد.