پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

تحولات منظر ميدان های شهری در ايران

چکیده: ازدحام کاربری‌ّهایی مانند پایانه و شعب سازمانها همراه با ذهنیت مردم، هم عملکرد میدان به عنوان مرکز گردهمایی و هم عملکرد ترافیکی (فلکه) را مختل کرده است.

در حال حاضر میادین در ایران دیگر شباهتی به آن‌چه در گذشته شهرها وجود داشت، ندارند. با مشاهده‌ی میدان‌ّهای سنتی گذشته نظیر گنجعلی‌خان و نقش‌جهان در می‌یابیم که چه مسیری را پیموده‌ایم. چه اتفاقاتی در طول این سال‌ها افتاده است که به اینجا رسیده‌ایم؟ از تجربیات خود استفاده کرده‌ایم یا مسحور تحولات شده‌ایم؟
تعامل با هم‌نوع خود از نیازهای اساسی انسان است و در اجتماعی مانند شهر، ساکنان شهر نیازمند به فعالیت‌های جمعی هستند. این تعاملات باعث گردهم‌آیی بخش عظیمی از مردم می‌شود که برای بروز آن‌ها نیاز به بستری مناسب است. می‌توان این بستر و نقطه تجمع را فضای جمعی نامید. فضای جمعی، فضاییست برای همه اقشار جامعه در همه ساعات. محیط‌ طبیعی و مصنوعی که مردم آزادانه به آن‌ دسترسی دارند. در گذشته میدان‌ها می‌توانستند نقش فضای جمعی را ایفا کنند و در واقع عنصر اصلی و اولیه تشکیل‌دهنده میادین، فعالیت جمعی انسان‌هاست.
معیار اصلی سنجش «فضای شهری»، شاخص‌ّهای کالبدی بوده و فضای شهری به عنوان یک تهی میان توده‌های ساختمانی مطرح می‌شوند. «فضای عمومی» برای اولین بار توسط یورگن هابرماس فیلسوف آلمانی در دهه 1970 برای حل بحران‌های اجتماعی مطرح شد و بیشتر بر مبنای معنا یافتن عموم به عنوان مجموعه‌ای از افراد شکل‌گرفت. فضای عمومی نقطه تمییز دموکراسی از شهرنشینی است. به طور کلی فضای عمومی مفهومی حقوقی و سیاسی است که ویژگی آن حق یکسان دسترسی و حضور برای تمامی افراد جامعه است. به طور کلی در فضای عمومی برای حضور افراد، لزومی به برقراری تعاملات اجتماعی نیست.
فضای جمعی که مفهوم جدیدتری در علوم شهری است، دارای وجه اجتماعی-معنایی است که بر اساس تعاملات اجتماعی و فعالیت‌های مشترک، ایجاد می‌شود. یکی از عوامل مهم در شکل‌گیری منظر شهری، فضای جمعی است که زندگی در شهر را تقویت می‌کند. در الگوی شهرنشینی شهرهای ایرانی دوره اسلامی، حیات اجتماعی در قالب مراکز محلات، میادین و مجموعه‌های شهری معنا می‌یافتند. این در حالیست که شهرهای امروزه ایران با مسئله نبود فضاهای جمعی روبروست.
در دوره‌ی پهلوی اول، خیابان‌ها و میادین جدید تهران در زمان کریم آقا بوذرجمهری که رئیس بلدیه تهران بود، شکل گرفتند. سپس به دنبال قانون توسعه‌ی معابر (۱۳۱۲)، به تدریج شهرهای سنتی از ساختار خود  فاصله گرفته و به سمت تجددگرایی و شهرهای مدرن حرکت کردند. بدون شک یکی از پدیده‌هایی که تأثیر بسیار زیادی در این روند داشته، خودرو سواری است. شاید در تاریخ شهرسازی هیچ عاملی به اندازه اتوموبیل، بافت و ساختار شهرها را تغییر نداده‌ است. خودرو مقیاس شهرها را عوض کرد، کوچه و خیابان‌های باریک انسانی تبدیل به جولان‌گاه خودرو‌ها شدند. محوری قرار دادن نقش خودرو باعث شد میدان که محل گردهمایی ساکنان شهر و محل وقوع فعالیت‌ها و تعملات اجتماعی بود، تبدیل به محل گذر سواره‌ها و گره‌‌ی ترافیکی شود. (تصویر۱)

تحولات منظر ميدان های شهری در ايران
تصویر 1: نقشه ارومیه در سال ۱۳۱۲که توسط آوانس غریبیان مهندس بلدیه ارومیه تهیه شده‌ است. دو خيابان شمالي و جنوبي و ميدان سپه روي بافت قديم شهر ترسيم شده است. مأخذ: wikipedia.org

معنای میدان هنوز به عنوان مرکز گردهمایی و تعاملات اجتماعی در ذهن ساکنان شهر باقی‌مانده است. در واقع امروزه نوعی ناهماهنگی میان معنا، فرم و عملکرد میدان‌ها وجود دارد. اهمیت این نقطه از شهر و حضور این ناهماهنگی در آن، باعث ایجاد هرگونه عملکرد و فعالیتی در آن شده است که بسیاری از این اتفاقات در تضاد با هم هستند و باعث ایجاد تنش می‌شوند. برای مثال امروزه پایانه وسایل نقلیه عمومی، تابلوهای مخابراتی، ادارات و شعب نهادهای مختلف و بسیاری از کاربری‌های دیگر در میادین جا گرفته‌اند. ازدحام این کاربری‌ّها همراه با ذهنیت مردم از میدان، هم عملکرد میدان به عنوان مرکز گردهمایی مردم هم عملکرد ترافیکی (فلکه) را مختل کرده است.
شاید بتوان گفت در شهرهای امروزی ایران جای میدانی مناسب برای تجمع و تعامل مردم، که نقش فضای جمعی را ایفا کند خالیست، امروزه مشخص نیست که این نقش را کدام فضای شهر بر عهده دارد اما به نظر می‌رسد وضعیت فعلی پاسخ‌گوی مناسبی برای این نیاز نیست. فقدان فضاهای جمعی مناسب محسوس است. تجربه فضایی مشترک در این اماکن، می‌تواند مفاهیمی چون هم‌بستگی، مشارکت عمومی و تعلق‌خاطر را بازتولید کند و چارچوب‌های زندگی جمعی را ساماندهی کند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اردلان طایفه حسین‌لو

اردلان طایفه حسین‌لو

کارشناس ارشد معماری منظر، دانشگاه تهران
میزان مطالعه مطلب