با نگاه به تصاویر هوایی و نقشه شهر شیراز؛ شریانی از شمال غربی تا شرق شهر، خود را در ساختار سازمان فضایی شهر چنان می نماید که بیننده صاحب تجربه با دیدن آن، متوجه وجود یک رودخانه شهری در شهر می شود و به تبع آن انتظار دارد در بازدید از شیراز-مطابق تجربه های پیشین- با رودخانه ای به مثابه ستون فقرات سازمان فضایی شهر و شریان حیاتی آن مواجه شود. اما در تجربه حضور در ساختار شهر شیراز اغلب آن را تنها عارضه ای طبیعی و نامطلوب برای شهر و حتی مسئله ای بدون پاسخ برای مدیریت شهری می یابد.
رودخانه خرمرود شیرازکه در افواه به رودخانه خشک مشهور است؛ از یک سو به سبب انطباق موقعیت با ستون فقرات شرقی غربی شهر و از سوی دیگر به سبب رهاشدگی در برنامه مداخلات مدیریت شهری، به تیغی دو دم در جهت انتظام سازمان فضایی شیراز بدل شده است. این تیغ از یک جهت با فهم موقعیت و نقش رودخانه های شهری در جهان می تواند به کریدور حیات بخش شهر و شاهرگ اکولوژِیک و گردشگری شهر بدل شده و برّان، بخش قابل توجهی از گسستها و مشکلات ساختاری-خدماتی شهر را برطرف سازد. از جهت دیگر با زائده انگاری به خندقی همیشه مزاحم در شهر بدل شود و رفته رفته شکاف اجتماعی و آسیب پذیری بحرانهای طبیعی را تعمیق کند.
در بررسی موجز رویکردهای اخذ شده توسط مدیریت شهری در 3 دهه اخیر مشاهد می شود که: یک رویکرد با غفلت از فرصت بازسازماندهی شهر شیراز، نقش عملی رودخانه را به کانالی تأسیساتی و ترافیکی تقلیل می دهد و رویکرد دوم علی رغم فهم وجود ظرفیتهای آن با صرف زمان و هزینه به اقدامات موضعی منتج از نگاه جزءنگرانه در آن بسنده می کند و آنرا به ویترین پروژه های پرطمطراق تبدیل می کند. هر چند با گذر زمان، همواره این سوال در اذهان شهروندان شیراز و گردشگران باقی می ماند که چرا فکری به حال این رودخانه نمی شود؟
در یکی از تصمیمات متأخر؛ مدیریت شهری شیراز، مسابقه احداث پل زندگی را در راستای توسعه پیاده محوری، ارتقا کیفیت فضاهای شهری و پیوندهای اجتماعی با هدف اتصال فیزیکی و بصری عوامل طبیعی شهر شیراز شامل باغات، کوه و رودخانه، در حد فاصل باغ های چمران و پیاده راه سلامت، همراه با فضاهای جاذب جمعیت با رویکرد گردشگری برگزار نمود (وبسایت مسابقه پل زندگی شیراز، 1399). فارغ از کیفیت برگزاری، روند داوری و کیفیت آثار منتخب مسابقه پل زندگی می بایست با نگاه به سطح و محل این مداخله، نسبت آن با نقش واقعی رودخانه خشک در سازمان فضایی مطلوب شهر و فهم مدیریت شهری ازین موضوع را سنجید و با این مقایسه تشخیص داد آیا پر کردن شکاف طبیعی-ساختاری شمال و جنوب شیراز بر ساخت پل-ولو زیبا و پربازدید- زندگی شیراز ارجحیت دارد یا خیر؟
هرچند به نظر می رسد با تدوین برنامه راهبردی زندگی پیاده و تصمیم مدیریت شهری شیراز در ارتقاء کیفیت فضاهای شهری و پیوندهای اجتماعی ظرفیت های لازم برای مداخله هدفمند و مرتبط با ساختار شهر در بدنه کارشناسی و مدیریت شهری شیراز ایجاد گردیده است. اما اولویت بخشی در مرحله اقدام برای احیاء نقش یک اندام شهری و اتصال آن به ساختارشهر تعیین کننده اثر بخشی یک اقدام-ولو در ذیل برنامه راهبردی- در زمان مناسب و سلسه مراتب اجرای آنهاست.
در واقع در فرآیند مداخله هدفمند، موثر و با در نظرگیری منفعت تمام شهر شیراز می بایست ضمن فهم و تعیین نقش سیستمی رودخانه به مثابه ستون فقرات شهر، طرح راهبردی احیا و ساماندهی رودخانه خشک با رویکردهای زیست محیطی، منظرین، اجتماعی و کارکردی مدنظر قرار گیرد. روشن است که این برنامه می بایست شامل سطوح مختلف مداخله، زمان و با هدف تعمیم نقش آن در سراسر شهر باشد و با اولویت بندی سیستمی به طرح ساماندهی کلان منظر رودخانه و بعد از آن طرح های عمرانی موضعی زیر مجموعه آن بپردازد. نه اینکه با رویکرد جزیره ای و مداخله جزءنگرانه فرآیند ساماندهی را از پروژه های موضعی آغاز کند و فرصت مداخله درست و احیاء این شریان حیات بخش شهر را از دست بدهد.
روشن است که با نگاه در چارچوب مطرح شده در بالا، برگزاری مسابقه پل زندگی بدون وجود طرح ساماندهی یکپارچه و مبتنی بر نگاه سیستمی به شهر و اجزای آن، تنها یک مداخله جزیره ای و پروژه ای موضعی است که گویی برای نمایش دستاورد از سوی مدیریت شهری و با نیم نگاهی به پل طبیعت تهران به عنوان پروژه موفق گردشگری شهری-که خود به لحاظ نقش بستر طرح در موفقیت آن و ارزش دهی به نظرگاه به جای منظره جای نقد بسیار دارد- طرح شده است. نگاهی که شاید می بایست به پروژه هایی مانند Cheonggyecheon در کره جنوبی و احیاء رودخانه فصلی شهر سئول، این ذخیره اولوژیک شیراز را به منبعی قابل استفاده برای شهر و شهروندان بدل سازد و این پیام را به شهروندان بدهد که مدیریت شهری شیراز با فهم نقش این رودخانه در ساختار شهر از سرگشتگی نسبت به آن خارج شده است.
یک پاسخ
کاش در زمان برگزاری این مسابقه این تحلیل به شکل گسترده منتشر میشد تا باد بیخود این مسابقه بخوابه
جامعه معماری و دانشجویی ایران بدون توجه به این زمینه ها تن به این مسابقات میدن و ناامبد میشن