دنیای امروز ما با قرارگیری در دل بحرانی به نام همه گیری کرونا، عرصه برخورد با ناشناخته هاست. آگاهی نسبت به شیوع بالا و پیامدهای ناگوار مبتلا شدن به این بیماری، آثار مختلفی بر حیات انسانی در سراسر جهان داشته است. تحولات حیات اجتماعی نشانگر نتایج متفاوتی است که برآمده از طبع اجتماعی انسان به عنوان یک اصل و نقش و اهمیت بعد کالبدی و ظرف فضایی –در نظر افراد و جوامع مختلف- برای دیدن و دیده شدن به عنوان عملی اجتماعی است. تناقض از آنجا آغاز می شود فضاهای عمومی که تا قبل از این بستری برای شکل گیری تعاملات اجتماعی میان افراد غریبه و از جهتی ضامن سلامت روان اعضای جامعه بودند، اکنون به ورطه ای برای سلامت جسمانی افراد بدل شدهاند و این مساله شکل جدیدی از انزوا اجتماعی و جداشدگی تجویز شده را در قالب فاصله گذاری فیزیکی رقم زده است. به راستی پیامدهای اجتماعی ناشی از همه گیری کرونا، چه چیزهایی درباره ترجیحات اجتماعی انسان به ما می آموزد و چه تاثیراتی بر ماهیت فضاهای عمومی داشته است؟
گسترش فضای مجازی به عنوان یکی از اثرات فرآیند جهانی شدن و آگاهی نسبت به ارزش های مشترک بشری، تحول معنای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… فضا به همراه داشته است. این تحول در شرایط کنونی، به شکل پررنگ تر شدن نقش فضای مجازی بهعنوان فضای عمومی و بستر شکل گیری روابط و تعاملات اجتماعی دیده می شود؛ فضای مجازی که تا پیش از این به عنوان تهدید و مانعی بر سر راه زندگی جمعی مطرح بود این بار، با ارفاق بر کیفیت پایینتر نسبت به برخوردهای چهره به چهره پیشین، در نقش ناجی روابط اجتماعی ظاهر شده است. در شرایط فعلی فضای مجازی نه بهعنوان شکل جدیدی از فضا بلکه به شکل سایه ای از فضاهای عمومی پیشین مطرح است؛ از جمله کلاس های دانشگاهی مجازی که جایگزین شکل حضوری پیشین شده و خریدهای برخط که جای مراکز تجاری را گرفته اند. دیدگاهها درباره گسترش فضاهای مجازی به دو شکل نگرانی از جایگزینی شکل مجازی تعاملات و روابط اجتماعی بر شکل واقعی و نگاه مثبت به کاربرد فناوری های جدید در اداره کلانشهرها و کیفیت زندگی دیده می شود. به عقیده برخی اثرات ویروس کرونا بر شکل زندگی اجتماعی پس از اتمام دوره همه گیری آن ماندگار خواهد بود و برخی دیگر آن را درنگ و وقفه ای در زیست اجتماعی بشر می دانند که در ادامه تقویت رفتارها و تعاملات اجتماعی و فضاهای عمومی حقیقی را دنبال دارد.
پررنگ شدن نقش اجتماعی فضای مجازی در ماه های اخیر، بازتاب این واقعیت است که نیازهای زیستی و امنیتی انسان بر نیازهای اجتماعی وی تقدم دارند اما در هر حال پاسخ اجتماعی به همه گیری کرونا -حتی در شکل تنزل یافته و مجازی آن- نشان می دهد که ما فراتر از ابعاد کالبدی فضای عمومی می توانیم اجتماعی باشیم و فاصله گذاری کالبدی الزاماً به معنای فاصله گذاری اجتماعی نیست. این رخداد تاییدی بر این واقعیت است که در شرایط خاص برای عموم چارچوب کالبدی، ارزش فضا را تعیین نمی كند، بلكه فرصت هایی اهمیت دارند که استفاده و فعالیت مشترک را -حتی در درجه کمتری از محسوس بودن روابط و تعاملات – فراهم می كنند. اگرچه ملموس بودن روابط در شکل واقعی فضای عمومی، کیفیت بالاتری از درک فضا و محیط را به واسطه همه حواس را در اختیار انسان قرار می دهد اما اجتماعی بودن در پایین ترین درجه خود اگر با میل به بقاء ترکیب شود، دیده شدن به معنای واقعی کلمه نیست و حس بودن چیزی ورای «خود» و «ما شدن» حتی از پشت صفحه ابزارهای ارتباطی و راهی برای رهایی از تبعید خودخواسته و انزوای اجباری انسان عصر کرونا است. این مساله نه معنای سبقت گرفتن فضای مجازی از فضای حقیقی در پاسخگویی به نیاز اجتماعی انسانها، بلکه به منزله راه حلی موقتی و در عین حال موثر برای حفظ مفاهیمی چون «عموم» و «اجتماعی بودن» حتی در پایین ترین درجه آن است. در این حالت فضای عمومی به عنوان یک ایده می تواند مفاهیم گسترده ای را شامل شود؛ این مفهوم را میتوان در همه عرصه های جمعی و غیر خصوصی زندگی اجتماعی گسترش داد که لزوماً دلالت بر فضای فیزیکی ندارند و رسانه ها و فضاهای مجازی اینترنت را در بر می گیرند. بهره گیری از ظرفیت های فضای مجازی نشان می دهد که برخلاف فرضیات متعارف، فضای عمومی شهرها رو به زوال نیست بلکه در حال گسترش است و به ناچار برای ادامه حیات شکل جدیدی به خود گرفته است.