تفوق «شهر الگو»؛ در گرو انتخاب مدیریت شهری از میان کارکردهای «وضعی» یا «انتقالی» بوروکراسی
همچنانکه سیاست هایی نظیر «تعدیل ساختاری» زاییده و البته پیش شرط حمایت کشورهای شمال از جنوب است. «استقلال» یا رهایی از استعمار نیز مستلزم رد پیش فرض ضد سیاسی بودن ایدئولوژی توسعه؛ و به تبع آن تغییرات فراگیر [هرچند نامطمئن] در کشورهای جنوب است. از این رو این نگاشته با اصالت دادن به شعار «تهران؛ کلانشهر الگوی جهان اسلام»، فراتر از یک شعار مقطعی-رقابتی و حتی جغرافیایی؛ به نقد چگونگی پیگیری آن می پردازد.
به لحاظ روان شناختی، تجربه استعمار با نوعی بی اعتمادی و حتی سوظن نسبت به قدرت های اقتصادی-صنعتی (موسوم به کشورهای شمال) در به وجود آمدن نابسامانی های موجود همراه است.
این موضع آن چنان مستدل و عمیق است که کنایه هایی نظیر «اختراع دوباره چرخ»، نمی تواند از تلاش ها برای کشف، کاربست و یادگیری صادقانه مقدورترین روش ها و ابزارها برای پیگیری توسعه اصولی یک ملت مستقل، مشرعیت زدایی کند. موضوعی که در عالم نظریه ها نیز، علل عقب افتادگی برخی ملل را در روابط غیرمتعادل اقتصادی قدرتهای جهانی جستوجو کرده؛ و آن را با «نظریه وابستگی» توصیف می کند.
در این میان مدیریت شهری به عنوان یک رکن فضایی-اجتماعی، ابزاری نهادی برای راه اندازی و هماهنگی کلیه بخش ها، مراحل و عناصر برنامه های توسعه در مقیاس شهر است؛ و تحقق توسعه را با جاری سازی «اراده سیاسی» (خواستن) و «توان اداری» (توانستن) از طریق شیوه های نهادینه شده هدایت سازمان یافته اجتماعی (بوروکراسی) دنبال می کند.
در این راستا می توان با استعاره از مفاهیم حرکات وضعی و انتقالی در فیزیک، دو کارکرد «وضعی» و «انتقالی» را به بوروکراسی تعمیم داد (واعظی و همکاران، 1400).
در این توصیف، اداره امورداخلی سازمان مدیریت شهری (دستمزد و پاداش، استخدام، انتصابات، اصلاح چارت، آئین نامه های داخلی، نگهداری ابنیه و غیره) «کارکرد وضعی بوروکراسی» بوده؛ و ماموریت های بنیادینی که سازمان مدیریت شهری، اساسا برای انجام آنها ایجاد شده است (انجام تکالیف قانونی-برنامه ای، تحقق عدالت اجتماعی، زیست پذیری شهری، رقابت پذیری و غیره)، به «کارکرد انتقالی بروکراسی» تشبیه می شود.
آنچه طی سالیان از بوروکراسی مدیریت شهری تهران قابل ارزیابی است؛ دغدغه حفظ، گسترش و پرداختن به مسائل داخلی خود بوده (کارکردهای وضعی) تا پاسخ گویی در برابر کارکردهای بنیادین شهر (کارکرد انتقالی). همچنانکه کمتر می توان نمونه ای از پاسخگو کردن مسئولان در برابر قانون و حتی افکار عمومی، به دلیل عدول از برنامه های فرادست یافت؛ در عوض بولتن ها و دادگاه های تخلفات، پر است از پرونده انتصاب بستگان، استخدام بدون مجوز، حقوق بی ضابطه و غیره.
از اینرو از یک «مدیریت شهری تراز ایجاد الگو» انتظار می رود، تا با درک گستردگی موضوعات شهری، و انتظارات فزاینده مردم – ناشی از افزایش امکان مقایسه با گسترش ظرفیت های ارتباطی؛ در کنار وعده های بلندپروازانه منتقدین کشورهای شمال –، توسعه شهری را بصورت مساله محور (بهداشت، آب، فقر و غیره) دنبال نموده؛ و به مثابه یک «توانمند موثر»، منعکس کننده صدا و اولویتهای زندگی روزمره مردم، در قالب سیاست های شهری باشد؛ تا سمبل «بیکار نیم اگر چه در کار نیم».
منبع: واعظی، رضا؛ شمس، لیلا؛ ملکی، مصطفی (1401) مدیریت تطبیقی و توسعه (مفاهیم، نظریهها و مدلها). تهران: انتشارات صفار.