احیای تکنوکرات قنوات و زوال ارزش های معنایی منظر شهری تهران
در پروژه های احیای قنات سلیمانیه در شهر تهران تا چه اندازه ارزش های فرهنگی و اجتماعی قنات مورد توجه قرار گرفته است؟
در سال گذشته شاهد تلاش های ارزشمندی توسط شهرداری تهران جهت احیای قنات سلیمانیه در منطقه سیزده تهران بوده ایم. هرچند توجه به قنوات و استفاده از این منبع آب پایدار در شبکه زیرساخت های آبی شهر تهران رویکردی مثبت و ارزشمند می باشد، سوالی که مطرح می شود این است که مرمت چاه ها و تونل های زیرزمینی قنات و بهره برداری از آب آن به معنای احیای قنات می باشد؟
در ادبیات مرمت شهری واژه احیا همزمان تمامی ارزش های ملموس و ناملموس را در نظر گرفته است، بنابراین صرف توجه به ویژگی های کالبدی و عملکردی در پدیده های شهری نمیتوان ادعا نمود که به احیای کامل آن پدیده دست یافته ایم.
از آنجاییکه قنات در شهر تهران واجد ارزش های فرهنگی و اجتماعی متعددی است، در پروژه های احیای قنات باید به تمام این ویژگی ها توجه داشته باشیم در غیر این صورت قنات را به یک شبکه آبرسانی صرف تقلیل خواهیم داد و جامعه شهری تهران از کارکردهای اجتماعی و فرهنگی قنات بی بهره خواهد بود. نگاه تکنوکرات در احیای قنات سلمیانیه منطقه سیزده نشان دهنده خوانش تک بعدی از قنات می باشد.
قنات در محلات تهران با فرهنگ و شیوه زندگی و مناسبات اجتماعی پیوند عمیقی داشته و مدیریت محلی و مشارکتی نقشی اساسی در شکل گیری و ادامه حیات قنات داشته است.
درحالیکه در طرح احیای قنات سلیمانیه نقش و مسئولیتی برای شهروندان در نگهداری و بهره برداری از آب قنات درنظر گرفته نشده، در حالیکه نقش و مسئولیت شهروندان نسبت به قنات باعث شکل گیری حس تعلق به شهر درمیان شهروندان می شود و این یکی از پررنگ ترین نقش های اجتماعی قنات به حساب می آید که باید در مدیریت و بهره برداری قنات مورد توجه قرار می گرفت. همچنین نمودهای عینی و کالبدی قنات در محله نیز باید مورد توجه قرار بگیرد.
بنابراین به نظر می رسد شهرداری تهران باید پروژه مطالعاتی دقیق و جامعی در خصوص شناسایی ارزش های ملموس و ناملموس قنات تعریف کرده و به دنبال آن بر اساس روش های علمی و کل نگر به احیای شبکه قنات های تهران بپردازد. در غیر این صورت پروژه هایی که در جهت احیای قنوات تهران تعریف می شوند نه تنها منجر به حفظ ارش های قنات نمی شوند بلکه به بعد هویتی و فرهنگی قنات آسیب وارد کرده و اندک ارزش های ذهنی و معنایی باقیمانده در اذهان و خاطره شهروندان را نیز مخدوش می کنند.