پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

نگرانی اساتید دانشگاه درخصوص تصمیم گیری‌ها درباره طرح جامع تهران؛ منصوری: من اعلام خطر می کنم/ براتی: تمام فرآیندهای شهرسازی بدون حضور مردم باطل است

چکیده: نشست «طرح جامع تهران، درس های از گذشته و ترسیم و مسیر آینده» به مناسبت سالگرد تصویب طرح جامع تهران 86 در پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر برگزار شد.

نشست «طرح جامع تهران، درس های از گذشته و ترسیم و مسیر آینده» به مناسبت سالگرد تصویب طرح جامع تهران 86 در پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر برگزار شد.

به گزارش نظرآنلاین، سیدامیر منصوری استاد دانشگاه تهران و رییس پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر در ابتدای سخنان خود در این نشست با اشاره به اقداماتی که حول بازبینی طرح جامع تهران صورت می گیرد، گفت: درست مثل سال 1383 که به نقدهای اهل فن به طرح جامع بی توجهی شد، اکنون هم مشاهده می کنیم که هشدارها نادیده گرفته می شود لذا ما تصمیم گرفتیم آنچه رخ می دهد را در تاریخ ثبت کنیم چون یک عده بنا دارند با یک سری اقدامات تمرکزگرا، فن سالارانه و بروکراتیک  تحت عناوینی مانند بازیبینی و … به تهیه طرح های توسعه شهری بپردازند.

 

مدیران فعلی نهاد طرح جامع از تجربه و روحیه فرقه گرایانه دست بکشند



وی با بیان اینکه مدیران و دست اندرکاران طرح جامع باید به این بلوغ رسیده باشند که به نظرات کارشناسی بی اعتنایی نکنند، گفت: مدیران و کارشناسان ما نه عادت دارند و نه دوست دارند که نقد بشوند و همین باعث شده نقد را، دشمنی بپندارند. ما به عنوان بخشی از کارشناسان مخاطب طرح های توسعه شهری، اگر بخواهیم مشارکت کنیم، باید آنچه در پیش است را نقد کنیم.

دورنمایی که ما شاهد آن هستیم، جالب نیست یعنی ما نمی بینیم از نظرات کارشناسان توجه شود. الان امیدواریم مدیران فعلی از تجربه و روحیه فرقه گرایانه دست بکشند و مقامات مختلف در وزارت مسکن، شهرداری، نهاد طرح جامع، مجلس و … بپذیرند منافع ملی به شدت به رفتار انها با منتقدان گره خورده است و این را بدانند که نمی توانند با افکار عمومی و کارشناسان مانند کارمندان خود رفتار کنند.

 

استاد دانشگاه تهران با اشاره به تاریخچه شکل گیری نهاد طرح جامع، گفت: برای اولین بار پیشنهاد تاسیس نهاد طرح جامع توسط من و آقای دکتر براتی ارائه شد اما وقتی این را به آقای حبیب اللهی (معاون وقت وزیر مسکن) گفتیم، ایشان فرمودند قبل از ما این پیشنهاد توسط خود ایشان ارائه شده است.

ما هنوز هم نمی دانیم واقعا چنین چیزی صحت داشته یا خیر اما ما در یک کمیته متشکل از بنده، آقای غمامی، آقای براتی، مهندس موسوی(معاون وزیر کشور) و دکتر دولت آبادی این پیشنهاد را ارائه دادیم.

اسم نهاد و اولین اساسنامه آن هم توسط همین کمیته نوشته شد. پس از رایزنی ها با آقای عبدالعلی زاده، پذیرفته شد که نهاد تاسیس شود. در چنین موقعیتی، طی یک فرآیند 6 تا 9 ماهه ما را دفع کردند و بزرگترین طرح کشور کنار گذاشته شد.

امروز ما می خواهیم راجع به مکانیزم های مدیریت تولید طرح جامع تهران صحبت کنیم و از کج سلیقگی هایی که طرح جامع را از یک محتوای خوب و قابلیت اجرایی شدن محروم کرد بگوییم. طرح جامع تهران در زمان خود(سال 1383) حدود 70 تا 80 میلیاردتومان هزینه برداشت که هرینه بسیار هنگفتی است.

در جلسه ای که چندهفته پیش در سالگرد این طرح برگزار شد، مسئولان فعلی نهاد طرح جامع گفتند 27 درصد طرح اجرا شده است که آن هم بیشتر طرح های نیمه تمام گذشته بود که در طرح جامع جدید گذاشته شد یعنی اگر طرح جامع نبود هم همین مقدار طرح به پایان می رسید. خیلی حرف است که چندده میلیارد تومان در آن زمان خرج طرحی شود که قرار بود کنار گذاشته شود.

علت این شکست، نحوه مدیریت پروژه طرح جامع تهران بود. البته بازیگر این ماجرا فقط آقای حبیب الهیان نبود بلکه تمام آن کسانی هستند که زیر آن را امضا کردند. همان ها نگذاشتند انتقادات شنیده شود. همان ها به این سوال پاسخ ندادند که چرا بافت فرسوده در این طرح دیده نشد. الان که در سال 1402 هستیم مدیران این طرح بدانند که نباید پا در جای پای قبلی ها بگذارند.

 

ما در شرایط بسیار بحرانی و خطرناک نسبت به برنامه توسعه شهر تهران هستیم

 

رییس پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر با اشاره برخی عبرت ها از تهیه طرح جامع 86 گفت: جلسه ای که دو هفته پیش توسط نهاد طرح جامع به منسابت سالگرد این طرح برگزار شد در واقع یک زنگ خطر بسیار بزرگ بود که بدانیم چقدر سازوکارهای بازتولید طرح جامع خام و ساده اندیشانه است گویی تصورشان از طرح چیزی در حد تهیه طرح میدان ولیعصر است.

متاسفانه در آن جلسه همه تصمیم گیران طرح جامع بودند اما هیچکدام شان به خطری که شهر را تهدید می کند اشاره نکردند.

آن جلسه آنقدر من را برآشفته کرده است که می خواهم به  وزیر شهرسازی،نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شهردار تهران و  اعضای شورای شهر تهران من اعلام خطر می کنم. ما در شرایط بسیار بحرانی و خطرناک نسبت به برنامه توسعه شهر تهران هستیم. اصلا خودتان را بخواب نزنید و ساده اندیشی نکنید! به نصیحت دلسوزان توجه کنید و خطای دور اول را تکرار نکنید.

لطفا استبداد رای نداشته باشید و به خاطر منافع شهروندان و محرومان یک مکانیزم سالم و علمی صادقانه را برای این طرح پیش بگیرید. دنبال بله قربان‌گوها نباشید و فکر نکنید بهترین کارشناسان کسانی هستند که مجیز شما را می گویند و به جای دستمزد با روابط ناسالمی چون تهاتر نقش محلل را برای تصمیمات نابخردانه بازی می کنند.

طرح جامع 86 محصول یک ذهن مدیریتی بیمار بود که توسط یک گروه محلل، وجهه قانونی به خود گرفت. اگر الان جوان تهرانی نمی تواند زندگی کند و صاحب خانه شود به خاطر طرح جامع تهران و تبعیض هایی است که در آن صورت گرفته است. لطفا منتقدان را بایکوت و آن ها را محاصره اقتصادی نکنید تا مصالح مردم قربانی زورگویی ها نشود.

سیدامیر منصوری با طرح چند خطای رویه ای در طرح جامع تهران که باید از آن درس گرفت، بیان کرد: اولین خطا مدیر محوری به جای کارشناس محوری است.

کسی مدیر طرح جامع بود که به دهان هر کس با او مخالفت می کرد، زد. این چیزی که تحت عنوان پهنه بندی در تهران بنا شد از کجا آمد؟ رفرنس آن چه بود؟

تخصص همه این شده که چطور می شود تجاری و اداری بیشتر گرفت و در کدام پهنه می توان بیشتر زیرمیزی بدهی! همه اینها از دل این پهنه بندی نامیمون و پلید درآمد. کدام منبع شهرسازی می آید چنین سند تفسیر پذیری و انعطاف پذیری را در اختیار کارشناسی قرار دهد که در پستوها با مالک توافق کند؟

این کار را مدیر طرح جامع شکل داد و هیچ کارشناسی آن را تایید نکرد لذا این طرح کارشناسان را به مترسک هایی در دست مدیر خود تبدیل می کرد که به خاطر نوع قراردادهای انها تنها وظیفه شان اطاعت از مدیر است.

خطای دوم تاسیس یک شورای راهبری بود که تشریفاتی بود. در این شورای تزاحم و تعارض منافع وجود داشت. رییس هیات مدیره شرکت مشاوری که پیمانکار طرح بود در این شورای راهبری حضور داشت! یعنی خودش، خودش را راهبری می کرد. اعضای این شورا در میانه راه از آنجا رفتند چون می دانستند که حصورشان تشریفاتی است.

خطای سوم گم شدن مسئولیت ها بود  یعنی کار را انقدر پیچیده می کردند که مشخص نمی شد چه کسی چه پیشنهادی داده و چگونه تصویب شده است. مهم ترین اتفاق این طرح این بود که چه کسی مشاور طرح شود. برای این طرح بزرگ، مشاور خلق کردند یعنی شبانه در پستوها یک شرکت مشاور تشکیل دادند و فردای آن طرح را به او دادند. این رویه ناصوابی بود که معلوم نمی کرد مسئولیت چه تصمیمی با کیست؟ البته اینها برای این بود که کسی مسئولیت این کارها را گردن نگیرد.

وی افزود: خطای چهارم محرمانگی طرح جامع بود. من یادم نمی رود که طرح جامع را امنیتی و محرمانه کردند. آقای شکیب  استاد دانشگاه تربیت مدرس و عضو شورای شهر تهران می خواست طرح را ببیند اما به او نمی دادند و گاها خلاصه ای از طرح را به او می دادند. توجیه آنها این بود که این طرح محرمانه است و تا زمان انتشار آن را به کسی نمی دهیم!

در تمام دنیا این طرح ها روی سایت های اینترنتی می گذارند را همه در مورد ان نظر بدهند. این چه کاری بود که شما کردید؟ در این فرآیند معاون وقت وزارت شهرسازی، رییس وقت شورای شهر تهران، شهردار تهران و … نقش داشتند. خطای پنجم هم ابهام در روش ها و معیارهای تصمیم گیری بود. به هرجایی از این طرح ایراد می گرفتیم می گفتند این یک مصلحت است.

ما می پرسیدیم چرا نام آن را طرح ساختاری و راهبردی گذاشته اید؟ پاسخ می دادند چون آقای ماجدی گفته باید طرح ساختاری باشد و آقای آخوندی می گوید طرح راهبردی باشد، باید وسط اینها را بگیریم و نام ساختاری و راهبردی را بر طرح جامع بگذاریم!

مگر شما تقسیم غنیمت می کنید که باید همه را راضی نگه دارید؟ شما طرحی را نوشته اید که در ابتدای آن هدف تعریف نشده است و نمی دانیم قرار است به کجا برسد! آقای شفیق(مشاور طرح جامع) وقتی طرح تمام شد گفت شما راست می گویید، حالا بیایید شما بگویید هدف آن چیست؟!

منصوری در ادامه گفت: خطای ششم حذف منتقدان بود. در کشور ما رسم است که تا انتقاد می کنی حقوقت را قطع می کنند، قراردادهایت را قطع می کنند، بازنشسته ات می کنند و …

آن زمان رییس دانشگاه تهران با من تماس گرفت که از شهرداری گفته اند شما تند می روید و یک ذره آرام تر صحبت کنید. در ماجرای طرح توسعه دانشگاه ما انتقاداتی مطرح کردیم سپس دیدیم آقای نیلی رییس دانشگاه من را دو سال قبل از پایان خدمت  بازنشسته کرد که بعدا از طریق مرجع قضایی خلافش را ثابت کردیم و حکم او را لغو کردیم. در طرح جامع هم همینگونه بود.

آنها بین متقدین اختلاف افکنی می کردند و مارا دیوانه و بدخواه می نامیدند. انتقاد ما این بود که این مشاوری که یک شبه تاسیس شده، از کجا آمده است؟ این طرف و آن طرف می رفتند و می گفتند ما ضد ولایت فقیه هستیم. من می خواهم بگویم مسئولان فعلی دوباره در این دام نیفتند که منتقدان را برانند و بگویند چون به این ها طرح و پروژه نداده ایم منتقد شده اند و …

آن جلسه ای که دوسه هفته پیش توسط نهاد جامع برگزار شد به طور فشرده خاطرات تمام آن روزها را برای من زنده کرد که چطور آقای حبیب اللهیان با همکاری آقای شفیق چنین چاهی برای شهر حفر کردند و الان متاسفانه دوباره همان آدم ها ما را نصیحت می کنند و می خواهند ما را دوباره در چاه بیندازند البته ما نمرده ایم و نمی گذاریم. مگر می شود تیمی که با نتیجه ده هیچ باخته است، دوباره راهی میدان مسابقه کرد؟ می شود به مفسدان ماجرای چای دبش بگوییم شما در مورد مبارزه با فساد برای ما حرف بزنید؟

این نظریه پرداز حوزه معماری منظر خاطرنشان کرد: خطای هفتم تلاش برای خرید منتقدان بود. یک کسی به دفتر خبرگزاری ایسنا آمد و  به من، دکتر براتی و دکتر مطوف که در آنجا یک سلسله جلسه برای پرداختن به نهاد طرح جامع را ترتیب داده بودیم گفتند به حیات بیایید. در آنجا گفتند آقای فلانی گفته است من سخنان شما را شنیده ام و مستفیذ شده ام، یک قسمت هایی وجود دارد در طرح که فقط شما می توانید آن را انجام بدهید پس لطفا یک قیمت به ما بدهید بگویید چقدر می گیرید این قسمت های باقی مانده را انجام دهید.

ما گفتیم آن قسمت ها چیست؟ گفتند خودتان بگویید دوست دارید چه قسمت هایی باشد! این یعنی می خواستند نرخ ما را بپرسند. اگر ما می گفتیم فلان قدر بدهید، جزو خوب ها حساب می شدیم و دیگر ما را دیوانه صدا نمی کردند. 

منصوری در پایان گفت: من توصیه ام این است مدیریت طرح جامع تهران باید سه اصل را حفظ کند. اصل اول این است که این طرح باید دانش بنیان باشد و اصلا قابل پذیرش نیست تحت عناوینی مانند مصلحت و … متخصصان را مرعوب کنند. باید آدم هایی در حد و اندازه این طرح اورده شود که دانا و شجاع باشد. نباید از پرروهایی با سواد نیمه بخواهیم بیاید که فقط جواب بقیه را بدهد.

اصل دوم این است که بازبینی طرح جامع باید مساله محور باشد. به موازات آن ما باید قانون شهرسازی خود را اصلاح کنیم. مساله بعدی حل کردن وابستگی مدیریت شهر به فروش تراکم و ساخت و ساز باید قطع شود. فروش تراکم هر رشته ریسیده شده ای را پنبه می کند.

از سویی مساله زلزله تهران در راس مسائل شهر تهران است که بافت فرسوده و … را در خود جای می دهد. مساله آلودگی هوا که مردم را می کشد باید در معرض توجه طرح جامع قرار بگیرد. مساله نهایی هم موضوع مسکن است. ما نمی توانیم اصلی ترین دغدغه ساکنان شهر را نادیده بگیریم چرا با طرح جامع راه را بر آن هستیم.

اصل سومی که باید توسط مدیران طرح جامع حفظ شود، اصل شفافیت و غیر محرمانگی است. اگر مسئولین در اتاق های شیشه ای تصمیم بگیند، تفوق حاصل می شود.

 

دکتر ناصر براتی عضو هیات علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین دیگر سخنران این نشست با اشاره به مقدمات تصویب طرح جامع تهران، گفت: اولین پیشنهاد ما این بود که مناطق 21 گانه تهران وضعیت موجود، بسترها، ویژگی و مسائل مخصوص خود را دارد برای همین برای هر منطقه جداگانه فکر شود سپس یک کمیته تلفیق این مسائل را جمع بندی کند برای همین از اساس نباید اصطلاح طرح جامع تهران بر این طرح اتلاق می شد.

البته ابتدا نام این طرح چیز دیگری بود که بعدها در داخل پرانتز طرح جامع به آن اضافه شد و در نهایت هم آن اصطلاح خارج پرانتز را حذف کردند و این عبارت خاص باقی ماند. ما که از نهاد خارج شدیم، به ما گفتند شما خائن هستید و بعد از راه انداختن این نهاد و سیر شدن شکم هایتان از آن خارج شدید و به منتقد آن تبدیل شدید درحالیکه ما به خاطر خلف وعده آنها تصمیم به خروج گرفتیم. دکتر مطوف، دکتر بهزادفر و دکتر دانشور هم جزو کسانی بودند که از نهاد استعفا دادند.

آقای حبیب اللهیان رییس وقت نهاد در رسانه ها پاسخ هایی داد که در نهایت در خبرگزاری ایسنا یک سری مناظره بین ما و آنها برگزار شد. در آن مناظره ها آنها به ما می گفتند شما چرا نقد می کنید در حالیکه طرح جامع هنوز نهایی نشده است! در یک جایی به ما می گفتند شما حرف های آکادمیک می زنید!

آنجا من دیدم خبرنگاران در حال یادداشت این هستند که فلانی به فلانی گفت شما آکادمیک هستید، انگار که دارند از ما تعریف می کنند. من همانجا به آن خبرنگاران گفتم که شما فکر نکنید اینها دارند از ما تعریف می کنند، اینها روی شان نمی شود به ما بگویند اسکیزوفرنیک، در نتیجه می گویند آکادمیسین یعنی در دنیای واقعی سیر نمی کنیم و در تخیلات خود غرق هستیم!

وی افزود: پس از پاسخ ما یک بیانیه دادند که در آن نوشته بود مخالفان طرح جامع سه دسته هستند که یک دسته آنها شهرسازهایی هستند که در جلسات مختلف قانع شدند. دسته دوم حوزوی ها و دانش آموخته های ادبیات و مدیریت هستند که آنها هم در جلسات قانع شدند.

دسته سوم هم افراد مریض هستند که نمی توانیم آنها را قانع کنیم لذا دیگر جواب شان را نمی دهیم. یعنی ما را در دسته مریض ها گذاشتند. الان دوست دارم به همان ها بگویم ما مریض بودیم یا شما که وضع شهر تهران را به اینجا رساندند. ما اصلا نمی خواستیم طرح جامع با این روش فعلی تهیه شود که در نهایت به اینجا برسد که مردم تهران با این همه ظلمی که متحمل می شوند کلی هم پول بپردازند.

استاد دانشگاه قزوین در ادامه خاطرنشان کرد: الآن تهران هوا دارد؟ این آلودگی هوا حاصل طرح جامع است. برخی می گویند شهرسازی یعنی ساختن ظرف و نباید به مظروف کاری داشت. خود این حرف برای محکوم کردن این نگاه کافی است. شما نمی توانید برای یک کسی که می خواهد یخچالش را در یک جعبه بگذارد، جعبه کفش بسازید.

شما نمی توانید به فرهنگ، اقتصاد، مدیریت بحران، تاریخ، محیط زیست و .. کاری نداشته باشید اما جعبه آن را بسازید. برخی می گویند ما صد طرح جامع کار کرده ایم. من دانشجوی سال اول شهرسازی نیستم که با این حرف ها خام شوم. دانش شما در حد یک طرح جامع است لذا فرقی نمی کند یک یا صد طرح تهیه کنید. همین طرح جامع حدود 60 سال است که منسوخ شده است لذا شما هنری نکرده اید.

براتی افزود: از ابتدا ورود شهرسازی به ایران یک نکته انحرافی بوده است. ما اصلا روشی تحت عنوان شهرسازی فعلی در ایران نداشتیم. رضاشاه در همدان به یک مهندس آلمانی می گوید یک میدان مرکزی طراحی کن. بعدها مشخص می شود همان فرد چون در یک طرف کارخانه و یک طرف دیگر مراکز مرتبط با آن بوده، طوری این میدان را طراحی کرده تا این فواصل پوشش داده شوند.

از آن زمان به بعد شهرسازی ما همان شکلی بوده است. بعدها مستر پلن ها از طریق اصل چهار ترومن را تقویت کردند و طرح جامع را به مردم ما قالب کردند. آن زمان را به این خاطر که بلبشو بوده می پذیریم اما چرا باز آن را تکرار کنید؟

مرتب با تهیه کردن طرح جامع شهرها را بدتر کردیم. در دهه هفتاد سازمان برنامه گفت تنها 20 درصد طرح های جامع تحقق یافته است یعنی این همه هزینه و جلسات و … برای برای 20 درصد بوده است. این همه فرصت توسعه از بین می رود اما کسی چیزی نمی گوید!

تصویب برخی طرح های جامعه تا ده سال هم طول کشیده است درحالیکه دوره خود آن ده سال بوده است. این چه کاری است شما انجام می دهید؟ برخی به ما می گویند ما این نقدها را قبول می کنیم اما قانون دست و پای ما را بسته است! چرا قانون را عوض نمی کنید؟ معنی این عبارت این است که قانون به نفع شما است و نمی خواهید آن را عوض کنید.

وی با اشاره به تاثیر شهر تهران بر سایر مناطق کشور و جهان اسلام گفت: هر اتفاقی در تهران می افتد در کل ایران تکرار می شود یعنی شهردار تهران در واقع شهردار تمام کشور است. از آن مهم تر این است که شهردار تهران، شهردار کل شهرهای جهان اسلام است چون معماری ایرانی وارد اسلام شد و به تمام امپراطوری اسلام رسید یعنی ایران بود که به همه خط می داد. خود شهردار تهران نمی داند که در حال تصمیم گیری برای کل جهان اسلام است.

اگر اکنون می بینیم جهان اسلام از غرب پیروی می کند برای این است که تهران حرفی برای گفتن ندارد. کار ما را به جایی رسانده اند که در امارات یک موزه به شکل هلال ساخته شد و ما رفتیم نمونه کوچک شده آن هلال را مانند یک موز در میادین تهران گذاشتیم. خاک بر سر مبتکر این کار که نمی داند وقتی تمام امپراطوری اسلام از ایران خط معماری می گرفت، نباید کاریکاتور کار یک ایتالیایی در امارات را در میادین شهر تهران کپی کند.

من چندوقت پیش از میدان ولیعصر بازدید کردم و می خواستم بر سر خود بزنم. اگر کار یک دانشجوی سال دوم معماری را اجرا می کردند از این بهتر می شد لذا ما تهران را خراب کرده ایم و به تبع آن کل ایران را نیز خراب کردیم و کل امپراطوری اسلام را هم از بین برده ایم چون آقایان می خواهند طرح جامع اجرا کنند تا منافع آن به جیب یک عده خاص برود. انگار این منافع از منافع ایران و امپراطوری اسلام مهم تر است.

 

دکتر براتی با بیان اینکه مردم از فرآیند تصمیم گیری درباره طرح جامع حذف شده بودند، گفت: برخی می گویند مردم چه می دانند که از آنها درباره شهرسازی بپرسیم. شما گذاشتید مردم بفهمند؟ تمام فرآیندهای شهرسازی بدون حضور مردم باطل می شود. بزرگترین اتفاقی که طی هفتاد سال اخیر در علم شهرسازی رخ داده این است که مردم از بیرون دفاتر شهرسازی به داخل هدایت شده است.

کتاب تکنیک های برنامه ریزی و طراحی شهری را با سفارش شهرداری تهران ترجمه کردم اما آنها وقتی دیدند این کتاب خیلی بودار است، آن را چاپ نکردند. در آن کتاب مثالی زده شده که در ژاپن برای طراحی محله ای که دو فرد نابینا در آن وجود دارد، مشاهده می کنند که مردم از تیم طراحان می پرسند چرا شما از این دو نفر نابینا نظرخواهی نکرده اید چون آنها بیشتر از بقیه آسیب پذیر هستند.

آن تیم ماکت مرکز محله فعلی و جدید را می سازند و به آن دو فرد می گویند شما این را لمس کنید ببینید راضی هستید یا خیر. ببینید چقدر ما فاصله پیدا کرده ایم درحالیکه یک زمانی ما بزرگ جهان بوده ایم. چرا انسان را از محیط جدا کرده اید؟ شهرسازها در ایران شهر را با آدم هایش نمی بیننند. چرا فرهنگ، تاریخ، اخلاق، فلسفه و … را از کالبد جدا کرده اید؟

شما صد سال است که وقت داشتید کاری کنید مردم از شهرسازی سر در بیاورند اما کاری نکردید. همین زمان را اروپایی هم داشتند. آنها هم این بی سوادی های محیطی را داشتند. چه شد که انها یاد گرفتند و شما هنوز یاد نگرفتید؟ تا زمانی که شما مردم را حذف می کنید، چنین اتفاقی رخ نمی دهد.

به نظر من باید این پلتفرم را ترک کنیم چون بسیار مخرب، فرسوده، ناکارآمد و خیانت آمیز است. نمی شود این پلتفرم را درست کرد و باید ترک شود. اگر شما در پلتفرم جدید قرار بگیرید باید روش های تان را عوض کنید و عدالت فضایی ایجاد کنید. اگر شما می خواهید در آن پلتفرم ادامه دهید، به هیچ کجا نمی رسید چون خود پلتفرم، ایراد است. اگر جرات چنین کاری ندارند لطفا به ما کاری نداشته باشند و مارا دیوانه خطاب نکنند و بگذارند حرف مان را بزنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *