استراتژی طلایی گردشگری سلامت
توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان کشورهاي جهان به صنعت گردشگری به عنوان یک استراتژی توسعه اقتصادی، اجتماعي، فرهنگی، امنیتی و سیاسی سبب شکل گيري شبکه های متعددی از فعالیت ها و خدمات مرتبط با اين صنعت شده است. گردشگری سلامت و زیرمجموعه های آن بین گونه های مختلف گردشگری، به دلیل قابلیت و مزیت های رقابتی آنها اهمیت زیادی یافته و از مهم ترین شاخه های صنعت گردشگری به شمار می رود.
گزارش مؤسسه جهانی سلامت نشان می دهد که گردشگری سلامت تا سال ۲۰۲۲ می توانسته رشد ۷.۵ درصدی داشته باشد. ولی پاندمی این فضا را به هم ریخته است و بیشتر کشورها مشکلات زیادی در حوزه درمان و دارو تجربه کرده اند.
گردشگری سلامت در ایران به واسطه تبحر و خوشنامی پزشکان ایرانی، نازل بودن هزینه های درمان به دلیل قیمت ارز و… بازار جذابی است ولی مسائل مهمی چون بیمه، وابستگی کشور به واردات دارو، تحریم های موجود پیش از پاندمی، اشغال بالای تخت های بیمارستان ها، درگیری شدید کادر درمان و تشدید تحریم ها سبب شده کارشناسان امر، چشم انداز خوبی برای این گونه ی سودآور و اشتغال زا در گردشگری در پس از پاندمی متصور نباشند. از سوی دیگر مفهوم گردشگری سلامت با ارائه خدمات درمانی به بیماران خارجی درمانجو در کشور مترادف شده است. این یادداشت تلاش دارد تا ضمن تبیین مفهوم گردشگری سلامت به تحلیل چگونگی وضعیت گردشگری سلامت پس از پاندمی و ارائه راهکارهای موجود بپردازد.
سازمان جهانی بهداشت، لزوم اتصال سفر پزشکی با تجارت بین المللی را پیش از سال 1990 پس از موفقیت کوبا (نخستین کشور در ارائه طیف وسیعی از خدمات پزشکی به بیماران خارجی) تشخیص داد و سفر پزشکی را به عنوان عامل مهمی در بهبود اقتصاد پزشکی کشورهای درحال توسعه معرفی کرد. بر اساس آمار موجود سازمان جهانی گردشگری نیز هر گردشگر به صورت میانگین 3 تا 5 هزار دلار برای استفاده از خدمات درمانی، حمل و نقل، اقامت و … هزینه می کند.
بر اساس گزارش موسسه (اینتویشن Intuition) هم اکنون بیش از 80 کشور در دنیا به دنبال تبدیل شدن به مقصد گردشگری پزشکی هستند. دولت ها، سازمان های ملی گردشگری و ذینفعان خدمات درمانی سرتاسر جهان سعی دارند تا سهمی از این بازار را به خود اختصاص دهند. کشورها و سازمان های فعال نیازمند استراتژی، برنامه ریزی، ارزیابی، نظارت و به روز رسانی در خصوص بازار گردشگری سلامت و پزشکی می باشند.
گردشگری سلامت از منافع اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردار است که در این فرآیند مردم برای دستیابی به مراقبت های درمانی- بهداشتی و جراحی، سفر می کنند و علاوه بر برخورداری از خدمات درمانی در بخش حمل و نقل، اقامت، غذا، خرید و بازیابی سلامت در طبیعت یا فضاهای مشابه از خدمات صنعت گردشگری استفاده می کنند.
در سطح اقتصاد کلان، گردشگری سلامت از عوامل زیادی مانند ویژگی های دموگرافیک، تغییرات تکنولوژی، جهانی شدن، روندهای جغرافیایی، اقتصادی و… تأثیر می پذیرد. در سطح خرد این صنعت، تحت تأثیر عوامل متعدد عرضه و تقاضا است که این عوامل شامل تقاضای مشتری، عوامل قیمتی، عوامل محلی، منطقه ای یا ملی (سیاست های اقتصادی، محیط سیاسی، قوانین، زیرساخت ها، سرمایه گذاری و بازاریابی مقصد) میباشد.
عرضه کنندگان ذینفع در گردشگری سلامت شامل بیمارستان ها، مراکز درمانی و پزشکان، هتل ها، اقامتگاه ها و دهکده های سلامت، رستوران ها، مراکز خرید و صنایع دستی، ایرلاین ها، سایر خدمات حمل و نقل و تجهیزات پزشکی و صنایع دارویی هستند. بیماران خارجی، بیماران داخلی، افراد جویای سلامت یا طب جایگزین و همراهان آنان نیز متقاضیان گردشگری سلامت هستند.
به طور کلی گردشگری سلامت در چهاربخش گردشگری پزشکی (جراحی های سنگین، درمان های زیبایی و…)، گردشگری سلامت پیشگیرانه (توان بخشی، ترمیم و بهبود، آب درمانی، اسپاو…)، گردشگری زیبایی (درمان های سلامتی، ورزش، فیتنس، ماساژ و…) و گردشگری وابسته به نگرش ها (شفای معنوی، یوگا، مدیتیشن، درمان های عصر جدید و…) دسته بندی می شود که سه گونه از چهارگونه وابستگی مستقیم به درمان بالینی، بیمارستانی و دارو ندارند.
کرونا در کل جهان سبب شده خدمات دارویی و پزشکی در کشورهای جهان اولویت اول باشند. بر اساس آمارهای اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت، در 9 ماهه اول سال 1398 حدود ۱۲۵ هزار گردشگر سلامت به مراکز تشخیصی-درمانی کشور مراجعه کرده یا در آن جا بستری شدند.
بر اساس همین آمارها در ایام شیوع کرونا (از اول بهمن ماه 1398 الی آخر خرداد 1399) پیش بینی میشد که تعداد 250 هزار گردشگر پزشکی وارد کشور شوند و هر گردشگر بین 2 الی 3 هزار دلار ارز آوری داشته باشد. پاندمی پیش بینی های اقتصادی گردشگری سلامت را دچار بحران جدی کرده و تاثیرات منفی قابل توجهی در بخش گردشگری سلامت داشته است. ایران سومین وارد کننده دارو در آسیاست.
صنایع دارویی و تجهیزات پزشکی کشور با همه پیشرفت خود ولی هنوز پاسخگوی نیازهای داخلی هم نیست و قاعدتا نمی تواند پاسخگوی نیازهای گردشگران سلامت با استانداردهای بین المللی باشد. گفته می شود ایران حدود 30 درصد از حجم بازار گردشگری سلامت خود را از دست داده که این امر لزوم تلاش مضاعف برای دوران پاندمی و پس از پاندمی را نشان می دهد.
به نظر می رسد تحریم های بین المللی، مشکلات بانکی بین المللی، بیمه، ویزا، تداخل وظایف متولیان مختلف، مشکلات زیرساختی فضاهای بیمارستانی و اقامتی، علاقه افراطی حوزه های مختلف به ورود به این عرصه، آموزش ضعیف منابع انسانی و نادیده گرفته شدن مهارت های مورد نیاز مهم ترین معضلات موجود در گردشگری سلامت باشد.
قاعدتاً کشورهای مطرح در زمینه گردشگری سلامت در پساکرونا با افزایش کیفیت خدمات درمانی، کاهش هزینه ها و همچنین تبلیغات منسجم تر در تلاش برای جذب بیمار به سمت خود خواهند بود. بنابراین توجه به آن بخش از ظرفیت های گردشگری سلامت که وابستگی کمتری به دارو و تجهیزات پزشکی داشته باشند و تمرکز روی سه گونه دیگر که بیماران از نظر فیزیکی نیز سالم تر هستند، می تواند استراتژی طلایی گردشگری سلامت در پس از پاندمی باشد.
همچنین برنامه ریزی برای جذب حداکثری اتباع کشورهای عربی منطقه، بازاریابی در چین، روسیه و کشورهایی که مراودات سیاسی مطلوبی با آن ها داریم، حضور فعال در رویدادهای بین المللی گردشگری سلامت، توجه به درمان جویان و گردشگران سلامت داخل کشور، برنامه ریزی برای برگزاری تورهای ترمیمی (با توجه به آسیب های جدی مردم از کرونا)، اطمینان بخشی به مردم درخصوص رعایت پروتکل های بهداشتی، بازاریابی، آموزش، اعتمادسازی، شبکه سازی زنجیره تأمین گردشگری سلامت و برندینگ با توجه به واقعیت های موجود می توانند منجر به احیای گردشگری سلامت پس از پاندمی شوند.