چندی پیش سردیس قیصر امین پور، از شعرای معاصر ایران در نزدیکی شهرداری منطقۀ دو در محلۀ سعادتآباد ربوده شد. نظرآنلاین دربارۀ انگیزههای ربودهشدن این مجسمهها با عباس مجیدی، مجسمه ساز و رئیس انجمن مجسمهسازان ایران گفتگو کرده است:
نظرآنلاین: در مورد سرقت مجسمههای شهری تحلیل شما چیست؟ به نظر شما چه انگیزهای وجود دارد که به جای دزدیدن اشیاء دیگر مانند اتومبیل، مجسمههای شهر را به سرقت میبرند؟
عباس مجیدی: سرقت مجسمهها موضوع تازهای نیست و سابقه آن به 6-7 سال قبل برمیگردد و سرقت مجسمه ها در آن زمان بسیار فراگیر بود. سرقت مجسمهها بهشکل دورهای اتفاق میافتد و دو انگیزه جدی را میتوان برای آن مطرح کرد؛
اگر روی مجسمههای دزدیدهشده تمرکز کنید مشاهده میکنید که اکثر کارها از برنز ساخته شدهاند. برنز فلزی بسیار مقاوم و متریالی فوقالعاده برای مجسمهسازی و از نظر ریالی نیز ارزشمند است. بنابراین ربایندگان این آثار میتوانند آنها را به شمش و پول تبدیل کنند. با اینوجود فروش مجسمه بهصورت ضایعاتی، به قیمت واقعی مجسمه تمام نخواهد شد و شاید دهها برابر کمتر از ارزش واقعی اثر هنری فروخته شود. ربودن و فروش این آثار توجیه منطقی ندارد زیرا سرقت مجسمه بهخصوص آثار برنز و همچنین بزرگ به واسطۀ وزن زیادی که دارند، کار سادهای نیست. این آثار با استراکچرهای فلزی بسیار قوی کار گذاشته میشوند و برای ربودنشان نیاز به ابزار بسیار قوی و امکانات ماشینی برقی مانند فرز است. از طرفی فرد رباینده بایستی بسیار جسور باشد که در سطح شهر و در مقابل چشم دیگران در شب یا روز، چنین ریسکی را برای اثری که نهایتاً میخواهد بهصورت ضایعاتی بهفروش برسند به چنین اقدامی دست بزند. کارهایی مانند فایبرگلاس یا موادی از این دست برای ربایندگان توجیه اقتصادی ندارد اما نوع جنس برنز و تبدیلش به ضایعات با وجود تمام ریسک و مشقتی که دارد میتواند انگیزۀ ربایندگان این آثار باشد.
دلیل دیگر میتواند انگیزهها و نگرشهای متفاوت باشد و نگرشهایی که به هر دلیل با ساختار مجسمه و هنر در تعارضند. ذهنیتی که اساساً با تعریف مجسمه به جهت تعریفی که مجسمه از قدیم داشته زاویه دارد و ساخت آن را به بتسازی تشبیه نموده و در نتیجه مخالفهایی ایجاد کرده که منجر به حذف مجسمه میشود. البته این موضوع را با احتیاط میگویم اما میتواند یک فرض جدی باشد وگرنه همانطور که گفتید ربایندگان میتوانند اشیایی که سادهتر ربوده و به پول تبدیل میشوند را هدف قرار دهند. اصل قضیه این نیست که چرا این آثار ربوده میشوند سؤال اصلی این است که چرا محافظت نمیشوند؟
نظرآنلاین: پلیس تهران به تازگی قراردادن موقعیتیاب بر روی مجسمهها یا نصب آنها در محدودۀ دوربینهای مداربسته را به عنوان راهکار پیشنهاد داده است. نظر شما چیست؟
عباس مجیدی: هر آنچه اتفاق بیفتد که بتواند از این آثار محافظت کند مفید است. برخی از این آثار قدمت داشته و هویت و نوستالژی ایجاد میکنند و برخی از آنها را هنرمندان صاحب امضای ما خلق کردهاند. اگر این امکان فراهم شود که این آثار به وسیله دوربین یا موقعیتیاب حفظ شوند کار مناسبی در جهت حفظ و حراست از این آثار ارزشمند در برابر سرقت آنها است.
جدای از ربودن این آثار بحث مرمت، حفظ و حراست از این آثار مطرح است. تخریب آنها در برابر عوامل جوی، باد و باران و سرما و گرما یک مسئلۀ اساسی است. این آثار هرازچندگاهی احتیاج به یک مرمت نسبی دارند و مجسمههای برنزی گاهی با یک پتینه مرمت میشوند. بنابراین از حفظ و حراست از جنبه حفاظت در برابر عوامل محیطی این آثار نباید غفلت کرد.