حلقۀ گمشدۀ طرح نوسازی و بهسازی حرم امام رضا (ع)
به گزارش تابناک و به نقل از پایگاه اطلاعرسانی شهرداری مشهد، شهردار در بازدید از پروژههای منطقۀ ثامن بیان کرد: «سال ۹۳ با وجود همۀ تنگناها و رکود موجود در کشور، منطقۀ ثامن توانسته ۷۰ درصد از منابع درآمدی را حاصل کند و در پروژهها به مصرف رساند». شهردار مشهد خاطرنشان کرد: «این منطقه در سال ۹۴ نیز برنامههای بسیار خوبی در بحث شارستان خیابانهای شعاعی دارد که پیشبینی میشود پروژۀ شارستان با پیشرفت ۶۰ تا ۷۰ درصدی روبهرو شود».
حرم مطهر رضوی به عنوان یکی از قطبهای فرهنگی جهان اسلام ، دارای جایگاه ممتاز و ویژهای است. افزایش روزافزون زائرین حرم امام رضا نشان از پررنگشدن نقش فرهنگی و هویتی شهر مشهد و حرم مطهر را دارد. با توجه به تعداد زائرین و نیاز به توسعۀ حرم مطهر، طی دهههای گذشته این حرم بارها گسترش یافت تا به محدودۀ امروزی حدود ۵۰ هکتار رسیده است. با توجه به این گسترش، بافت پیرامون حرم نیز از این گسترش بیبهره نماند، بخشی تملک و تخریب گردید و بخش دیگر به همان ساختار قبلی باقی ماند. نظر به این مشکلات ایجاد شده و نیاز به طرحی برای بافتهای پیرامونی، در ابتدای دهۀ هفتاد شمسی، طرح نوسازی بهسازی بافت پیرامون حرم امام رضا (ع) در محدودهای به وسعت تقریبی ۳۱۰ هکتار به عنوان یک پروژۀ ملی تهیه و در تاریخ ۷۴.۳.۹ در جلسۀ کمیسیون مادۀ ۵ به تصویب رسید.
به راستی با گذشت بیش از دو دهه از تصویب طرح و سرمایهگذاریهای فراوان، چرا این طرح نتوانست موفق باشد؟ عامل اصلی عدم تحققپذیری طرح در چیست؟
اینکه سطح بسیار زیادی از بافت اطراف حرم مطهر در معرض نوسازی و بهسازی قرار میگیرند، خیابان حلقوی شارستان رضوی با عرض ۵۰ متری به طول ۴ کیلومتر در گرداگرد حرم کشیده میشود، خیابانهای منتهی به حرم مطهر رضوی از چهار خیابان به هشت خیابان میرسد و سیما و منظر شهری ارتقا مییابد، همگی میتواند از نکات مثبت طرح باشند. اما یکی از بزرگترین ضعفهای طرح که سهم بسیار مهمی دارد، عدم توجه کافی به بعد اجتماعی طرح است. اینکه سرنوشت ساکنین با حس تعلق قوی که میتوانست نقش مؤثری در طرح داشته باشد، کجا در نظر گرفته شده است؟ در جواب باید گفت اینطور به نظر میرسد که نقش ساکنین در طرح مذکور در نظر گرفته نشده است. در مقدمۀ یادداشت به این اشاره شد که حرم مطهر رضوی یکی از قطبهای فرهنگی جهان است، اما به راستی بدون توجه به مسائل اجتماعی، میتوان این قطب را تقویت کرد. عدم ارتباط اجتماعی حرم مطهر با بافت پیرامون موجبات جدایی فضایی را فراهم خواهد کرد، که موجب ایجاد فضاهای با امنیت پایین و فاقد هویت مستقل خواهد بود. در گزارشات و مطالبی که از طرح منتشر شده است، اکثراً به بحثهای کمی، مالی و صرفاً کالبدی و ترافیکی توجه شده است و به مسئلۀ اجتماعی که در طراحی شهری امروز مهمترین نقش را دارد، توجهی نشده است.
تجربه نشان داده که چنین طرحهای کارکردگرایانهای، عاقبت خوشی ندارند. نگاه صرفاً اقتصادی و کارکردگرایانه به طرح باعث بهوجودآوردن فضایی شهری میشود که در آن احساس تعلق به مکان از میان رفته و نه تنها مشکلی از بافتهای اطراف حل نخواهد کرد، بلکه آسیبهای اجتماعی فراوانی را نیز ایجاد خواهد کرد همانگونه که در تجارب بهسازی و نوسازی در جهان ثابت شده است که عدم به کارگیری ساکنین در طرحها اثرات جبرانناپذیری را به وجود خواهد آورد. به علاوه، استفاده از سرمایۀ اجتماعی و مشارکت مردمی در فرآیند و اجرای طرح میتوانست در تحققپذیری و پذیرش طرح، نقش مؤثری را ایفا کند. نکتۀ قابل توجه دیگر اینکه طرح بافت پیرامون حرم مطهر یک پروژۀ ملی و قطعاً الگویی برای تمامی بقاع و اماکن متبرکه محسوب میشود لذا لازم است که حتماً مطالعات فضایی و اجتماعی به صورت توأمان و با دقت بیشتری صورت پذیرد. به نظر میرسد که طرح مذکور باید با رویکردی اجتماعی- فضایی بازنگری شود تا هم از نظر فیزیکی و هم از نظر اجتماعی بتواند کارایی لازم را به دست آورد. همچنین برخی از نواحی، نیاز به بازطراحی مجدد با رویکردی اجتماعی دارند و استفاده از روشهای مختلف مشارکت ساکنین، میتواند نقش شایانی در روحبخشیدن اجتماعی به طرح ایفا نماید. لازم به ذکر است که طراحی شهری فقط به مسائل عملی و زیباییشناسی نمیپردازد. بلکه به دستیابی همهجانبه اجتماعی، مشارکتی و پایداری اجتماعی توجه دارد و طیف گستردهای از موضوعاتی که میتواند اثرات اجتماعی ناشی از طراحی فیزیکی را به همراه داشته باشد را در برمیگیرد. پس لازم است که در طرحهای بهسازی و نوسازی که ماهیتی طراحانه دارد، حتماً بعد اجتماعی نیز در نظر گرفته شود.