پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

مریم منصوری : «زندگی شبانه یک فرهنگ است نه تجهیزات و امکانات».

بحث حیات شبانه در هفته‌های گذشته واکنش‌های مخالف و موافق اعضای گروه‌های مختلف را بر انگیخته است. بحث در این باره گستره‌ای از مضرات حضور شبانه در شهر برای بنیان‌های خانواده و تفاوت حیات شبانه با افزایش ساعت کار اصناف تا همسانی حیات شبانه و رفتن به کازینو را در برگرفت. در همین باره نظرآنلاین با مریم منصوری ، دکتری معماری منظر با تخصص زیبا شناسی شهری گفتگو کرده است:

نظرآنلاین: چه نوع فضاهایی در شهر پتانسیل استفاده در زندگی شبانه را دارند؟

مریم منصوری: اگر این تعریف را قبول کنیم که زندگی شبانه یک فرهنگ است و نه مجموعه‌ای از تجهیزات و امکانات فیزیکی و کالبدی، پاسخ به این سؤال که چه نوع فضاهایی در شهر می‌توانند مجری زندگی شبانه باشند، کمی دور از منطق به ‌نظر می‌رسد؛ زیرا شهر شب همان شهر روز است و بخش‌هایی از آن به ‌خاطر شب‌بودن غیرفعال نمی‌شود. البته اینکه واحدهای تجاری و اداری و غیره لزوماً دارای ساعات کار مشخص هستند، اجتناب‌ناپذیر است. اما منظور آن است که در شهری که زندگی شبانه در آن نهادینه بوده و طراحی و برنامه‌ریزی و خدمات‌رسانی بر این اساس است، بلااستفاده‌شدن بخش‌هایی از شهر در شب بی‌معناست. در همین چارچوب، همان ‌طور که در روز فضاهایی در شهر هستند که زندگی شهری در آنها پررونق‌تر است (مکان‌هایی که معمولاً از آنها با نام «فضای جمعی» یاد می‌کنیم)، در شب نیز نقاط و ناحیه‌هایی وجود دارند که دارای ظرفیت بهتری برای پذیرایی از زندگی شبانه هستند. شاید در یک دسته‌بندی کلی بتوان گفت فضاهایی که استفاده از آنها لزوماً وابسته به مصرف‌کنندگی مخاطب نیست (به ‌عبارت دیگر مخاطب برای حضور در آنها لزوماً نیاز به هزینه‌کردن ندارد مانند کافه و رستوران و راسته‌های تجاری و فضاهای خدماتی مثل سینما و استخر) و خود فضا دارای ظرفیت پذیرایی است، فضاهای مناسب‌تری برای برقراری زندگی شبانه هستند. نمونۀ شناخته‌شده از چنین فضایی بام تهران است که ظرفیت نظرگاهی آن می‌تواند محرک اصلی جریان زندگی شبانه باشد و آن را به یک فضای جمعی بدل کند.

نظرآنلاین: زندگی شبانه چه تأثیراتی بر زیباسازی فضاهای جمعی شهری دارد؟

مریم منصوری: اگر زیباسازی را اقدامی فراتر از تزيین صرف تلقی کنیم و برای آن ابعاد دیگر قائل شویم، تعریف عواملی که بر آن اثرگذار هستند، ممکن خواهد شد. زیباشناسی البته یک دیسیپلین فلسفی است که در پیوند با هنر تعریف می‌شود اما در کنار تعاریف کلاسیک، در التقاط آن با ادبیات حوزۀ شهر، بعدی متفاوت می‌یابد. در این چارچوب، اصطلاح زیباشناسی شهری مطرح می‌شود که به ادراک مخاطب از فضای شهر مربوط است. اقدامی که از آن با نام «زیباسازی شهری» یاد می‌شود، عبارت است از مداخلات شهری با هدف اثرگذاری بر درک مخاطب از فضا. مداخلات زیباشناسانه از رایج‌ترین اقدامات در ارتقای کیفیت منظر شهر و اعتباربخشی به فضاهای جمعی شهر در ذهن مخاطب محسوب می‌شود. حال، تولید زندگی شبانه در شهر، در شرایطی که مولد اعتبار و کیفیت در چگونگی استفاده از فضا و ادراک آن نزد مخاطب باشد، یک مداخلۀ زیباشناسانۀ تمام‌عیار است. شهرهایی که امکان استفاده از زندگی شبانه را دارند، در قیاس با شهرهایی که تنها در روز فعالند و در شب، به مسیرهای دسترسی صرف بدل می‌شوند، شهرهایی پیشرو محسوب می‌شوند.

از طرفی، زندگی شبانه در ابعاد جامع خود، دربرگیرندۀ یک فرهنگ کامل است و به نورپردازی و تولید روشنایی در شهر محدود نمی‌شود. زندگی شبانه به ‌معنای قابل‌استفاده‌بودن شهر در شب، فارغ از کاربری روز آن است. اینکه در بعضی تاریخ‌ها، رستوران‌ها، سینماها یا فضاهای تفریحی-خدماتی دیگر در ساعات غیرمتعارف شب قابل دسترس باشند، زندگی شبانه نیست. زندگی شبانه امکان حضور مخاطب در فضای جمعی شهر در شب است و البته که این موضوع دارای پیش‌نیازهایی است از جمله ایمن‌سازی فضا به لحاظ آسیب‌های اجتماعی، تأمین روشنایی، خدمات دسترسی و در گام بعدی، وجود نقاط مکث با امکان فعالیت‌های متنوع مانند رستوران و سینما و فضای ورزشی و موزه و… . در کل، زندگی شبانۀ شهر یعنی امکان حضور در شهر در شب، با همان شرایط و خدمات روز البته با درنظرگرفتن ظرفیت‌ها و محدودیت‌های فضایی. فضاهای جمعی که در روز، مهم‌ترین مرکزهای زندگی شهری‌اند و شهروندان آزادانه در آنها حضور می‌یابند، باید در شب نیز مهم‌ترین قطب‌های گردهم‌آمدن مردم باشند و از این طریق، به ظرفیت‌های شهر اعتبار بخشند و منظر آن را کیفیت دهند. به ‌این ترتیب، تولید زندگی شبانه در فضاهای جمعی می‌تواند گام بزرگ و مؤثری در زیباسازی شهرها باشد.

مریم منصوری

نظرآنلاین: با توجه به گفته‌های شما در رابطه با فضاهای جمعی شهری، چه شهرهایی از ایران پتانسیل بیشتری برای این منظور را دارند؟

مریم منصوری: اساساً اولویت‌بندی شهرها برای پذیرایی از زندگی شبانه رویکرد صحیحی به ‌نظر نمی‌رسد؛ چراکه زندگی شبانه مؤلفه‌ای از زندگی شهری است، هم‌ردیف با سایر مؤلفه‌ها. البته که در بسیاری از شهرهای جنوب ایران به ‌خاطر شرایط اقلیمی زندگی شبانه جایگاه ویژه‌ای دارد اما این پدیده با تعریف علمی از زندگی شبانه و برنامه‌ریزی شهرها براساس آن متفاوت است. در این شهرها، در حقیقت زندگی روزانه ضعیف و زندگی شبانه قوی است حال آنکه ما از شهرهایی به‌ عنوان شهر پیشرو صحبت می‌کنیم که شهر روز و شهر شب در آنها برابری کند. شاید بتوان گفت مؤلفۀ اقلیم می‌تواند محرک خوبی برای تقویت زندگی شبانه در برخی شهرها باشد، اما تنها مؤلفه نیست. زندگی شبانه باید بتواند در هر شهر با هر موقعیت جغرافیایی، اقلیمی، در هر مقیاس و با هر جمعیتی کارآیی داشته باشد و با زندگی مردم پیوند خورده باشد.

نظرآنلاین: زندگی شبانه تا چه حد وابسته به زندگی پیاده است؟

مریم منصوری: زندگی پیاده مانند زندگی شبانه بیش از آنکه به تولید امکانات فضایی و کالبدی محدود شود (تولید پیاده‌راه و نصب انواع روشنایی در شهر)، یک فرهنگ است. زندگی پیاده یعنی شهر، تماماً فضاست و دسترسی نیست؛ یعنی هر نقطه و هر مسیر می‌تواند یک فضای جمعی و فضای مکث باشد؛ یعنی فضاهای شهر بر حسب نوع استفاده در ساعات شبانه‌روز پراستفاده یا بلااستفاده نمی‌شوند. بنابراین زندگی پیاده و زندگی شبانه دو موضوعی‌ هستند که باید در شهر، توأمان فعال بوده و به موازات هم پیش روند. حتی می‌توان گفت این دو به هم وابستگی دارند: شهری که زندگی پیاده نداشته باشد، مطمئناً نمی‌تواند مدعی باشد که در زندگی شبانه پیشرو است؛ چراکه کاستی‌های زندگی پیادۀ آن در شب نیز اثرگذار خواهد بود. همین‌‌طور شهری که جریان زندگی شبانۀ صحیحی نداشته باشد، در برنامه‌ریزی زندگی پیاده ناقص است؛ زیرا مخاطب در فضای شهری جایگاه پذیرفته شده و منطقی نخواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *