طراحی نمای ساختمان های تجاری – اداری و در کل معماری نما، به عنوان پوسته اصلی ساختمان که مستقیما با محیط اطراف و خارج از ساختمان در تعامل است جزو ملزومات طراحی نما است. سهل انگاری در این مرحله منجر به بزرگترین مشکلات برای نمای ساختمان و فضای داخلی آن که رابطه مستقیم با نما دارد و باعث آسیب جدی به زیستگاه شهری می شود.
اخیرا نرم افزارهای پیشرفته و هوشمند تغییری شگرف در طراحی نماهای ساختمانی به وجود آورده اند. امکان طراحی سه بعدی نما و در نتیجه امکان پردازش فرم بصورت کاملا ملموس فراهم شده است. در فرم های سه بعدی اینطور تداعی می شود که مصالح دیجیتالی شکل پذیر و قابل انعطاف هستند، به راحتی میتوان مصالح را اکسترود، اضافه، کم و دفرمه کرد. تحقیق و جستجو برای مصالح قوی ترو سبک تر، عایق قوی تر، مصالح پویا و تلاش برای تحقق رویای معماران مصالح فوق العاده ای را بوجود آورده است. از بین مصالح می توان به دامنه ی وسیعی از شیشه ها که شگفت انگیزترین نوع مصالح هستند، فیبرهای کربنی، کامپوزیت ها و انواع مصالح تخصصی ارگانیک و غیر ارگانیک که سبک وزن اما قوی تر از استیل و تقریبا شفاف و ابر رساناست اشاره کرد.
نماهای تخصصی باعث گردش انرژی در فضای داخلی ساختمان و محیط اطراف آن وسازگاری آن با زیست بوم خود می شوند. این روند، مزیت ها و ضررهایی که بعضی عمدی و بعضی غیرعمدی هستند را نیز در پی دارد. تلاقی تکنیک و تکنولوژی به طور همزمان برای معماران این فرصت را به وجود آورده تا افکار خود را در مورد این رویدادها بازنگری کنند.
نتیجه این تفکرات و بازبینی خلق سطوح هندسی با دقت و کارایی بالا است. آنان تصور می کنند می توان هر فرمی را برای نمای ساختمان طراحی کرد و آن طرح قابل اجراست که تفکر درستی هم هست.
اما اینکه معماران باور کنند که هر مشکلی با استفاده از مصالح ساختمانی مدرن قابل حل خواهد بود و خود را از هر گونه مسئولیتی در مورد اتفاقات داخل یا خارج ساختمان به دلیل تصمیماتی که در طراحی و استفاده از متریال می گیرند، مبرا کنند، پسندیده نیست. به جای این که فرم در کالبد خود پاسخی به شرایط آب و هوایی را فراهم کند، به فرمی غیرکاربردی و پیچیده تبدیل شده است. به این ترتیب نما معنای حقیقی خود را از دست داده و به موضوعی تشریفاتی و غیرکارآمد تبدیل شده است و به جای در نظر گرفتن بستری که ساختمان در آن قرار دارد و نحوه معرفی ساختمان در مواجهه با محیط اطراف بر ظاهر ناکارآمد آن تمرکز دارد.
بیشتر از اینها می توان در مورد مشکلات طراحی نمای ساختمان به خصوص نماهای تجاری – اداری صحبت کرد اما مشکل اصلی واضح و روشن است. طراحان به یک الگو برای نما که قابلیت لازم برای پیش بینی محاسن و معایب و عواقب آن را داشته باشد، نیاز دارند.
شروع فاجعه
اجرای دستوری در طراحی و ساخت نماهای بلند مرتبه با مصالح سنتی و بدون در نظر گرفتن ضوابط و مقررات ملی تدوین شده علی الخصوص مباحث 4، 5، 21 و 22 مقررات ملی ساختمان آغاز این فاجعه است. ریزش نماهای خشک و شکننده در زلزله مهیب در کشور همانند تجربه تلخ زلزله کرمانشاه هشداری جدی برای جلوگیری از تکرار آن است.
مثال ملموس در این موضوع طراحی ساختمان پلاسکو است. این برج اداری تجاری که روزگاری نه چندان دور به عنوان نماد مدرن شهر تهران مطرح بود. در بازسازی آن پس از فاجعه آتش سوزی، کماکان مورد بی مهری واقع شده و هر از گاهی شنیده می شود که در طرح نمای آن از مصالح یک دست آجری بصورت پوسته ای استفاده خواهد شد.
صرف نظر از تفکرات طراح به نظر می رسد در طراحی نمای این برج عظیم با سهل انگاری و حتی عدم توجه به ضوابط و مقررات ملی ساختمان بایستی منتظر فاجعه جدیدی در سقوط نمای پوسته ای و شکننده در آینده نزدیک باشیم. فاجعه ای که این بار دست کمی از فاجعه قبلی نخواهد داشت.