آبادان به منظور پالایش و صدور نفت توسط شرکت نفت انگلیس و ایران به عنوان اولین شهر شرکتی با سیاست های استعماری دولت انگلستان اداره می شد. شرکت نفت در اقدامات شهرسازی و عمرانی خود از یک الگوی سلسله مراتبی و طبقه بندی شده استفاده می نمود. همواره این ادعا مطرح شده است که شرکت نفت در اداره و برنامه ریزی به مسائل قومی، نژادی، شغلی و … نگاهی ویژه داشته است. لذا این نوشتار بر آن است که سیاست فضای سبز را در این نظام سلسله مراتبی تبیین نماید و با نگاهی نقادانه الگوی سلسه مراتبی که بر اساس شاخصه تفکیک، با منظر مصنوع (پالایشگاه) و منظرطبیعی ( فضای سبز) برنامه ریزی شده بود، نقش رسیدن دولت بریتانیا در رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را توضیح دهد.
درسال های نخست شکل گیری شهر آبادان، پالایشگاه آبادان – هسته اصلی صنعت – نقش مهمی در نظام سلسله مراتبی شهر شرکتی، به دو ناحیه شرقی و غربی داشت؛ بخش غربی کارمندی و انگلیسی نشین در مقابل بخش شرقی کارگری نشین ایرانی و هندی. پیدایش اولین نقشه های شهری آبادان به سال 1910 میلادی باز می گردد. مجموعه ای از ساخت و سازهای پراکنده که در اطراف پالایشگاه منظری مصنوع از سازه های مخازن و تأسیسات نفتی در امتداد شط بود، شکل گرفت. آبادان تا قبل از سال های توسعه خود مجموعه ای از محوطه های باز با فضای سبز چمن کاری شده و خیابان های قابل گسترش بود که خانه های ویلایی به صورت «بنگله»های آجری در مرکز باغی وسیع قرار داشت و از طرفی به رودخانه پر آب اروندرود محدود میشد. اما در اوایل سال های 1930 که توسعه آبادان مخصوصا در غرب و جنوب غرب پالایشگاه رونق گرفت بود، کارشناسان انگلیسی دریافته بودند که نیازمند به هم یاری از متخصصین خود در توسعه شهری می باشند. همچنین دولت در نظر داشت مناطق جدید برای صنعت نوپای نفت را طوری طراحی نماید که علاوه بر اینکه بتوانند با یک نگرش استعماری بر جامعه بومی حکمرانی کنند، پاسخگوی حداقل ها، برای رفع نیازهای ابتدایی کارگران شرکت نفت باشند که در آن سال ها اعتراضات متعددی بخاطر تبییض های شرکت رخ داده بود. لذا شرکت های متخصص با هدف توسعه آبادان وارد منطقه شدند و با تفکیک فضاهای عملکردی شروع به طراحی گسترده فضای سبز کردند.
این اقدام در ظاهر نرم شرکت، همچنان با تأکید بر جدا سازی منطقه ای، جداسازی اجتماعی را نیز که همچنان در آبادان متداول بود با خود به همراه داشت. اما به نظر می رسد که این نوع تفکیک و طبقه بندی با معیارهای منظرین نه تنها عاملی نامطلوب نبوده بلکه نکته ای مثبت و مطلوب برای همه اقشار به شمار می رفت. چنانچه تا به امروز از جدا سازی توسط فضای سبز به عنوان نکته ای مثبت در ساخت و سازهای صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد. اقدام منظرین در سال های توسعه آبادان مربوط به کاشت گیاهان همساز با اقلیم در کناره های خیابان ها و مناطق ساحلی می شود که بذر اغلب این گیاهان با مطالعه و حساسیتی خاص از کشورهای مستعمراتی انگلستان همچون هند و افریقا وارد منطقه می شد. همچنین با کاشت و آبیاری چمن در منازل و محلات مسکونی در قطعات وسیع و استخدام باغبان های متخصص خارج از منطقه توانستند منظر غرب پالایشگاه را تبدیل به واحه ای سبز در بیابانی کند که علاوه بر متمایز کردن منظر شهر حتی نسبت به شهرهای همجوار خود همچون اهواز، در تلطیف گرمای طاقت فرسای منطقه نیز نقشی تأثیرگذار داشته باشد. طراحی مناطق «بوارده» در سال های توسعه آبادان با طراحی فضای سبز منحصر به فرد خود و استفاده از کاشی های فیروزه ای در ورودی محوطه، نشان از برنامه ریزی دقیق در منظر شهری داشت. اما در آن سوی شهر منطقه اسکان گارگران شرکت نفت در محلاتی فشرده و متراکم بود؛ البته آبادان قدیم که کمی دورتر از پالایشگاه و مناطق کارگری وجود داشت، تا قبل از دوره توسعه و استفاده از سیاست منظرین همچون لکه ای ناموزون و نامتوازن با آن سوی پالایشگاه خودنمایی می کرد. طراحان متخصص انگلیسی برای تعادل بین منظر این دو ناحیه اقدام به طراحی و ساخت اولین پارک در جنوب منطقه «کولیلاین ها» کردند. احداث این پارک وسیع منطقه جزو اولین دستاورد های معماری وارداتی مدرن در منظر منطقه به شمار می آید که توانست همچون نگینی سبز در شرق پالایشگاه خود نمایی کند. اگر چه این نظام سلسله مراتبی در آبادان هیچگاه از بین نرفت، ولی منظر و عناصر منظرین شهر شرکتی آبادان در تلطیف این نگاه استعماری نقش قابل توجهی داشت.