پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

خیابان شهریار؛ قربانی تصمیم مدیریت شهری در تعریف پروژه

چکیده: به نظر می‌رسد خیابان شهریار نتواند به یک فضای جمعی برای اکثریت شهروندان تهرانی تبدیل شود و مختص اقلیتی باقی می ماند.

در تیرماه ۱۳۹۹، با افتتاح پروژه پیاده‌راه شهریار از پروژه پهنه فرهنگی رودکی، نکاتی از سوی مدیریت شهری طرح شد که مورد توجه کارشناسان قرار نگرفت. توجه به این موارد می‌تواند برنامه‌ریزی برای مدیریت خیابان‌های تهران را در آینده مورد بازبینی قرار دهد:

اول. هزینه پروژه
به گزارش خبرنگار مهر، شهربانو امانی عضو شورای شهر تهران در حاشیه آئین افتتاح گذر پیاده راه شهریار در منطقه ۱۱ تهران در خصوص راه اندازی خیابان کامل در پایتخت گفت: با بودجه ۳۰۰ میلیاردی مصوب شورای شهر این پروژه راه اندازی می‌شود.
اولین سوال که پس از شنیدن هزینه اجرای پروژه، به ذهن متبادر می‌شود این است که اصلا چطور این پروژه به تصویب رسید و اهمیت آن در تهران چقدر است ؟ هر گونه پاسخ به این سوال شبهات زیادی ایجاد می‌کند که اصولا با توجه به زمان و بودجه محدود شهرداری و نیز شرایط مالی کشور، صرف ۳۰۰ میلیارد تومان برای این پروژه به صلاح است ؟ البته که خیابان شهریار متصل کننده دو نقطه متمرکز فرهنگی تهران (تاتر شهر – مسجد و مرکز فرهنگی ولی عصر – تالار وحدت) است و نیز پروژه‌های شهری گران‌قیمت هستند اما در حالیکه سایر برنامه‌های مدیریت شهری در این پهنه هنوز به بهره‌برداری نرسیده و در ابهام به سر می‌برد، تغییر کفسازی خیابان و احتمالا تملک تعداد محدودی پلاک برای تغییر کاربری به کافه یا کلاس آموزشی نمی‌تواند محرک اساسی برای تغییر فرهنگی که هدف اصلی مدیریت شهری بوده، در خیابان باشد.

خیابان شهریار؛ قربانی تصمیم مدیریت شهری در تعریف پروژه

دوم، فعالیت‌ خیابان اول‌
وجود ۳۶ ساختمان تئاتر کوچک، ۱۱۰ خانه تاریخی و کافه های بسیار در این محدوده موقعیتی است که هر مدیر شهری را وسوسه می کند تا به دلیل تعدد این کاربریها به بازسازی آنها اقدام نماید. البته این موضع‌گیری مثبت ارزیابی می‌شود و امری پسندیده است. اما در پاسخ به سوال که چه تضمینی برای جلوگیری از فعالیت دستفروشان در خیابان شهریار وجود دارد مدیریت شهری معتقد است تضمینی در این مورد وجود ندارد و نیروهای یگان حفاظت حضور دارند و قطعا مانع این کار می شوند. این تضاد و رویکرد دوگانه نسبت به فعالیت خیابان (اولی فرهنگی و دومی انتظامی)‌، باعث می‌شود موضع‌گیری اول، امری نمایشی به نظر رسد و نشان می‌دهد مدیریت شهری هنوز تشخیص درستی از فعالیت خیابان و فضای جمعی ندارد.

سوم، بعد نظری پروژه
اینکه مدیریت شهری خیابان شهریار را یک خیابان کامل دانسته‌ و به دنبال مدلسازی برای نمونه‌های بعدی است با صفت‌ها و واقعیات این خیابان در تطابق نیست. اگرچه خیابان کامل یک کانسپت آوانگارد برای طراحی خیابان‌های آینده است اما آیا می‌توان به خیابانی که فقط کفسازی آن تغییر کرده و ورود سواره به آن محدود شده، صفت کامل داد ؟ پاسخ منفی است. مگر اینکه مدیریت شهری برای تبدیل خیابان شهریار به خیابان کامل برنامه‌ای داشته باشد که با توجه به مشخصات کالبدی خیابان و ضرورت‌های آن، این امر غیر ممکن است. از مهمترین ویژگی‌های خیابان کامل، تغییر در نحوه استفاده خیابان است و ۴ مد حمل و نقل در فرع هستند. در شهرهای توسعه یافته امروز، خیابان دیگر به گذر اطلاق نمی‌شود بلکه خیابان یک فضای جمعی است. البته که خیابان شهریار به دلیل اتصال دو نقطه متمرکز پارک دانشجو – تالار وحدت و تالار رودکی از خیابان‌های پربازدید تهران است اما با توجه به مسايل فرهنگی و معضلات اجتماعی محدوده، به نظر می‌رسد خیابان شهریار نتواند به یک فضای جمعی برای اکثریت شهروندان تهرانی تبدیل شود و مختص اقلیتی باقی می ماند. این امر در نحوه و تاثیر‌گذاری مسجد و مرکز فرهنگی ولی عصر در قلمرو این پهنه تا امروز مشهود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *