یکی از معضلات نظام مسکن در کشور به ویژه در ده دهه های اخیر نگاه کالایی به مقوله مسکن سرازیر شدن بخش اعظمی از سرمایه های جامعه در بازار مسکن به امید و سودای افزایش قیمت است، سوداگری که موجب اختلال در نظام مسکن و مانعی اصلی و اساسی در زمینه عدم توانایی خانوارهای اقشار متوسط و ضعیف جامعه بوده است. از سوی دیگر این رخداد باعث رقم خوردن پدیده وجود «خانه های خالی» در کشور است. در واپسین ماه های عمر هشت ساله دولت، آخرین تلاش متولیان امر مسکن در کشور برای حل چالش مسکن ایده ای پر طمطراق بود که به نظر می رسد فاقد هرگونه پشتوانه تخصصی و کارشناسی باشد.
در این ایده طرح معاوضه واحدهای خالی موجود در کشور با زمین های مرغوب مطرح می شود و دولت مدعی است با ارائه واحدهای مسکونی ساخته و تمام شده، سازندگان یا مالکان می توانند زمین های خالی برای ساخت و ساز مجدد و رونق مجدد امر مسکن در اختیار بگیرند.
اما چند سوال و نقطه مبهم در این طرح وجود دارد:
اولا اینکه وزارت راه و شهرسازی از کدام منابع قرار است زمین مرغوب را با ساختمان ها تهاتر کند؟
دوم اینکه با توجه به تراکم بالای ساختمانی در اکثر شهرهای کشور به نظر نمی رسد زمین های در نظر گرفته شده در درون شهرها قرار داشته باشد، لذا زمین های حاشیه شهرها مد نظر بوده است آیا این اتفاق باعث پدید آمدن مسکن مهر دیگری از باب جانمایی واحدهای مسکونی نخواهد شد؟[1]
در بعد دیگر این ایده پیش از اینکه مبتنی بر ایده کارشناسی باشد بر پایه یک نمایش و شو تجاری به منظور ایجاد تهیج و شوک معکوس در جهت کاهش نرخ مسکن و مهم تر از آن، خروج دولت از فشار افکار عمومی ناشی از ناکارآمدی در حوزه مسکن در دوره 8 ساله خویش است. کما اینکه طرح «مسکن اجتماعی» در دولت یازدهم و طرح «مسکن اقدام ملی» نیز چنین بود.
طرح مسکن ملی یکی دیگر از طرح های دولت دوازدهم به منظور تامین مسکن بود که در سال 98 در جهت رفع معضلات ناشی از کمبود مسکن پا به عرصه گذاشت. در این طرح ساخت 400 هزار واحد مسکونی در دستور کار قرار گرفت.
در نگاه اول بیشترین حجم برنامه ریزی ساخت در شهرهای جدید و محل سایت و یا همجوار با طرح مسکن مهر بود، در صورتی که صراحتا در رونمایی طرح عنوان گردید جانمایی واحدهای طرح مسکن ملی هیچ شباهتی با مسکن مهر که به ادعای متولیان مسکن در دولت، مردم نسبت به آن دافعه داشته اند ندارد. در صورتی که طرح و برنامه خلاف آن است.
در بعد دیگر نیز طرح پر طمطراق مسکن ملی یا مسکن ملی اقدام، تنها 400 هزار واحد مسکونی را در دستور کار قرار داشته و در مقایسه با مسکن مهر 3 میلیونی که به واقع می توان آن را نهضتی در مسکن سازی کشور دانست از لحاظ پاسخگویی به نیاز وافر مسکن کارآمد خواهد بود؟[2]
لذا این طرح نیز بیش از آنکه طرحی جامع در راستای رفع مشکلات مسکن کشور باشد بیشتر جنبه نمایشی داشته، نمایشی 7 ساله ، که می توانست صرف تکمیل و رفع نواقص مسکونی مهر گردد.
در بعد اقتصادی نیز بافرض انجام این تهاتر، قیمت یک واحد مسکونی اگر وارد بازار سوداگری مسکن نشود قابلیت ارائه جهت اقشار ضعیف و متوسط جامعه را دارا نخواهد بود.
به نظر می رسد مشکلات مسکن که تنها نیازمند توجه و رفع نواقص مسکن مهر و بازشناسی و بهره گیری از جوانب منفی آن در عدم تکرار اشتباهات در نمونه های مشابه که قابلیت ساخت آنها به مراتب بیشتر از این طرح بوده اکنون به کلافی سردرگم در حوزه دست نیافتنی ترین و مورد نیازترین کالای مردم یعنی مسکن بدل شده و به نظر نمی رسد بتوان با امور نمایشی و دستوری آن را حل نمود.
[1] مهم ترین انتقاد وارده به طرح مسکن مهر و شاید مبنای اصلی عدم توجه به این طرح و عدم تکمیل آن جانمایی آنها در حاشیه شهرها و به تبع آن عدم وجود زیرساخت های لازم جهت زندگی بود.
[2] از چهار صد هزار دستگاه، 200 هزار دستگاه در شهرهای جدید و با مشارکت بخش خصوصی، 100 هزار واحد در مناطق بافت فرسوده و توسط شرکت بارآفرینی شهری و 100 هزار واحد نیز توسط بنیاد مسکن احداث خواهد شد.