پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

سیمای ­شهر تهران و مدیریت دوگانه

چکیده: مدیریت سیمای شهری تهران در مقیاس خرد، رویکرد یکسان ­سازی دارد و در مقیاس سرمایه ­کلان مشکلی با ضابطه ­زدایی نداشته و مدیریت شدن را می ­پذیرد.

مدیریت شهری تهران تفاوت و تنوع در سیمای شهر را در کجا بر می­تابد؟ در یادداشت قبلی؛ سیمای شهر و حکومت شهری گفته شد که مدیریت شهری تهران علیرغم تکیه بر ساز و کارهای جامعه مدنی همچون انتخابات، در حوزه مدیریت سیما، التفاتی به الزامات جامعه مدنی همچون تکثر ندارد و در پی نوعی از یکسان ­سازی و شکل­­ گرایی، رفتاری اقدارگرایانه از خود نشان می ­دهد. اما این رویکرد در همه جا پیش گرفته نمی شود. به نظر می­ رسد رد پای سرمایه ­داری ضابطه گریز در عملکرد مدیریت شهری تهران دیده می­شود.

گفته ­شد که در شهر مدرن، بخش دولتی (حاکمیتی یا ایدئولوژیک) عرصه عمومی را تهدید می ­­کنند و در مقابل «حاکمیت شهری» که اصالت عرصه عمومی را پشتیبانی می­ کند، به دنبال «حکومت شهری» است. اما این همه ماجرا نیست. فربه شدن فضای خصوصی روی دیگر حداکثری شدن دولت است و خود می­ تواند عامل تحدید فضای عمومی شمرده شود. ریشه این نوع نگرش در اندیشه­ های پست ‌مدرن است که با اهدافی چون تکثرگرایی، جامعه مدنی، نهادهای غیردولتی، به ابزاری برای «نئولیبرالیسم» در خلق فضای شهری و تدوین نظام جدید در برنامه ­ریزی شهری بدل می­ شود. مشخصه این نگاه، این است که همه چیز از جمله دولت، قانون، دموکراسی و جامعه مدنی را می ­توان از دریچه اقتصاد دید.

از این منظر، رقابت؛ مهم ‌ترین و باارزش ‌ترین ویژگی سرمایه ­داری است. در اینجا دارایی اصلی نه آرامش اجتماعی بلکه ابراز تمایز است. ابراز تمایز حداکثری با آنچه جامعه مدنی با تأیید تکثر به‌صورت تفاوت آن را می ­پذیرد متفاوت است. فرض جامعه ‌شناختی نئولیبرالیسم این است که ما تحت شرایط مدرنیته زندگی می­ کنیم، جایی که وجود انسان به‌صورت مداوم بازساخته می ­شود. حال سؤال اینجا است که در این فعل ‌و انفعالات ما می ­خواهیم نهادهای سیاسی و جمعی را برجسته­ کنیم یا نهادهای اقتصادی و فردی را. در این نگرش، دومی پایه ­ای مناسب­ تر از اولی است.

این گونه تأکید بر فرد، وجود تکثر را سیمای شهری کافی نمی ­داند و اگرچه پایه نظری آن در جامعه مدنی قرار دارد اما در آن متوقف نمی ­ماند و به نظم سیال آن تن نمی ­دهد و به نظر می ­رسد اساسا به دنبال نظم نیست. به‌عبارت‌ دیگر جامعه مدنی به نفع گرایش ­های نئولیبرالیستی یعنی نوعی افراطی ‌گری و رادیکال­ شدن برخی از وجوه لیبرالیسم، کنار گذاشته می ­شود.

قرار گرفتن سیاست در خدمت اقتصاد؛ متأثر از اندیشه­ هایی است که بالاترین ارزش را در رقابت به مثابه سنجش‌گر هر چیز و هر کس می ­داند. این رقابت، تکثر را به سمت اغتشاش و آشوب می ­راند. هابرماس با تكيه بر اصل رسميت يافتن نهاد مالكيت خصوصي معتقد است كه مالكيت خصوصي بر ابزار توليد، تنها در قلمرو آزادي اقتصادي مفيد نبود بلكه کم­کم فعاليت‌ هاي خصوصي افراد را از حوزه روابط شخصي كه از مدت ‌ها پيش در چارچوب خانواده شكل گرفته بود به بازار كشانيد. او در این ‌باره مي ‌گويد: «فعاليت اقتصادي كه خصوصي شد آنگاه به‌سوی بازاري كالايي جهت يافت كه آن بازار تحت هدايت عمومي توسعه يافته بود و شرايط اقتصادي تحت چنين فعاليتي در خارج از محدوده خانگي براي نخستين بار به‌صورت يك خواست عمومي درآمد». اما امروزه تفوق عرصه خصوصی بر دیگر عرصه ­ها، از طریق خصوصی شدن فضاهای عمومی[1] امروزه روندی در حال رشد است (تصویر 1). بدین معنی که در نتیجه برخی تغییرات اقتصادی-اجتماعی، تولید و کنترل فضا به دست بخش خصوصی افتاده است. برخورد با فضا به‌عنوان یک کالا خصوصی شدن فضاهای عمومی را به دنبال دارد. این اتفاق و تأثیر آن بر فضای شهری بیانگر جهت‌ گیری ­های فضای شهر و نظام برنامه ­ریزی همگام با جهت­ گیری ­های سیاسی-اقتصادی در جامعه است.

امروزه نفوذ نئولیبرالیسم در قلمرو برنامه ‌ریزی و گفتمان مبتنی بر بازار، تبدیل به گفتمان غالب برنامه ‌ریزی شده است. رشد تصاعدی مال ­ها و مراکز تجاری با مالکیت خصوصی در شهر تهران، بیانگر سرایت قوانین و قواعد بازی بازار به حوزه عمومی است.

سیمای ­شهر تهران و مدیریت دوگانه
تصویر 1: گستره بدنه¬ میدان فردوسی تهران. تسلط عرصه خصوصی در قالب ساختمان بانک شهر بر عرصه میدان بی ‌اعتنا به خط آسمان و جایگاه تاریخی آن. عکس: حمید محمدی، 1394

به عنوان نتیجه می ­توان گفت مدیریت سیمای شهری تهران در دو مقیاس اقتصادی مختلف دور رویکرد متناقض در پیش گرفته ­است. در مقیاس خرد، رویکرد اعمال سیاست یکسان ­سازی و مدیریت از بالا را پی می ­گیرد اما در مقیاس سرمایه ­های کلانی که منافع مالی آن مستقیم یا غیر مستقیم به خود مدیریت شهری باز می ­گردد، مشکلی با ضابطه ­زدایی در حوزه سیما و خصوصی ­سازی عرصه­ های عمومی شهر ندارد و مدیریت شدن را می ­پذیرد.

[1] Privatization of public space

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

رضا کسروی

رضا کسروی

دکتری معماری منظر، طراح معماری در مهندسین مشاور
میزان مطالعه مطلب