«گردشگری مجازی»، واژه ای پارادوکسیکال و متناقض است و با فلسفه گردشگری تعارض دارد. ورود به عصر دیجیتال و رشد فزاینده فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی همانند همه کسب وکارها و فعالیت ها، صنعت گردشگری را هم متحول کرده است. در چنین شرایطی «گردشگری مجازی» اشتباه رایج و مصطلحی است که برخی غیرمتخصصین علم گردشگری آن را به عنوان نوعی از انواع گردشگری بکار میبرند و شگفتی اینجاست که حتی گاهی دانشجویان و دانش آموختگان رشته گردشگری هم چنین اشتباهی مرتکب میشوند. ضرورت این توجه لزوم مفهوم پردازی صحیح است که منجر به اندیشه و عمل بهتر می گردد.
گردشگری فراصنعتی اطلاعات محور با زنجیره ارزش طولانی است که این دو ویژگی سبب شده تا فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی نقش شاهرگ اصلی و ستون فقرات این صنعت را ایفا کنند. از دهه 1990 میلادی فناوری های نوین اطلاعاتی، در زیست بوم گردشگری ظهور کرد و به عنوان سازوکاری برای پردازش، تحلیل، ذخیره سازی و انتشار اطلاعات، گردشگری را متحول نمود و ساختار این صنعت را به ميزان زيادي از شكل سنتي آن خارج نمود. این تغییر ساختار «گردشگری الکترونیک» یا «گردشگری مجازی» نامیده می شود.
سیستم های رزرواسیون و مدیریت مقصد، دسترسی آنلاین به منابع فرهنگی، ارتباط بی واسطه تأمين كنندگان و گردشگران، اخذ ویزای الکترونیک، دیجیتالیزه بودن فرایندهای زنجیره ارزش، کاربرد فناوري ارتباطي سيار با توجه به استفاده همه گیر از تلفن هاي هوشمند و در نتیجه امکان سفر با دسترسی به اطلاعات شخصي شده و بلادرنگ و ارائه خدمات بر اساس نياز و مبتني بر خصوصيات محيطي گردشگر، بازاریابی شبکه های اجتماعی، سیستم های مسیریابی و راهنمایی، هوش مصنوعي، دادهكاوي، وبکاوي و وب معنايي برای ثبت و تحلیل رفتار گردشگران و استخراج الگوهای مرتبط، سیستم های حقیقت مجازی و تورهای مجازی که بصورت سه بعدي، زنده و در حالت هاي 360 درجه مقصد و جاذبه مورد نظر را به نمایش می گذارد، اینها همه فضای دیجیتالی کسبوکار گردشگری است. برخی در این فضا با مطرح کردن گردشگری مجازی به عنوان یکی از انواع گردشگری، این حوزه را دچار آشفتگی مفهومی کرده اند و پنداشته اند حضور در سرزمین دیجیتالی وب و مشاهده داده های صوتی، متنی و تصویری، امکان سفرهاي مجازي و غير واقعی به جاذبه های طبیعی، تاریخی، موزه ها، كاخ موزه ها و اماكن باستانی و فرهنگی و … را برای كاربرانی كه قصد مراجعه به اين اماكن و مقاصد ندارند، فراهم می کند. حتی برخی از شهرهای دنیا سیستم های دوربین شهری خود را به سرزمين ديجيتال پيوند داده اند، به طوری که می توان در آنها گشت و عکس یادگاری گرفت. برخی پا را فراتر نهاده و بیان کرده اند که گردشگری مجازی به عنوان نوعی از انواع گردشگری سبب جلوگیري از تخریب مکان هاي مورد بازدید و کاهش تعارض هاي محیطی و اجتماعی است؛ کاهش انواع آلودگي ها و بيماري ها، آسيب رساني به آثار باستاني و ميراث فرهنگي، ترافيك، تصادفات، حوادث مخرب و… از جمله مزاياي گردشگری مجازي است!
قبل از سفر، به ارزیابی و بررسی وضعیت مقاصد بپردازند و تجربه ای مجازی را به مدد تکنولوژی در ذهن خود شکل دهند. گردشگري الکترونیکی (گردشگری مجازی) به معناي گردش یا سفر بصورت الکترونیکی و مجازی نیست. بلکه شامل کلیه اجزاي کسبوکار (تجارت و بازاریابی الکترونیکی، مالی، مدیریت منابع انسانی و تحقیق و توسعه الکترنیکی و…) و همچنین راهبردهاي الکترونیکی شامل برنامه ریزي و مدیریت الکترونیکی براي کلیه بخش هاي این صنعت است. تعاریف و مدل های ارائه شده در خصوص گردشگری الکترونیک، گردشگری هوشمند، گردشگری دیجیتال و یا گردشگری مجازی هم دال بر همین مفهوم است و آن را بخشی از سیستم بازاریابی و مدیریت مقصد دانسته اند.
از دیگر سو تعاریف و مدل های گوناگونی که برای تببین مفهوم گردشگری توسط اندیشمندان و نظریه پردازان این حوزه ارائه شده نشان می دهد که «جابجایی»، «حرکت»، «دوری کردن از فضای زندگی عادی و روزمره»، «بیرن رفتن از محل زندگی خود»، «تعاملات انسانی میهمان- میزبان»، «اقامت موقت در مقصد» و «شرکت و آمیختگی با زندگی مردم محلی و تعامل با آنان » از ارکان اصلی گردشگری است. این موارد که تاکید بر کندن جسم و روح از فضا و محل زندگی روزمره دارد و خصوصا در دنیای امروز از روش های اصولی و شناخته شده برای تجدید قوا و رهایی از تنش ها و استرس ها و قبض ها و گرفتگی های زندگی است، بیانگر این است که گردشگری در فضای مجازی قابل تحقق نیست.
ضروری است گردشگری از هر دو منظر عرضه و تقاضا و تعامل این دو دیده شود. همانطور که بیان شد فنآوري های نوین مهم ترین عامل شتاب دهنده صنعت گردشگری بوده و سیستم هاي توزیع آن را متحول نموده است. به بیان بهتر گردشگری الکترونیک یا گردشگری مجازی تماما به دیجیتالیزه شدن بخش عرضه و فرایندهای توزیع تمرکز دارد و همانند همه صنایع دیگر که با به میدان آمدن تکنولوژی های اطلاعاتی فرایندهای تولید و توزیعشان متحول شده، گردشگری نیز به همان اندازه و حتی بسیار بیشتر در این دو بخش تحول پیدا کرده است.
اما بخش تقاضا و مصرف گردشگری با توجه به مفهوم و فلسفه آن کلا با مجازی شدن در تعارض و تضاد کامل است. گردشگر وقتی گردشگر محسوب میشود که زندگی عادی و محل زندگی روزمره را رها و ترک نماید. چه کسی میتواند مدعی شود آنکه مقابل یک صفحه نمایش، خواه کامپیتر شخصی خواه یک اسمارت فون، نشسته و بر مبل خویش لم داده و از سایت های طبیعی یا فرهنگی بازدید میکند، از زندگی روزمره و عادات همیشگی فاصله گرفته؛ اتفاقا برعکس، دنیای امروز مردمان که تماما شده حضور در صفحات مجازی و رتق و فتق امورشان از طریق آن و گردشگری مجازی خود عین روزمرگی است.
بنابراین خلط معنایی گردشگری مجازی آنجاست که تصور میشود تقاضای گردشگری هم به صورت مجازی قابل تحقق است اما چون فاقد حس حضور در مكان و تجربة زيستن است، شناختي، دستكاري شده و غيرواقعي ایجاد میکند. گردشگری مجازی صرفا نقش مكمل براي گردشگري واقعي دارد و بدیهی است گردشگري كه از فضاي مجازي آغاز و به فضاي واقعي ختم شود، آثار و نتايج شناختی و معرفتی آن فزونتر خواهد بود.
گردشگری مجازی، اکوسیستم گردشگری را مخدوش کرده، تاثیرپذیری اجتماعی و فرهنگی جامعه مقصد، تبادل فرهنگی، تماس مستقیم میان گردشگران و مردم محلی؛ گردش و تفریح گردشگر و … را نادیده می انگارد. حتی با پیشرفت های آتی در حوزه هوش مصنوعی که چه بسا امکان تبادل بو، مزه و … هم از بستر مجازی برقرار گردد، باز هم نمی توان آن را یکی از انواع گردشگری دانست زیرا با مفهوم و فلسفه گردشگری در تعارض است.
[1] مقاله ی با این عنوان به زبان انگلیسی (Virtual Tourism Misunderstood) در سال گذشته در ششمین کنفرانس بین المللی وب پژوهی، توسط اینجانب ارائه شفاهی شد و درSID , IEEE هم نمایه گردید.