اين نوشته مروری به دورههای گوناگون بازسازی شهر کرمان در تاريخ خود دارد.
اين شهر بهعنوان يك موجود پويا، در هر دوره از عمر خود با مشكلاتی مواجه بوده كه با روشهايی بر آنها فائق آمده و اين اتفاق بارها در تاريخ ذكر شده است. هدف اين مطالعه ارزيابي روشهای بازسازی و مرمت شهر در دورههای تاريخی آن است.
شهر امروز كرمان، به شهادت ساكنين و دستاندكاران آمار و اطلاعات، ديگر يک شهر بزرگ و با سابقۀ تاريخي شناخته نميشود. بر اساس آمار بانک مركزي در سال ۷۶ ارزانترين بهاي زمين در شهرهاي كشور را کرمان به ازاء هر متر مربع ۱۹۰۰۰ تومان داشته است. همچنين در سال ۷۶ ارزانترين قيمت مسكن در بين شهرهاي كشور را به ازاء ۶۰۰۰۰ تومان براي هر متر مربع، كرمان داشته است. سابقۀ تاريخي كرمان، شهر را در عدد شهرهاي درجۀ يک قرار ميدهد، لكن شرايط امروز آن حكايت از وضعيتي نابهسامان دارد. کرمان امروز از حيث ارزش زميني و مسكن حتي ارزشهاي درجۀ ۲ نيز رتبۀ پائينتری يافته است.
رساندن خدمات شهري در اين شهر بسيار مشكل و پرهزينه بوده و با شرايط حاضر هيچ تشكيلاتي قادر به تأمين خدمات متعارف به شهروندان نیست. بينظامي در توسعۀ شهر منجر به پيدايش وضعيتي شده است كه ادارۀ آن با فرآيند طبيعي عملكرد شهرداري امكانپذير نيست. حل كوچكترين مشكلات شهري، نيازمند اعتباراتي است كه به دليل نبود آن، بايستي در انتظار تزريق پول از خارج شهر ماند. امري كه احتمال وقوع آن در شرايط حاضر كشور تقريباً منتفي است.
تراكم فعلي شهر در حدود ۶خانوار در هر هكتار است. اين جمعيت كم و با درآمد پائينتر از متوسط بايستي عوارض نگهداري و خدمات يك هكتار را بپردازد. براي خروج از تنگنا بايد به دنبال راهحل اصولي و بنيادي بود چه روشهای مقطعي به شهادت تجربيات مكرر، مفيد و كارساز نخواهند بود. اقدامات اجتماعي موضعي نيز به خاطر تأثيرات سريع آنها لازم است حتماً در چارچوب برنامه و سياست بلندمدت اعمال گردد.
امروزه ظرفيتهايي كه زيرساختهای شهري بايد ايجاد نمايد تا زندگي اجتماعي در شهر رونق پيدا كند در کرمان ضعيف شده است. شهر امروز كرمان مجموعۀ پراكندهاي از مجتمعهای مسكونی است كه چندان با يكديگر مرتبط نيستند. تنها، ناحيۀ بازار نشان از هويت شهري كرمان دارد. بقيۀ شهر به زمينهاي تقسيمشدهاي ميماند كه نزديك به هم پراكنده شدهاند و نشاني از مجموعههاي شهري نداريم.
شهر بنا به تعريف اصيل خود، مجموعهاي پويا و زنده براي زندگي شهروندان است. وجود مسكن يا بعضي اجزاي شهر را به طور جداگانه نميتوان شاخص اصلي شناخت شهر به حساب آورد. شهر نيازمند فضاي شهري به منظور ايجاد ارتباط ميان شهروندان است. صورت شهر تبلور فرهنگ ساكنين آن است. از دورۀ رضاخان خيابانكنيهاي جديد موجب دگرگوني نظام ساماندهي شهرها شده است. ساختار سنتي شهر كرمان را در اين دوره با خيابانهاي جديد درهم ميريزد. رشد سريع جمعيت، مهاجرت از روستا به شهر، توسعۀ بيرويۀ محدودۀ شهري، اعمال نفوذ افراد و نهادهای مالك اطراف شهر در توسعۀ شهر به سمت اراضي آنها بهخصوص در شرايط نابهسامان مديريت شهری در سالهای پس از انقلاب و تفوق معيارهای اجتماعي با هدف ساخت خانههاي بيشتر بدون توجه به معيارهاي ضروري و اصولي شهرسازي از عواملي بودهاند كه بر ساخت بسياري از شهرهاي ما اثر نامطلوب گذاردهاند.
بررسي تاريخ تحولات شهر کرمان نشان میدهد كه اين شهر حداقل هفت دورۀ مشخص تخريب و بازسازی را تجربه كرده است. در هر دوره نيز الگوی برنامه مشخصی براي بازسازي و مرمت شهر از سوی حكومتهای وقت اعمال شده است.
۱. قديميترين آثار شهر کرمان مربوط به شهر دورۀ هخامنشي است. در ناحيۀ قلعه دختر يك شهر طبقاتي با حوزههاي سهگانه كهنوژ، شارستان و ربض متناسب با سنت شهرسازي آن روز پايهگذاري ميشود. در دورۀ ساساني نيز همان شيوۀ قلعهاي و نواحي داخل و خارج شهر ديده ميشود. قلعه در نقطۀ مركزي شهر و شارستان در اطراف آن و طبقات پائين اجتماع بيرون شهر سكني دارند. توسعۀ شهر در دورۀ ساساني با حفظ سياق متداول عصر و به دنبال احداث قلعۀ اردشير در ارتفاع تپۀ مجاور قلعهدختر بوده است. به اين ترتيب روند توسعۀ شهر در عهد هخامنشي مبتني بر صيانت از ناحيۀ تاريخي شهر و ضميمهنبودن جديد به آن است.
۳. طي قرون چهارم تا ششم هجری قمری در عهد سلجوقيان در کرمان مدل جديدي از ساماندهي شهر را مشاهده ميكنيم. بزرگترين حكومت اسلامي در طول تاريخ حكومت سلجوقيان بوده است كه از مرز هند و چين تا شمال آفريقا را پوشش میداده است. در اين دوره شهر محصور شده و توسعۀ آن محدود ميگردد. اندازۀ شهر را در حد متعارفي كه نيازهای جمعيتي ايجاب ميكرده و امكانات حكومتي اجازه ميداده است نگاه ميدارند. توسعۀ كرمان به صورت ساخت مركز جديد شهر در محلي فعلي مسجد ملك شروع میشود. مسجد جامع جديدي در اين نقطه بنا ميسازند و فضاهاي عمومي شهري همچون كتابخانه، حمام، مدرسه، دارالحكومه و بازار را در اطراف آن بهوجود ميآورند. با احداث يك محلۀ جديد آن را به مركز شهر تبديل ميكنند. به اين ترتيب يك محلۀ دولتي به كانون اصلي شهر تبديل ميشود كه عناصر عمومي شهري در آن قرار دارند. اين سياستي است كه حاكم اين دوره اتخاذ ميكند و نتيجه هم ميگيرد. در نتيجه مركز شهر كه در ناحيۀ قديمي خود و در حدود مسجد جامع امروزي بود به بيرون منتقل ميشود و شهر به آن سو توسعه پيدا ميكند. دور محلۀ جديد را حصار ميكشند و به حصار قديم شهر متصل ميكنند. به اين ترتيب شهر را با ايجاد يك محلۀ دولتي جديد كه شامل عناصر شهري نيز هست توسعه میدهند.
۴. سياست حاكمان قراختايي کرمان در قرن هفتم (دورۀ مغول) با دورههاي قبل متفاوت بود. چند روش مختلف را به منظور ساماندهي جديد شهر آزمودند. در مرحلۀ اول سعي كردند در حدود دروازههاي شهر قديم (حدود قلعه دختر) ابنيۀ عمومي مانند بيمارستان ايجاد كنند. در عين حال مركزيت شهر هنوز با مركز شهری است كه در دورۀ سلجوقي ساخته شده و مسجد ملك به عنوان مسجد جامع در آن واقع است. ادامۀ اين سياست و ساخت و ساز در ناحيۀ قلعه دختر منجر به تغيير مركزيت شهر نميشود. (تصوير ۴ در مرحلۀ دوم در قسمت شمالغرب شهر آنروز، در ناحيۀ بازار شاه امروزی كه يك رشته قنات جديد احداث شده بود، تأسيساتي را مستقر مينمايند. مسجد جامع جديد در اين ناحيه ساخته ميشود. مجدداً سياست تغيير ثقل شهر به سمت نقاط مورد نظر در توسعۀ شهر مورد توجه قرار ميگيرد. مسجد جامع، دارالايتام، مدرسه، تأسيسات شهری و امثال آنها ساخته میشود. لكن حكومت وقت دچار تعارضات داخلي بسيار شديد بود. مسجد جامع جديد و برخي بناهاي عمومي در دورۀ حاكم جديد تخريب ميشوند. تعارضاتي كه بين حكام اين سلسله وجود داشته باعث ميشود كه مركزيت جديد شهري آسيب جدي ببيند به نحوي كه امروزه اثري از آن نميبينيم. بعضي از آثار موجود حاكي از اهميت اين نقطه از شهر هستند: مسجد بازار شاه، تكيۀ بازار شاه و مقبرۀ خواجه اتابک.
درمرحلۀ سوم در ناحيۀ قبه سبز (بيرون شهر) با احداث يك مدرسه و ساير تأسيسات شهري مركزيت جديدي بنياد ميگردد. شهر در ناحيۀ غربي كه با حفر قنات جديد آب فراواني داشته توسعه مييابد. تحولات زياد دورۀ قراختايي باعث ميگردد كه اثر مهمي از شهر اين دوره در ساخت شهر كرمان باقي نماند. بنابراين شهر قديم هويت اصلي خود را بهتر و بيشتر از شهر جديد حفظ مینمايد.
۵. دورۀ آلمظفر (قرن هشتم هجري) اگر چه چندان طولاني نبوده است، لكن به دليل ثبات و استقرار حكومت، تأثيرات قابل توجهي در شهر بر جاي مانده است. آل مظفر تصميم ميگيرند كه مركز شهر سلجوقي و قراختايي را دگرگون ساخته و شهر دورۀ مظفري را پيريزي نمايند. براي اين كار ابتدا مسجد جامع مظفري را در بيرون شهر و در محل خرابههاي مركز شهر قديمي بنا ميكنند. در اطراف آن بازار و ساير تأسيسات شهري را شكل داده و مركز شهر جديد را تعريف ميكنند.
راستۀ شمالي_جنوبي كه راستۀ اصلي بازار شهر بوده دو دروازۀ جنوب و شمال شهر را به يكديگر وصل ميكند. مركز شهر قديم يك راستۀ بازار هم داشته است كه در اين دوره مجدداً احيا ميشود. راستهاي كه از شمال شهر در حدود بازار شاه و دروازۀ خراسان (زرند) شروع ميشده، پس از عبور از كنار مسجد پامنار، بازار قدمگاه و چهار سوق كهنه به سمت دروازهاي كه به طرف ماهان ميرود امتداد پيدا ميكرده است. آلمظفر مجموعۀ مركزي خود را كنار مسجد جامع ايجاد میکند و آن را با يك بازار به راستۀ شمالي_جنوبي وصل میكند و در نتيجه چهارسوق كهنه شكل ميگيرد.
۶. کرمان دورۀ صفويه، از جنگها و حوادث دورۀ تيموري بسيار آسيب ديده بود. در دورۀ تيموري كه حدود يك قرن طول كشيد اثر قابل توجهی در کرمان ساخته نشده است. مهمترين تغيير شهر كه در تاريخ ثبت شده، ساخت محلهاي بهنام دولتخانه در حدود خواجه خضر بوده كه دولتمردان حكومت تيموري در آنجا ساكن بودهاند. حصار شهر بهجز افزودهشدن محلۀ دولتخانه به آن تغييري نميكند. افزودهشدن يك محله به شهر، بدون تغيير در ساماندهي شهر بوده است. در دورۀ صفوي يک حكومت مقتدر از لحاظ اقتصادي، سياسي و اجتماعي شكل ميگيرد كه مدت طولاني نيز حكومت ميكند. گنجعليخان يكي از سرداران بلندمرتبۀ شاه عباس به ولايت کرمان فرستاده ميشود. بندرعباس بندري بود كه در عهد شاه عباس و به نام او ساخته ميشود تا به محور جنوبي كشور بها بدهد. چه، صفويان در غرب كشور با عثمانيها مشكلاتي داشتند و در صدد بودند تا به محور جنوبي ايران درطي يك استراتژي بلندمدت ارزش دهند. بنابراين بندر عباس ساخته ميشود و کرمان بهعنوان شهري كه در اين مسير قرار دارد توجه زيادي را جلب ميكند. در مركز شهر اين دوره يك بافت تاريخي تخريبشده وجود داشت شامل محلههايي از جمله سرپل، محلۀ مركزی شهر، اطراف محله گنجعليخان امروز، چهارسوق بزرگ و مركز بازار امروز. محلۀ دولتي در غرب شهر دورۀ تيموری، و در سوی ديگر شهر مسجد جامع مظفری وجود داشت. شهر به طرف غرب رشد و توسعه پيدا كرده است.
بر اساس مدل جديد ساماندهي شهر، راستۀ شمالي_جنوبي قديم شهر كه از رونق افتاده (از بازار شاه و پا منار بهطرف قدمگاه) ديگر بهعنوان راستۀ اصلي شناخته نميشود. به جاي مسير جديدي در شهر مطرح است كه از نزديكي قبه سبز ميگذرد. از دروازه گبري آغاز شده، تا محل احداث مجموعۀ گنجعليخان ادامه پيدا ميكند و به دروازه ريگآباد منتهي ميشود. در محل تقاطع اين راسته با مسير غربي_شرقي شهر مجموعهای در منطقۀ كمرونق و تاريخي ساخته ميشود: ميدان گنجعليخان، بازار گنجعليخان، چهارسوق بزرگ، كاروانسراهاي متعدد، حمام و ساير تأسيسات شهري. ابتدا اين مركز را بهعنوان سهم دولت، آباد ميكنند و احياي نواحي اطراف آن را بر عهدۀ اهالي و روابط دروني شهر ميگذارند. محدودۀ شهر قدري كوچک ميشود و از توسعۀ بيرويۀ آن جلوگيري شده قلب شهر را در داخل آن و در مركز جغرافيايي محدوده قرار ميدهند تا شعاع دسترسي نسبت به نواحي مختلف آن معادل باشد. ساختار شهر بر اساس نظام محلهاي حفظ ميشود و به آن بها و ارزش زيادي داده میشود. به طور اجمالی اقدامات حكام صفوی براي ساماندهي کرمان را میتوان چنين خلاصه كرد: كمكردن و محصوركردن محدودۀ شهر، ايجاد مركز شهر جديد از طريق احداث فضاهاي عمومي، توجه به راستههاي اصلي حركت در شهر.