نقطه کور در سیاست گذاری های نظام حمل و نقل شهری کجاست؟ نقطه کور در علم چشم پزشکی قسمتی از شبکیه است که نوری دریافت نکرده و پیامی به مغز انسان منتقل نمی کند و از این رو نقطه ای است که هیچ وقت بینایی نخواهد داشت. البته زمانی در راهسازی نیز به نقاط کور با حداقل دید و مخاطرات بالاتر اشاره می شود؛ اما اینجا دقیقا منظور مفهومی مشابه با تعریف ارائه شده اول است.
در نظام حمل و نقل شهری هم نقطه کوری وجود دارد که به نظر می رسد هیچ وقت قرار نیست دیده شود. حال و روز شهرهای امروز، سیاست های مدیریت حمل و نقل، دغدغه سایر مسئولین و در نهایت مطالبات شهروندان تنها بر سر افزایش ظرفیت ناوگان حمل و نقل و سرعت جا به جایی شهری ست و کمتر به کیفیت سفر توجه می شود. اگرچه کیفیت سفر دقیقا همان نقطه کوری ست که به نظر قرار است هیچ وقت دیده نشود، چون پیامی را هم به مغز مدیریت شهری منتقل نمی کند.
شهرهای خاکستری امروز تبدیل به پارکینگ بزرگ خودروهای شخصی و غالبا تک سرنشینی شده اند که مجالی برای حرکت باقی نمانده و بهترین راه حل مساله رخنه به فضاهای زیرین شهر شده است. شهروندان کم کم به زیرخاکی بودن عادت می کنند و هرروز مسافت عمودی زیادی را پایین و بالا می روند تا از ترافیک سطح زمین آسوده شوند. مسئولین نیز در پی اعتبار بیشتر برای بسط حفره های زیرزمینی بوده و راه حل بهتری هم ندارند. هرچند به دنبال راه حل هم نیستند.
البته زمانی شهری چون قم قربانی خلاقیت احساسی و بدون مطالعه تصمیم گیران شهر شده است! هر از چندگاهی هم زمزمه احداث خطوط تراموا برای شهرهای مختلف می شود. اما در عمل گاهی شاهد اتفاقاتی چون ریزش زمین در محل احداث ایستگاه های متفاوت خطوط تازه تأسیس مترو هستیم. سوالاتی که مطرح می شود این است که؛ آیا واقعا چاره ای جز شکافتن اعماق زمین وجود ندارد؟ ضرورت صرف هزینه های بالای احداث خطوط مترو، چیزی جز تسریع سفر خواهد بود؟
به عنوان شهروند اگر سطح کیفیت تردد در ناوگان حمل و نقل روی زمین بالا رود آیا باز تردد زیرزمینی ترجیح داده می شود؟ آیا جز اتوبوس های پر از ازدحام واقعا ابزار و روش های دیگری برای سفرهای روی زمین وجود ندارد؟ آیا زمانی که صحبت از جایگزینی شیوه حمل و نقل می شود، تنها گزینه های موجود مونوریل و تراموا و سایر تجربیات دست دوم کشورهای اروپایی و غربی و سایر اندیشه های وارداتی خواهد بود؟ آیا واقعا نمی توان تسهیلاتی فراهم کرد که با صرف کمترین هزینه، بر روی زمین، لذت بیشتری از سفرهای شهری را تجربه کرد؟ تا چه حد در همین خطوط اتوبوس های شهری به سیمای پرتکرار حاشیه مسیر توجه شده است؟
نقطه کور مسأله دقیقا همین جاست. مدیران شهری در موارد مشابه در بهترین حالت دغدغه جایگزینی خودروهای نو با فرسوده را دارند. دلیل اصلی ماجرا ماشینی شدن بیش از حد و کارکردی فکر کردن انسان امروزی است. مسائلی که طبیعتا نتیجه ای جز حس بد زندگی در شهرهای امروزی به دنبال نخواهد داشت. از مباحث حائز اهمیت در نظام حمل و نقل شهرهای امروزی توجه به منظر سفر های شهری ست. چیزی که امروز تبدیل به یک نقطه کور جدی شده است!