بازی و سرزندگی فضای شهری
به عقیده برخی از روانشناسان بازی بویژه بازی های گروهی و فیزیکی، یکی از بهترین روش های یادگیری، تعامل و رفع استرس های ذهنی است. نظریه پردازان رشته شهرسازی چون جین جیکوبز نیز به نقش فضاهای بازی و بویژه بازی های خیابانی در ارتقای امنیت و سرزندگی فضاهای شهری اشاره کرده اند. اما در کشور ما تقریبا در تمام شهرهای کوچک و بزرگ فقدان فضاهای بازی برای بزرگسالان به چشم می خورد.
ضرورت خلق فضاهایی برای بازی های خیابانی و کم لطفی طرح های توسعه شهری
اگرچه در گذشته بازی های خیابانی بخش مهمی از فعالیت روزانه کودکان و جوانان را به خود اختصاص می داد و حتی با وجود نبود فضاهای طراحی شده، از اراضی بایر و رها شده به اصطلاح (خرابه ها) برای بازی های خود انگیخته استفاده می کردند. اما متاسفانه عدم توجه به این بخش مهم از فضاهای در دسترس محلی برای فعالیت های فیزیکی و اجتماعی، منجر به کاهش تحرک و تعاملات ساکنان و روی آوردن بیشتر به بازی های مجازی شده است.
این زمین های بازی یا به اصطلاح بازی های خیابانی علاوه بر قابل استطاعت بودن برای تمام گروه های اقتصادی(نسبت به سالن های ورزش)، بستری برای شناخت بهتر ساکنان محله های مسکونی هستند. از سوی دیگر به نظر می رسد مدیریت شهری در قبال دریافت عوارض از شهروندان موظف به فراهم کردن فضایی در دسترس برای تمام اقشار شهروندان است.
در طرح های توسعه شهری مانند طرح تفصیلی نیز معمولا برنامه ریزی و طراحی لازم برای چنین فضاهایی صورت نمی گیرد. فضاهای بازی غالبا به کودکان اختصاص پیدا می کنند و البته مجموعه های ورزشی در شهرداری نیز بخشی از اینگونه فضاها را دربر دارند که خالی از هزینه نیستند. اما در واقع منظور این نوشته از «بازی» نوع ارگانیک آن و شبیه بازی های خیابانی مسبوق و با امکان انجام انواع بازی های فیزیکی است.
البته همانطور که در مباحث مربوط به تاب آوری شهری نیز ذکر می گردد فضاهای چند منظوره و گسترده درون بافت مسکونی می توانند علاوه بر کارکرد مذکور در هنگام بحران نیز مفید باشند. نمونه هایی از چنین فضاهایی در برخی از کشورها مانند فرانسه با داشتن حفاظ های توری شکل و قابل رویت (نفوذپذیری بصری) برای تنیس یا دوچرخه سواری زنان وجود دارند و معمولا حضور فعال خانم ها در چنین فضاهایی موجب ارتقا امنیت بافت مسکونی نیز می گردند.
همانطور که گفته شد در واقع بازی صرفا مختص کودکان نیست و می تواند به عنوان ابزاری برای بهبود سلامت روح و جسم و ارتقای سرمایه اجتماعی بویژه در بافت مسکونی استفاده شود. همچنین در فضاهایی با چیرگی بالای جنسیتی مانند شهرهای ایران، این فضاها می توانند عرصه ای برای حضور و تعامل بیشتر دختران و زنان محسوب شوند.
به نظر می رسد کنترل بیش از حد و طراحی جزئیات در چنین فضاهایی صحیح نبوده و بهتر است ساختار اصلی فضای بازی طراحی گردد و مابقی در گذر زمان و باتوجه به نحوه استقبال ساکنین، برنامه ریزی شود. برای مثال در بافت محلی و در ساعات خلوت تر روز، از چنین فضاهایی برای حضور دستفروشان و بازارهای محلی و روزانه می توان بهره برد. لذا به نظر می رسد برنامه ریزی برای خلق و مکان یابی بهینه فضاهای بازی (و نه ورزشی) در طرح های فرادست مناطق مسکونی شهری بسیار ضروری است.