آیا سکوت شهرداری در برابرعدم رعایت قانون در محل شکل گیری پاتوق های جدید در محلات مسکونی منجر به بالابردن سرمایه اجتماعی شهر تهران می شود؟
در بسیاری از محله های شهر تهران که زمین دارای ارزش بالایی است قسمت هایی از یک خیابان که جداره همکف آن از تجاری به کاربری هایی تفریحی مانند رستوران، بستنی فروشی، کافه و غیره تغییر کاربری داده اند، شهروندان زیادی را از نقاط مختلف شهر در ساعات بعدازظهر و شب به این نقاط جذب کرده و به اصطلاح عامیانه به پاتوق هایی برای جوانان در شهر تبدیل شده اند. تبدیل بخش اعظم معبر به پارکینگ برای افزایش رونق کسب و کارهای جداره معبر، ایجاد آلودگی صوتی و ترافیک سنگین و مسدود کردن محل عبور مرور از معضلاتی است که در این نقاط شهری به چشم می خورد و روند عادی زندگی ساکنین بومی را با مشکلات جدی روبرو می سازد.
در مقابل تمام این نقض قوانین و هرج و مرج شکل گرفته شاهد سکوت شهرداری و پلیس رهنمایی و رانندگی به عنوان متولیان اصلی برقراری نظم در سطح شهر به نفع مالکان واحدهای تجاری هستیم. این سکوت و انفعال از سوی شهرداری در چنین نقاطی منجر به سلب آسایش ساکنین بومی و کوچ آنها از این نقاط به نقاط دیگر شهر شده و بافت اجتماعی این محلات را که بعضا از محلات قدیمی و با هویت شهر به حساب آمده و دارای روابط محلی و همسایگی، حس تعلق به فضا و سرمایه اجتماعی بالایی هستند را تغییر داده و آنها را به محلاتی بی هویت با معضلات اجتماعی و فرهنگی خاص خود تبدیل می کنند.
سرمایه اجتماعی شهر که طی دهها سال به تدریج شکل گرفته، به راحتی طی چند سال قربانی سوداگری قشر محدودی که تعلق خاطری به بافت محله، روابط انسانی و همسایگی و پیوندهای اجتماعی آن ندارند می شود.
در بلندمدت نیز شهرداری به عنوان متولی اصلی مدیریت شهر از آنجایی که برای رسیدن به اهداف خود به بهترین شکل و کمترین هزینه نیازمند سرمایه اجتماعی، پیوندهای محلی و حس تعلق شهروندان می باشد متضرر خواهد بود. و این پاتوق های شهری به دلیل نداشتن روابط عمیق، تعلق به بخش خصوصی، عدم حس تعلق به فضا و بسیاری دیگر از شاخص های فضاهای جمعی شهری هرگز قادر نخواهند بود به فضاهای جمعی پایدار و کارآمد در سطح شهر تبدیل شده و تنها سوداگران هستند که در این میان با سکوت شهرداری و خواب زدگی آن به اهداف مالی و اقتصادی خود دست پیدا می کنند.