مشارکت بر چند نوع است: یک مشارکت شعاری که در واقع مشارکت محسوب نمیشود و نیت اصلی آن تأمین منافع مراجع برنامهریزی است و علت اصلی توسل به مشارکت، کسب مشروعیت برای طرح و کاهش مقاومت مردم در مقابل آن است دومین نوع مشارکت محدود است که نیت تأمین منافع مردم تا جایی است که با منافع مردم و مراجع برنامهریزی تضاد پیدا نکند و پشتوانۀ آن، دیدگاههای کارکردگرایانه و فنسالارانه است و سومین نوع مشارکت واقعی است که نیت تأمین حداکثر منافع مردم و جلب رضایت عموم مردم است. هزینههای این امر توسط دولت یا سازمان پشتیبان طرح تأمین میشود. جریان اطلاعات در این نوع مشارکت، دوسویه و بسیار فعال بوده و مراجع برنامهریزی و مردم هر دو اطلاعاتشان را در اختیار هم میگذارند. پشتوانۀ فکری اینگونه از مشارکت، دیدگاههای مردمسالارانۀ لیبرال و مشارکت مستقیم است. بنابراین حضور مردم و مشارکت آنان در نوسازی مشارکتی بافت فرسوده بسیار حائز اهمیت است و این مشارکت نه تنها در مرحله اجرا که باید در تمام مراحل اقدام صورت پذیرد تا میزان رضایتمندی ذینفعان و ذینفوذان بالا رود. اما بررسی این مهم که با ورود به کدام بخش از نوسازی و اقدامات، میتوان زمینهساز مشارکت بیشتر مردم، و تأمینکننده رضایتمندی آنان شد، موضوعی است که در این تحقیق به آن پرداخته میشود. اما متأسفانه در طرحهای اجراشده در ایران، نیت اصلی برنامهریزان عمدتاً تأمین منافع خود و کارفرمایان است. دامنۀ مشارکت، تأمین اعتبار مالی طرحها و نگاه به مشارکت عموماً، به عنوان ابزاری جهت مشروعیتبخشی به طرحهاست. در این طرحها نظرخواهی از شهروندان صورت نمیگیرد، حق اعتراض به طرح و نظارت شهروندان وجود ندارد و جریان اطلاعات عمدتاً یکسویه است.
جهت مداخله و نوسازی در بافت فرسوده باید ابعاد گوناگون بافت از جمله ابعاد اقتصادی، سیاستی، اجتماعی، فرهنگی،کالبدی و زیستمحیطی مورد توجه قرار گیرد و در هر یک از اقدامات از روشهای نوسازی مشارکتی برگرفته از روشهای جهانی و تجارب انجامشده در ایران استفاده شود. از جمله آنکه در حوزۀ سیاستی مردم در جریان برنامۀ زمانبندی و اجرایی قرار گیرند و با مسئولین و آلترناتیوهای پیشرو آشنا شوند یا در حوزۀ اقتصادی برنامههای مالی و میزان وام و برنامههای بازپسدهی مشخص شود. و یا در زمینۀ محیطزیستی، فضاهای سبز برای آنها در نظر گرفته شود و نخالههای ساختمانی سریعاٌ جمع شوند و از لحاظ بصری آلودگی ایجاد نکنند. در نهایت در تحقیقات انجامشده نتیجه آن است که در میان این حوزهها جهت تحقق مشارکت کامل، ورود به مباحث اجتماعی و تأمین زیرساختها قبل از مداخلات کالبدی صرف ضروری است و میتواند موفقیت پروژه را تضمین کند.