گفتگوی نظرآنلاین را میخوانید با بابک نوروززاده ، راهنمای طبیعت و فرهنگی:
نظرآنلاین: آیا دورههای آموزشی راهنمای تورلیدر توانسته نیاز بخش گردشگری را در این زمینه تأمین کند؟
بابک نوروززاده : قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهیم باید در ابتدا ببینیم که تورلیدر چه کسی است. تورلیدر نمایندۀ مجموعۀ تورگردان عمدهفروش است که ناظر بر صحت اجرای تعهدات فروختهشده به تورگردان خردهفروش است. یکی از وظایف تورلیدر، انتخاب Tour Guide است.
اما Tour Guide کیست؟ Tour Guide در واقع سرپرست مسافران است. شخصی است که آژانس به عنوان نمایندۀ خود انتخاب کرده تا آن تعهداتی را که نسبت به مسافران دارد، انجام دهند. Tour Guide زبان گروه است و قرار است که مسافران را با توجه به برنامه سفری که آژانس در اختیار آن قرار داده، به مقصد ببرد و تور را اجرا کند و برگرداند. منتها ما امروزه به جای آنکه از واژۀ صحیح Tour Guide استفاده کنیم، از Tour Leader استفاده میکنیم. و ما هم سعی میکنیم در ادامه از همین واژۀ Tour Leader استفاده کنیم چون بیشتر جا افتاده است.
نظرآنلاین: پس آیا مؤسسات آموزشی توانستهاند Tour Guideهای خوبی تربیت کنند؟
بابک نوروززاده: باید به این نکته اشاره کرد که مؤسسات سعی میکنند که مهارتهای Tour Guideی یا تورلیدری را به فراگیران آموزش بدهند به طور کلی این مهارتها به دو دسته تقسیم میشوند: یکی مهارتهای مربوط به دانش فنی و یکی مهارتهای مربوط به امور رهبری یا تورگردانی.
در رابطه به مهارتهای تورلیدری در زمینۀ دانش فنی باید این را در نظر گرفت که تورها با مقاصد مختلفی برگزار میشوند و هدفهای خاصی را دنبال میکنند و باید تورلیدر مختص به آن برنامه برای آن در نظر گرفته شود. یعنی مهارتهای فنی آن تور مخصوص را داشته باشد، به عنوان مثال تورلیدر طبیعتگردی یا ایرانگردی یا فرهنگی و یا موارد دیگر. اما در مورد مهارتهای مربوط به امور رهبری که وجه اشتراک همۀ تورها هست، این مسئله به صورت عمومی باید آموزش داده شود.
نظرآنلاین : آیا اینکه دورههای عمومی برای راهنمایان گردشگری طراحی شود، نیازهای اساسی گردشگران را برطرف میکند؟
بابک نوروززاده : مسافران امروز مثل گذشته دیگر سفر نمیکنند، افرادی هستند آگاه و هوشمند که به صورت هدفمند سفر میکنند. در نتیجه تورلیدری که باید در خدمت آن گروه مسافران باشد هم باید از قبل آموزشهای فنی را در آن زمینۀ خاص دیده باشد تا بتواند به آن مسافران در اجرای بهتر تور کمک کند. در گذشته در کشور خودمان یک نوع کارت تورلیدری صادر میشد که عموماً مربوط به سایتهای فرهنگی یا جاذبههای گردشگری تاریخی بود که به عنوان ایرانگردی، جهانگردی یا همان کارت فرهنگی یا دورۀ فرهنگی شناخته میشد. در سالهای اخیر دورههای دیگری هم نیاز بهشون احساس شد. مهمترین دوره، دورۀ طبیعتگردی بود. اصولاً طبیعتگردی، یک شاخۀ نوین در امر گردشگری در سطح جهان است. در ایران جدیدتر است ولی با سرعت خوبی در حال پیشرفت است. در ۱۰ سال گذشته شاهد آن هستیم که تورهای تخصصی طبیعتگردی اجرا میشود توسط آژانسهایی که متخصص این زمینه هستند و نیاز علاقمندان را پاسخگو هستند. البته کار به همینجا ختم نمیشود و خودِ طبیعتگردی هم به شاخههای مختلفی تقسیم میشود. مثل پرندهنگری یا راهنمای کوهستان یا مثل راهنمای ریختشناسی یا دورههای دیگر. و این ملزم به این است که راهنمای این حوزهها هم تربیت شوند. آموزشگاهها هم سعی میکنند از نظر فنی از بهترین اساتید استفاده کنند برای تربیت راهنماهای تخصصی جدیدتر و بهتر.
به عنوان مثال در دورۀ عمومی طبیعتگردی دروسی مثل آشنایی با گیاهان ایران، پستانداران، خزندگان، ماهیان ایران، پرندهنگری، زمینشناسی و پروانهها، جغرافیای طبیعی ایران، آشنایی با نجوم و عکاسی طبیعت به علاقمندان این رشته آموزش داده میشود. اساتیدی که این رشتهها را تدریس میکنند، عموماً شناختهشده هستند و آموزشگاهها هم سعی میکنند از حضور بهترین اساتید بهره ببرند.
بعد دیگر آموزش مهارتها در واقع آموزش فنون و مهارتهای تورگردانی هست که بسیار مهم است. گفته میشود مهم نیست چه میگویی، مهمتر آن است که چگونه میگویی. در واقع یک تورلیدر خوب میتواند حتی با دانش کم یک تور را بسیار خوب اجرا کند و یک تورلیدری که دانش خوبی هم داشته باشد، به دلیل نداشتن امور رهبری نتواند از پس یک اجرای خوب برآید. معمولاً خصوصیاتی که یک راهنما باید داشته باشد، اینگونه است:
یکی اینکه ذاتاً باید بتواند یک رهبر باشد تا بتواند افراد را به دنبال خودش همراه کند و از همراهی آنها بهرهمند شود. در واقع یک راهنما باید قابلیت هدایت و رهبری گروه مسافران را از مبدأ تا مقصد و بازگشت به مبدأ در طول مدت زمان برنامهریزیشده داشته باشد. از طرفی مسافران هم باید تابع شخص راهنمای تور باشند. ولی همۀ اینها برمیگردد به قدرت رهبری شخص راهنما.
یکی دیگر از ویژگیهای یک تورلیدر داشتن اعتماد به نفس است. شخص راهنمای تور باید بتواند در اجرای تور که ممکن است با حوادث و اتفاقات غیرقابلپیشبینی روبرو شود، ابتدا خونسردی خود را حفظ کند و بتواند به خودش مسلط شود. و در ادامه بتواند این مشکل را رفع کند و اجازه ندهد که این مشکل به صورت یک بحران دربیاید. در واقع یک تورلیدر برای این به همراه مسافران است که اولا از بروز هرگونه حادثه و رویداد منفی جلوگیری کند و اگر هم اتفاقی افتاد، بتواند شرایط را کنترل و مشکل را حل کند.
یکی دیگر از مهارتهای یک راهنما، توانایی و مهارت در ایجاد ارتباط با مسافران است. یک راهنمای خوب با روابط عمومی قوی و خوشبرخوردی است که میتواند به شکل مناسبی با مسافران ارتباط برقرار کند و با کنترلکردن نامحسوس مسافران اجازۀ بروز هر اتفاقی را ندهد.
یک راهنمای تور باید فن بیان خوبی داشته باشد و شمرده صحبت بکند. مسلط باشد به بیان خود و با لحنی صحبت کند که نه بلند باشد و نه کوتاه. در واقع شنونده را در نظر بگیرد که رنج سنی یا طبقۀ الجتماعی شنوندگانش از چه سطحی تا چه سطحی است و با همۀ اینها بتواند ارتباط کلامی برقرار کند.
یک راهنمای خوب باید قدرت جاذبه داشته باشد تا بتواند مسافرانش را با خود همراه کند. یک راهنمایی که بداخلاق باشد یا برخورد نامناسبی با مسافرانش داشته باشد، از این قضیه بینصیب میماند. یکی از راهها ارتباط چشمی با مسافران است. یا شوخ طبعی البته نباید این شوخی حالت منفی یا تمسخر پیدا کند. راهنما باید اشتیاق را در مسافرانش به وجود آورد و با کنجکاوکردن مسافران بتواند آنها را به سمت خود بکشد.
یک راهنما باید ثبات شخصیتی داشته باشد. بتواند یک حس قوی اخلاقی را به مسافران القا کند. شخصیت او باید آنقدر قوی باشد که بتواند در مسافرانش تأثیر بگذارد. چون مسافران یک راهنما میتوانند از تمام اقشار جامعه باشند و آن افراد هم ممکن است خودشان رئیس باشند یا در بخشهای مختلف جامعه به نوعی تأثیرگذار باشند و این قدرت راهنما است که بتواند با همۀ افراد ارتباط برقرار کند.
و جمع همۀ اینها یعنی جمع علوم و فنون مهارتهای تورگردانی میشود اینکه تورگردان باید ابتکار عمل داشته باشد. تعدادی از اینها میتواند به صورت ذاتی در راهنما وجود داشته باشد و تغعدادی هم باید ا«وزش داده شود و باید با تمرینکردن به آن برسد.
نظرآنلاین: در مورد دورس تدریس شده برای راهنمایان گردشگری هم صحبت کنید. نظر شما در این مورد چیست؟
بابک نوروززاده : البته در دورههای تربیت تورلیدری خیلی از دروس تدریس میشود و از حضور تورلیدرهای قوی برای آموزش این موارد استفاده میشود ولی گاهاً دیده میشود که این اطلاعات یا انتقال این دانشهای تجربی کاملا به تورلیدرهای آینده منتقل نمیشود و تورلیدرها زمانیکه خودشان وظیفۀ رهبری یک تور را برعهده دارند با مشکلاتی مواجحه میشوند که ناشی از نداشتن مهارت کافی در کنترل یک تور هست و این خیلی مسئلۀ مهمی است که باعث ایجاد بحران میشود. اگر یک راهنما در مورد یک موضوع خاص، اطلاعات فنی خاص نداشته باشد، میتواند بگوید من نمیدانم و بعدا به سؤال شما پاسخ میدهم اما اگر نداند که با بحرانی که پیش آمده چه کند، تور وارد بحران میشود. در واقع عمده تمرکز موسسات آموزشی برای تربیت راهنمای تور بیشتر به نکات فنی دوخته شده تا اینکه نکات تورگردانی آموزش داده شود.
البته در آن زمینه هم بیعیب و نقص نیستند و یکی از مسائل این است که ساعات هریک از تکدرسهای تورلیدری گاهاً به آن میزانی که فراگیر به آن سطح از دانش برسد، نیست و در واقع مسائل ابتدائی یا عمومی آن تخصص به فراگیران داده میشود و انتظار میرود که آن فراگیر، در ادامه مطالعات جانبی را خودش ادامه دهد. اما میشود از سفرهای کمک آموزشی استفاده کرد برای اینکه آن اطلاعات فنی را که فراگیر در کلاس به صورت نظری آموزش دیده است، در قالب یک سفر آموزشی به طور عینی ببیند و لمس کند. در مورد این سفرها، یک سری ایرادات گرفته میشود. مثلاً در موسسات امروزه برای هر درسی یک سفر در نظر گرفته میشود. ولی میتوان اینها را به صورت تجمیع انجام داد یعنی در فصل بهار از اساتید متفاوت برای سفر استفاده کرد در یک منطقۀ آبوهوایی که ویژگیهای یک سفر بهاری را داشته باشد و همزمان یک استاد گیاهان به بررسی پوشش گیاهی آن منطقه، استاد خزندهشناسی به بررسی خزندگان آن منطقه، استاد پستانداران به همین شکل و برای تمامی درسها همین روند انجام شود. بنابراین یک فراگیر، در قالب یک سفر آموزشی عملی چندروزه که همزمان استقرار و طبیعت را هم آموزش میبیند، حضور داشته باشد. و در فصل تابستان هم در موقعیت جغرافیایی جدید، در فصل پاییز همینطور، و در فصل زمستان هم به همین شکل. اینها کمک میکند تا دانشجو یا فراگیر دروسی را که به صورت نظری آموزش دیده، به صورت عملی هم لمس کند و یک بار تجربه کرده باشد. در ضمن تمام این موارد در انتها منجر میشود که فراگیر بتواند رشته یا زیرشاخۀ تخصصی خود را کشف کند تا بتواند در آینده به صورت تخصصی در آن زمینه مطالعات خود را پیش ببرد و بتواند به یک راهنمای تخصصی در زمینۀ خاص تبدیل شود.
ما امروز راهنمایان تور فراوانی را شاهد هستیم که هرساله از مجرای سازمان میراث عبور میکنند و صاحب گواهینامه یاکارت تورلیدری میشوند. بدون شک همه اینها از نظر فنی ای اصول تورگردانی در یک سطح نیستند چون ممکن است خودشان مطالعات یا تجربۀ قبلی در این زمینه داشته باشند و هم اینکه آموزشهایی که در هر موسسه دیدهاند متفاوت باشد یا حتی برداشت آنها و تمریناتی که انجام دادهاند متفاوت باشد. بنابارین بازار کار برای تورلیدری بیشتر فراهم است که بیشترین توانایی و بیشترین میزان سازگاری را با بازار کالر داشته باشد. نقش آموزش مهمترین قسمت این زنجیره هست که کیفیت آموزشی آن موسسۀ آموزشی میتواند بیشترین تأثیر را در بالابردن میانگین توانایی خروجیهای هر موسسه داشته باشد.
موسسات میتوانند با برگزاری دورههای تخصصی کمک بزرگی به فراگیران بکنند که صرفا در یک مورد خاص یا حوزۀ تخصصی مورد علاقۀ خود فعالیت کنند و با توجه به اینکه رقابت کمتر میشود، امکان آنکه آن راهنما در آینده بتواند از بازارا کار سهم بیشتری را به خود اختصاص دهد، میرود بالا. مثلاً دورۀ کودک، راهنمای کوهستان، راهنمای پرندهنگری، ژئوتوریسم و دورههای تخصصی دیگر. اینها باعث میشود که یک شخص که به یک از این حوزههای خیلی علاقمند است، بتواند از تجربیات استفاده کند و یک تخصص را یاد بگیرد و بتواند به صورت تخصصی در یکی از حوزهها کار کند. و چون رقیب در این حوزهها کمتر است، میتواند سهم بیشتری را از این بازارها به خود اختصاص دهد.
آگاهکردن یک تورلیدر به وظیفۀ واقعی خود و ملزمکردنش به رعایت کدهای اخلاقی هم خیلی مسئله مهمی است که باعث میشود یک تورلیدر از نظر اخلاقی هم شخصی قابل اتکا باشد و لزوماً دست به هرکاری برای جلب توجه و راضی نگهداشتن مسافرانش نکند.
در انتها باید گفت که مؤسسات با بالاتربردن ساعات آموزشی و استفاده از اساتید با تجربه و در واقع خارجکردن آموزش از حالت نظری صرف به حالت عملی و آشناکردن آنها با مبانی اخلاقی و داشتههای فرهنگی و طبیعی و تخصصیکردن آموزشها میتوانند کمک خیلی بزرگی به تربیت نسل بعدی تورلیدرها کرده باشند.