شهر مشهد و پیچیدگی ابعاد مختلف بافت پیرامونی حرم امام رضا
پس از بروز اولین نتایج طرح نوسازی و بهسازی بافت پیرامونی حرم امام رضا (ع) در سال های اخیر، متخصصان گرایش های مختلف به تدریج ابعاد گوناگون آن را مورد ارزیابی، آسیب شناسی و نقد قرار داده اند به طوری که در حال حاضر منابع ارزشمند متعددی پیرامون نقد و آسیب شناسی ابعاد طرح در دسترس تمام پژوهشگران قرار دارد.
حتی بر پایه این نقد و بررسی ها، راهکارها و طرح هایی به منظور بهبود و رفع آسیب های به وجود آمده، ارائه شده و اقداماتی نیز بر پایه آن ها صورت گرفته است. اقداماتی که گاها با ادعای آسیب شناسی جامع و کشف علت، اقدام به مداخلات نموده اند اما غالبا در دستیابی به نتیجه مورد نظر موفق نبوده اند.
حال این سوال مطرح می شود: علت یا علل عدم توفیق اقدامات صورت گرفته در یک دهه گذشته که غالبا با نقد طرح نوسازی و بهسازی (طاش) و با ادعای بهبود شرایط و رفع آسیب ها، صورت گرفته اند، چه بوده است؟
ارزیابی مرحله به مرحله تمامی مداخلات شهری لازمه تکامل و پیشرفت آنها است و فواید متعددی برای آن شمرده می شود که از جمله مهمترین آن ها جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته است. از این جهت ارزیابی مداخلات شهری از جنبه های مختلف، شرط لازم برای اقدامات و مداخلات بعدی است.
با توجه به پیچیدگی ابعاد مختلف بافت پیرامونی حرم امام رضا (ع) به نظر می رسد موارد متعددی در موفقیت یا عدم توفیق راهکارها و طرح های ارائه شده نقش دارند: فساد سیستمی و مدیریتی، مشکلات اقتصادی، تعدد ذی نفعان و ذی نفوذان، حقوق مکتسبه و… از جمله این دلایل هستند.
اما نکته مغفول در این میان آنست که غالب مطالعات، آسیب شناسی ها، راهکارها و اقدامات صورت گرفته، ناشی از تحلیل ها و نگاه های جزء نگر بوده اند که صرفا به منظور برطرف کردن آسیب های موضعی شناسایی شده و بدون توجه به تاثیرمداخلات بر کل بافت و بر دیگر اجزا اعمال شده اند. اقداماتی که گاها با صرف وقت و هزینه های زیادی صورت می گیرند و نتیجه ای که حاصل می شود، تغییر چندانی در وضعیت ایجاد نمی کنند.
چرا که فقدان رویکردی کل نگر، مانع فهم کلی از مشکل و تشخیص علل اصلی آسیب ها و در نتیجه عدم تشخیص درست و کامل مساله شده است. همانگونه که در علم پزشکی، گاهی چندین درد از یک بیماری ناشی می شود. در این صورت تسکین درد های جزئی با مسکن و داروهای موضعی مشکلی از فرد مریض برطرف نمی کند و فقط به طور موقت درد او را تسکین می دهد. اما پزشک (حکیم) حاذق به دنبال کشف علت اصلی آن بیماری و سپس درمان آن است.
به یقین هسته اولیه و علت وجودی شهر مشهد قرارگرفتن بارگاه امام رضا (ع) و شکل گیری استخوان بندی و دانه های تشکیل دهنده شهر حول این هسته بوده است. بنابراین حرم مطهر به عنوان مرکز و زیارت به عنوان عملکرد اصلی، علت و دلیل وجودی شهر بوده که معنا و هویت اصلی شهر حول آن تعریف می شد. اما از زمان شروع مداخلات مدرنیستی تا به امروز، بواسطه دیدگاه جزءنگر طرح های جامع و تفصیلی، با تضعیف هسته اصلی شهر، به تدریج مراکز جدید در شهر شکل گرفت.
در واقع این مداخلات مرکزیت مشهد را از حرم گرفته و سازمان فضایی شهر را مختل کرد. در نتیجه شهر مشهد کمتر به عنوان یک کل درک و بیشتر مجموعهای از زیستگاههای مجاور هم تلقی شد و اینگونه قلب شهر از پیکر آن جدا گردید.
بنابر دیدگاه کل نگر هر گونه اقدام و مداخله ای می بایست با شناخت و درنظر گرفتن کلیت بافت، نسبت آن با کلیت شهر و فهم دقیق از مساله اصلی صورت گیرد، چرا که شهر ماهیتا یک کل است و تمامی اجزای آن مرتبط، به هم پیوسته و تفکیک ناپذیر هستند؛ لذا هر اقدامی بدون در نظر گرفتن این کلیت منسجم ناکام خواهد بود.