نشست «پهنهبندی فرهنگی تهران، بازنگری سیاستها و نتایج» با حضور الهام فخاری، نائب رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران و محمدجواد رشیدی، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقۀ 11، با دبیری محمد آتشینبار، عضو هیأت علمی پژوهشکدۀ نظر ۲۷ شهریور ۹۸ در گالری نظرگاه برگزار شد.
محمد آتشینبار در ابتدای این نشست با اشاره به طرح جامع توسعۀ فضاهای فرهنگی تهران گفت: «مقدمۀ این طرح که یکی از تکالیف طرح جامع ۱۳۸۶ تهران است، هدف طرح را رونق زندگی شهری و وحدت اجتماعی بیان کرده است. طرح توسعۀ فضاهای فرهنگی که در سال 87 تصویب شد، 14 طرح موضعی و دو طرح ویژه پیشنهاد داد که بر اساس یکی از این دو طرح ویژه، قرار بود 30 یادمان به مناسبت 30 سالگی انقلاب در 30 مکانی که در دوران انقلاب تأثیرگذار بودهاند، ایجاد شود. طرح ویژۀ دوم، طرح یکصد خاطره است که مقرر شد در سال 87 مصادف با یکصدمین سال تأسیس بلدیۀ تهران، در یکصد مکان «اولین»ها در تهران اقداماتی انجام شود. این طرح پیوست دیگری مبنی بر ایجاد مجتمعهای فرهنگی و تجاری در مقیاس فرامحلی دارد و در بخش دیگر به بررسی نسبت فضاهای فرهنگی در تقسیمات واقعی شهر میپردازد».
وی ادامه داد: «تقاضای فرهنگی از درون خانهها شکل میگیرد و به خانۀ فرهنگِ محله، فرهنگسراها، مجموعهها و مراکز و کانونهای فنی و تخصصی که نقاط اصلی فرهنگی در مقیاس شهر محسوب میشوند، میرسد. طرح جامع توسعۀ فضاهای فرهنگی تهران، ۱۴ پروژه را پیشنهاد میکند که از شمال تهران شروع میشود و هر کدام دارای شناسنامهای هستند که مشخص میکند، چه اقدامی باید در این اماکن انجام گیرد».
آتشینبار تصریح کرد: «از میان این ۱۴ پروژه نیز یکی به عنوان طرح ویژه معرفی میشود که همان طرح پهنۀ فرهنگی رودکی است. محدوده این طرح جنوب خیابان انقلاب و شرق خیابان ولیعصر، از پارک دانشجو تا تالار وحدت است که پیشنهاداتی از جمله تعریض خیابان شهریار را نیز ارائه میدهد. واژۀ فرهنگ در تعریف پروژه در طرح توسعۀ فضاهای فرهنگی، گسترۀ بزرگی را در برمیگیرد و بسیاری از پروژههای سایر حوزهها را نیز شامل میشود و ناگزیر است برای تعیین پروژه، فضاهای جمعی تهران را انتخاب کند، در حالی که فرهنگ الزاماً صفت غالب فضاهای جمعی شهر نیست».
در ادامه این نشست الهام فخاری نائب رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در خصوص موضوع مطرحشده گفت: «مسألهای که ما در کلانشهرها و ابرشهرها با آن روبهرو هستیم این است که بین تاریخ تصویب طرحها تا رسیدن و اجرای آنها حدود ۱۰ سال فاصله است، در حالی که در شهرهای بزرگ، تغییر و تحولات با شتاب زیادی در حال وقوع است، اکنون دیگر شرایطی تصوسیب این طرح که ۱۰ سال پیش وجود داشت تغییر کرده و حتی انحرافاتی نیز در سند موجود صورت گرفته است. در مورد این طرحها اقناع و آگاهسازی جامعۀ محلی و شهروندی بهصورت کامل انجام نشده و خود سازمان شهرداری نیز این طرح را درست درک نکرده است که چه چشم اندازی دارد و چه اقدامی قرار است صورت گیرد».
وی ادامه داد: «از طرفی به دلیل تمرکز صرف بر پیشرفت کالبدی و فیزیکی، ما شاهد تسهیلگری، روانسازی و ایجاد مشوقها برای اصناف و مشارکت آنها نیستیم در حالی که پهنه و طرحهای فرهنگی، دستوری ایجاد نمیشوند و این نگاه از بالا به پایین، مسئلهساز است. به عنوان مثال در یک دوره، مدیریت شهری مشوقها و تسهیلاتی را برای استقرار هنرمندان و مجسمهسازان در پهنههایی از شهر بهصورت شفاهی ارائه کرد اما در دورهای دیگر آن را لغو کرد و هنرمندان قربانی این تصمیمات شدند، لذا تا زمانی که ما سیاست روشن و درستی در این حوزه نداشته باشیم طرحهای فرهنگی موفق نخواهند بود».
طرحهای فرهنگی باید برای فضاهای جمعی ارزش افزوده داشته باشند
نائب ئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران تصریح کرد: «ساختن اصولاً کار دشواری است، چراکه داشتن فکر، برنامهریزی و تحلیل شناختی برای ساختن کار دشواری است. تربیت فرهنگی ما مقدار زیادی، تقلیدی است، نه ساختن ایدههای جدید. لذا اجرای طرحها و پهنههای فرهنگی در مناطقی که به خودیِخود محل حضور مردم و بافت زندۀ شهر هست، اشکالی ندارد. باید دید قرار است کار و پروژۀ فرهنگی چه ارزش افزودهای برای آن مکان داشته باشد. اجرای طرح جامع فرهنگی باید فضاها و فرصتهای جدیدی ایجاد کند نه این که صرفاً در کالبد و فیزیکِ آنچه که وجود دارد مداخله کند. میتوانستیم در این طرح با نگاه ساختن فضاهای جدید و متمرکز و در مناطقی که به آن رویداد مربوط است عمل کنیم».
وی در جمعبندی سخنان خود بیان کرد: «بنابراین مشکلی که در اجرای طرحهای فرهنگی وجود دارد آن است که از تاریخ تصویب تا اجرا یک دورۀ زمانی فرساینده وجود دارد که هم مدیران شهری را اذیت میکند و هم تغییرات پیاپی در منابع و زمینه صورت میگیرد و این مسأله بزرگ در کل کشور ماست، موضوع دیگر اینکه مصوبه با استناد به رویداد تاریخی و تاریخ خاص تعریف شده و مکانها و مواضع خاصی را هدف قرار داده و نتوانسته در همان زمان پروژه را اجرا کند، مسألۀ دیگر اینکه تعاملات فرهنگی، تسهیلات و مشوقها در هیچ جای طرح دیده نشده و از طرفی فضاهایی را که به طور طبیعی زنده و پویا بوده استفاده کرده است که میتوان اصطلاح حاضرخوری را برای آن به کار برد چون بازاریابی و نوآوری جدیدی در تعریف آن فضاها اتفاق نمیافتد و متأسفانه رویکرد اقتصادی و تجاری در آن فراگیر شده و به دلیل زیادهروی، به بافت زیستی و شهری تهران آسیب زده و در قالب مالها پیشروی کرد و به نوعی تبدیل به فرهنگمالهایی شد که با طرح تعارض داشت».
آتشینبار با اشاره به اینکه این طرح، محورهایی را که خودشان پویایی دارند را به عنوان فضاهای فرهنگی معرفی کرده است، گفت: «آیا واقعاً این درست است که ما صفت موضعهایی مانند خیابان انقلاب که خود جاذب جمعیت هستند را از صفات منفی آنها برای اجرای طرحهای فرهنگی در نظر بگیریم؟ پویایی اجتماعی یک مکان از پتانسیلهای موجود در آن مکان نیست که میتوان از آن استفاده کرد؟».
لزوم توجه به مناطق دارای فرسودگیهای اجتماعی و فرهنگی
فخاری در پاسخ به سؤال مطرحشده گفت: «منظور من این نیست که ما از فضاهایی که جاذب جمعیت و فعال است غافل شویم و فضاهای جدیدی را تعریف کنیم. باید در اجرای طرح نگاه نویی داشت تا چیزی به فضای موجود اضافه شود نه اینکه صرفاً برخی تغییرات کالبدی انجام شود. اتفاقات و رویدادهای فرهنگی را به محورهای زندۀ اجتماعی بردن، خود کار ویژۀ ارزندهای است که میتواند ارزشآفرینی کند. کار ویژۀ دیگر این است که در محورهای موجود که جمعیت زنده و پویایی دارد، رویدادهایی را باید تعریف کرد تا تحققبخش بحث توسعۀ فرهنگی باشد، طرح توسعۀ فرهنگی فقط ساختن یک سالن نمایش جدید نیست بلکه ارائۀ رویدادهای سازنده نیز بخشی از این ساختن است. ما در این طرح باید به مناطقی که احتمال فرسودگیهای اجتماعی و کالبدی دارند توجه کنیم».
هویتبخشی و ایجاد حس تعلق هدف طرحهای فرهنگی است
رشیدی معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار منطقۀ 11 با بیان اینکه شهر موجودی زنده است و نیازهای آن در فضاهای مختلف متفاوت است اظهار داشت: «در طرح جامع توسعۀ فضاهای فرهنگی تهران بر اساس اقتضائات و پتانسیلهای موجود در شهر، 14 پهنۀ فرهنگی تعیین شده که اکنون در چند پهنه اقداماتی صورت گرفته و در میان این پهنهها، پهنۀ رودکی وضعیت بهتری دارد. هدف از ایجاد این پهنهها، هویتبخشی با توجه به ظرفیتهای هریک از پهنهها و محلات است. هدف دیگر، ایجاد حس تعلق محلی با حفظ اصالت این محلات است، هدف بعدی حفظ بافت مسکونی و ماهیتی است که وجود داشته و متاسفانه اکنون در مناطق مرکزی شهر با توجه به نفوذ بخش تجاری به مناطق مسکونی این مناطق دچار مشکلاتی از جمله شب مردگی شدهاند».
وی با اشاره به دلایل عدم توفیق این طرحها گفت: «رویکردهای سلیقهای و عدم تمرکز بر رویکردهای فرهنگی و برخورد با این طرح مانند سایر طرحهای موضعی و موضوعی دلیل شکست طرح توسعۀ فضاهای فرهنگی بوده است، بنابراین به نظر میآید نیاز به یک بازبینی رویکردی نسبت به این پروژهها وجود دارد».
رشیدی در خصوص پهنۀ فرهنگی رودکی توضیح داد: «ما طی سالهای 87 تا 95، 5 مطالعه در مورد این پهنه انجام دادیم اما هر کدام از این مطالعات بهصورت سلیقهای بر موضوعی متمرکز شده بودند. مثلاً در مطالعهای صرفاً به موضوع ترافیکی و در دیگری صرفاً تمرکز بر موضوعات کالبدی بوده که ما پس چکش کاریهای فراوان با کمک کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر توانستیم این مطالعات را تجمیع کنیم و موضوعات مختلف را مورد بررسی قرار دادیم و توانستیم به یک ادبیات مشترک برسیم.سپس برای آن یک نظام بهره برداری طراحی و به محتوا نیز ورود کردیم و اقداماتمان صرفا محدود به موضوعات کالبدی نبود، پتانسیلها و ظرفیتهای موجود را نیز مورد بررسی قرار دادیم و حتی اصناف و مردم را با خود همراه کردیم و اکنون 5 مجموعه بخش خصوصی درآنجا سرمایهگذاری و مجموعههای نمایشی را ایجاد کرده است و اکنون در منطقهای که دچار شب مردگی بود، حیات و نشاط را پاسی از شب میتوان مشاهده کرد».
آتشینبار در ادامه با اشاره به آسیبهای موجود در پارک دانشجو به عنوان یکی از بخشهای پهنه رودکی خطاب به رشیدی گفت: «شما به عنوان یکی از مدیران شهرداری منطقه 11 بگویید که پهنۀ فرهنگی رودکی یا پارک دانشجو بیشتر با شأن خودش کار میکند یا با خیابان انقلاب؟ به نظر میرسد که پهنۀ فرهنگی رودکی اگر بخواهد به پتانسیل خود برسد باید به بخشهای دیگر نیز توجه داشته باشد».
معاون شهردار منطقۀ ۱۱ در خصوص مسائل اجتماعی بخشی از پهنۀ رودکی گفت: «ما در بازطراحی بوستان دانشجو سعی کردیم روی این موضوع نیز کار کنیم، بوستان دانشجو نیز بخشی از این منطقه است و ما پهنه رودکی را با حدود اربعهای که به مساحت ۳0 هکتار دارد، مورد بازبینی قرار دادیم. ما حتی به تأسی از نظام بهرهبرداری، رخدادها و برنامههایی را در نظر گرفتیم، در راستای همین موضوع ماه گذشته با وزارت فرهنگ و ارشاد توافقنامهای را برای اجرای برنامههای هنری و نمایشی در پهنۀ رودکی امضا کردیم».
در ادامه این نشست الهام فخاری با تأکید بر ضرورت مشارکت مدنی و همکاری مردم در تحقق طرحها علیالخصوص در حوزه فرهنگی و هنری بیان کرد: «هیچ اقدامی در شهر موفق نخواهد بود مگر اینکه مشارکت مدنی و همکاری مردم را با خود داشته باشد. بنابراین باید مشارکت مدنی و همکاری مردم یکی از محورهای آییننامه و نظام بهره برداری باشد. نکته دیگر اینکه نظام بهره برداری باید عادلانه و مبتنی بر کنشگری نهادهای غیر دولتی باشد. نکته سوم اینکه تسهیلات و معافیتها باید مشخص باشد وگرنه تصمیمات با سلیقه مدیران تغییر میکند، به نظر من مشوقها و معافیتها باید صراحتا از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد و شهرداری مشخص شود واز طریق شورای عالی استانها به عنوان یک نظام شورایی تصمیمگیرنده در امور شهری و روستایی لایحهای به مجلس ارائه کند».
غفلت از پهنههای شرق و غربی تهران در تعیین پهنههای فرهنگی
آتشینبار در بخش دوم این نشست با اشاره به هدف اصلی طرح توسعه فضاهای فرهنگی در شهر گفت: «اگر هدف این طرح پویایی زندگی شهری و هویت بخشی باشد طبیعتاً این فضاهای فرهنگی باید درمقیاس شهری و محلی باشد اما بیشتر پهنههای فرهنگی در محور شمال و جنوب تهران در اطراف خیابان ولیعصر است و ما در شرق و غرب شهر پهنۀ فرهنگی نداریم تکلیف این محدودهها چیست؟».
محمدجواد رشیدی در این خصوص گفت: «اینکه در طرح جامع 14 پهنۀ فرهنگی در مقیاس شهری مشخص شده است جدای از آن نیست که در بافت محلی پروژههای فرهنگی شکل بگیرد».
غفلت از محتوا در اجرای طرحهای فرهنگی
فخاری نیز در خصوص اینکه چرا اکنون تمرکز بر طرحهای شهری است؟ بیان کرد: «تجربه گذشته نشان داده است با وجود بودجه وسیعی که در اختیار مدیریت شهری بوده، نتوانسته در محتوا ورود پیدا کند اما در دوره چهار ساله فعلی که دو سال از آن گذشته، اگر بتوانیم پروژههایی که ۷۰ درصدی و ۶۰ درصد پیشرفت داشته است را به سرانجام برسانیم و فعال کنیم، خدمت مؤثرتری است».
در بخش پرسش و پاسخ این نشست پریا پارسا دکترای شهرسازی گفت: «وقتی اقدامات بصورت کلان و در مقیاس شهر انجام میشود، گرفتن اثرات محلی از این اقدامات کار دشواری میشود، آن موقع است که طرحهای ما در مقیاس کلان انجام میشود اما طرح جامع، ما را به سمت محله محوری سوق میدهد اینجاست که ارزیابی طرح بسیار مهم میشود، باید دید که این طرح چقدر بر مردمی که آنجا زندگی میکنند تاثیرگذار بوده و آیا حس تعلق به محل و خالی نشدن محلات مسکونی با این اقدامات کلان محقق میشود یا خیر؟ ما اقدامات کلانی را انجام میدهیم که ممکن است مردم که در محل ساکن هستند اطلاعی از آن ندارند شاید بهتر باشد که سطح طرحها و پروژهها در همان حد خورد باشد تا اثرگذاری بالا برود».
استفاده از ظرفیت مساجد در اجرای طرحهای فرهنگی
نوری دکترای رشته جامعه شناسی و پژوهشگر مسائل آسیبهای اجتماعی نیز گفت: «اقتصاد سرمایهداری بیش از سه دهه است در ایران گسترش پیدا کرده است. شهرداری نیز به سمت اقداماتی میرود که بازدهی اقتصادی بیشتری برایش داشته باشد، بنابراین طرحهای ساخت و ساز نسبت به طرحهای فرهنگی اولویت بیشتری پیدا میکند. مسئله دیگر، موضوع فعال کردن مکانهای فرهنگی مانند مساجد است، شهرداری این توان را دارد از ظرفیت مساجدی که همیشه خالی هستند استفاده کند اما بجای این کار اقدام به ساخت و ساز و ایجاد فرهنگسراها کرد در حالیکه این هزینه را میتوانست در فعالکردن مساجد استفاده کند».
وی ادامه داد: «سطحینگری در برنامههای فرهنگی شهرداری تهران مساله دیگری است و کار اساسی را پیش نمیبرد. شورای شهر فعلی با شعار فرهنگ گرایی و فرهنگ محوری و پرهیز از ساخت و ساز وارد شد اما اکنون ما شهروندان فکر میکنیم نه تنها کاری برای فرهنگ انجام نمیشود بلکه ساخت و سازها نیز تعطیل شده است».
فخاری در واکنش به موضوعات مطرح شده اظهار داشت: «مشکلی که ما در حوزه فرهنگی و اجتماعی به خصوص در شهرداری و کشور داریم این است که ما در سنجشهای علوم انسانی و فرهنگی و اجتماعی نمیتوانیم فقط از مدلهای کمی استفاده کنیم و باید سراغ رویکرد کیفی سازی برویم. شهرداری به عنوان یک نهاد عمومی شهری بودجهای در حوزه فرهنگی و اجتماعی تعریف میکند اما سنجش پذیری روشنی ندارد و ما نمیتوانیم بگوییم به چه دلیل برنامههای آیینهای نوروزو یا آیینهای مربوط به اربعین یا ماه رمضان خوب است که ادامه پیدا کند یا نکند. اکنون ارزیابی بر اساس نظرسنجی از مردم انجام شده و ضعف بازاریابی، برندسازی و تعریف برگزارکننده به عنوان ضعف شهرداری شناخته شده که نیاز به یک کار ویژه دارد».
وی افزود: «ما در اطلاع رسانی ضعف جدی داریم کاری که پیش میرود و انجام میشود را نمیتوانیم به خوبی به مردم ارائه دهیم و به همین دلیل علیرغم زحماتی که کشیده میشود، احساس میکنید هیچ کاری انجام نشده است».
رشیدی با اشاره به موضوع مطرح شده در خصوص رویکرد اقتصادی شهرداری در همه پروژهها گفت: «ما در پروژههای فرهنگی تمرکزمان بر اقتصاد نیست هرچند به اقتصاد فرهنگ توجه داریم و این موضوع یکی از رویکردهای ما است و در این زمینه توجه ما به ذینفعان این حوزهها است نه بخشهای دولتی. در خصوص استفاده از ظرفیت مساجد نیز باید گفت که مساجد کارکرد تاریخی دارند و همیشه پایگاه دینی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و تصمیمگیری بودهاند و ما باید سعی کنیم این پایگاهها را تقویت کنیم و سیاست مدیریت شهری نیز همین است و شورای شهر نیز مصوباتی را در خصوص تقویت این موضوع داشته است اما در خصوص محله محوری باید گفت حضور مردم محلات در برنامه ریزی و نظارت بر فعالیتهای مختلف فرهنگی، هنری در قالب شورایاران و هیئتامنای محلات ضروری است».
یکی دیگر از حضار در نقد طرح توسعه فضاهای فرهنگی گفت: «موضوع پروژه محوری یکی از نقدهای من است و اینکه پهنهها را بصورت پروژه و کالبد در نظر گرفته است، به جای اقدام محوری در حالی که میتوان چند اقدام فرهنگی را تعریف کرد تا هم انجام آن سریع تر باشد و هم بازده بهتری داشته باشد، شورای شهر در احوزه اقدام محوری به جای پروژه محوری چه کاری انجام داده است؟».
محمدکریم آسایش نیز گفت: «در اجرای طرحهای فرهنگی قبل از اینکه عملیات عمرانی صورت بگیرد باید یکسری اقدامات برای آماده سازی فضا انجام شود که طی این فرایندها ساکنان نیز برای پذیرش طرح آماده میشوند و بدین ترتیب بعد از اتمام اقدامات عمرانی با یکسری مسائل پیش بینی نشده رو به رو نمیشویم. موضوع دیگر اینکه ما میخواهیم سرمایه گذرانی را جذب کنیم، در حالیکه میتوانیم سرمایههای محلی را به عنوان منبع اصلی بسیج کنیم و سرمایههای محلی میتوانند موجب پایداری طرح شوند».
در ادامه امیر منصوری عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: «طرح جامع در یک دست پاچگی فهرستی از طرحهای مختلف را ایجاد کرده و در کنار آن جعبه را قرار داده و هر آنچه را برایش جوابی پیدا نکرده تحت عنوان طرحهای موضعی و موضوعی را در آن جعبه قرار داده است که باید بعدا بررسی شوند. در میان آنها مسائل مهم و اساسی شهر مانند بافت فرسوده نیز قرار گرفته است. یکی از این پروژهها پهنههای فرهنگی تهران بود که هیچکس هم نمیتواند اعتراضی به آن داشته باشد».
وی ادامه داد: «برای پهنۀ فرهنگی تهران نیز هیچ تعریفی وجود ندارد اما هدف خوبی تحت عنوان توسعه مدنی شهر تهران برای آن نوشته شده است، در حالی که توسعه مدنی دستاورد اقدامات مختلفی است و ما نمیتوانیم یک حرف کلی را برای یک طرح قرار دهیم. در اینجا حتی مطرح نشده است که فرق پهنۀ فرهنگی با پهنه اجتماعی یا هنری چیست و حتی مساجد نیز دراین طرح دیده نشدهاند، بنابراین تعریفی برای پهنۀ فرهنگی ارائه نشده و این مساله موجب شده نتواند ماموریت خود را انجام دهد».
منصوری با اشاره به پهنههای تعیین شده از جمله میدان امام خمینی و خیابان لاله زار اظهار داشت: «مسیری که انتخاب شده مسیر خطایی است. ابهام در اولیهها موجب میشود در اقدامات بعدی به خطا برویم. اصلا پهنۀ فرهنگی به کجا گفته میشود؟».
فضاهای اجتماعی باید کارکرد اجتماعی داشته باند نه گروهی
عضو هیات علمی دانشگاه تهران ضمن ابراز نگرانی از اتفاقاتی که در خیابان استاد شهریار در جریان پهنۀ فرهنگی رودکی در حال وقوع است گفت: «از ابتدا تا کنون یک جنگ پنهانی در میان اقشار مختلف برای تصرف خیابان انقلاب وجود داشته و 40 سال است که گروههای موافق و مخالف برای بیان اعتقادات خود به خیابان انقلاب میآیند. اکنون در خیابان شهریار استراتژی را پیش میبریم که بعدا باید برای آن گارد ویژه خیابان شهریار را ایجاد کنیم، چراکه آنجا تبدیل به پاتوق دگر اندیشان میشود که در آبنده ایجاد مساله خواهد کرد. یعنی فضای اجتماعی را کارکردی دهیم که از حالت اختلاط اجتماعی تبدیل به کارکرد گروهی شود و این سم است».
وی افزود: «شهرداری باید این موضوع را مدیریت کند و اگر میگوید میخواهد پهنۀ فرهنگی ایجاد کند باید پهنۀ فرهنگی را تعریف کند که کدام فرهنگ؟ مسجد یا کافی شاپ یا جایی که متوسط اجتماعی بتواند در انجا زندگی کند؟ افراط و تفریط در هر دو مضر است. باید مواظب بود پهنۀ فرهنگی، فرهنگی بماند و به مرکز دیگری تبدیل نشود. نمیتوان پهنۀ فرهنگی را در مقیاس کلان و شهری دید چراکه به زندگی ملموس و ارتباطات روزمره مرتبط است، بنابراین مقیاس خرد آن بسیار مهم است. باید تعریف کرد که فرهنگ به چه چیز گفته میشود، ما بین هنری، اجتماعی و فرهنگی بلاتکلیف هستیم».
الهام فخاری نیز با تاکید بر تدبیر بهره برداری از این پروژه گفت: «باید در بهره برداری تدبیری شود که به تنوع، تکثر و ترکیبی از سبک و سلیقه اجتماعی توجه شود و بصورت افراطی و تفریطی برای رفتن به سمت یک سلیقه نباشد تا فضا برای همه دسترس پذیر باشد. شورای شهر باید بتواند با استفاده از ظرفیت قانونی خود بسیار موثر عمل کند و به سمتی حرکت کند که از شکل زینت المجالس بودن خارج شود و نقش موثرتری در مقرره گذاری داشته باشد. متاسفانه بجای اینکه طرح ها، قبل از اجرا دارای پیوستهای مطالعاتی باشند بعد از اجرا تازه اقدام به انجام مطالعات میشود و این موضوع، مطالعات را بی معنا میکند. اینکه ما مطالعات و طرحهای گذشته را با فاصله طولانی بخواهیم اجرا کنیم باید مجددا روی آن مطالعه انجام داد. تجربه نشان داده که در برخی موضوعات الزاما مداخلههای عمدی و مهندسیهای فرهنگی منجر به موفقیت نمیشود حتی ممکن است برخلاف هدفگذاری پیش برود».