دوازدهمین دورۀ حراج تهران، دی ۹۸ با مجموع فروش ۳۱ میلیارد و ۷۱۷ میلیون تومان به پایان رسید.
این حراج، نظامی چندگانه است: هم عرصۀ یارگیری غرب از هنرمندان داخلی، هم میدان پولشویی و هم عادتدهندۀ طبقات متوسط و ضعیف جامعه به معاملات لجامگسیختۀ طبقۀ مرفه است.
حراج تهران مثل سایر فستیوالهای برگزیدۀ جهانی مانند کن و اسکار، بر جریانهای اندیشه و زیباییشناسی هنری اثر گذاشته، آنها را مدیریت میکند و مستقیماً از سوی سفارتخانههای فرانسه و انگلیس، که نمایندگان قدرت جهانی در ایران هستند، در پیوند با حراج دوبی حمایت میشود.
هنرمندانی که رویای برندهشدن بلیطهای بختآزماییشان را در این حراج دارند، گرفتار درخواست مساعدت و همراهی از دلالان این حراج میشوند تا شاید ناگهان کشف شوند و عمری با آسودگی زندگی کنند.
همین دلالان، همواره در تلاش برای برطرفکردن شبهات مربوط به پولشویی در حراج تهران هستند و با اتکا به شرافت هنر، خرید آثار را بالابردن ارزش هنر میدانند.
با اینکه شواهد موجود در سابقۀ جهانی و توجیههای رد اتهام پولشویی حراج تهران، احتمال آن را تقویت میکند، نظامهای قضایی باید پیگیر کشف و نظارت بر عملکرد پشتپردۀ این حراج شوند.