پادگان ۰۶ ارتش، که از عهد قاجار باغ بزرگی در سلطنت آباد بود در یک معامله مخفیانه و دور از چشم مردم و شورایشهر، به ثمن بخش از دست شهروندان رفت. شهرداری برای ساکت کردن پرسشگران، از قبل یک برنامه کامل تبلیغاتی شامل صدها بنر، کلیپ های متعدد، مصاحبه با رسانه ها و فیلم های تلویزیونی تدارک دیده بود که در آستانه “جشن معامله بزرگ” روی آنتن فرستاد.
به ادعای گلپایگانی معاون شهرسازی حناچی، دو دستاورد اصلی مذاکرهکنندگان شهرداری برای دفاع از “معامله دو سر باخت” خود، کمکردن تراکم اعطایی به ارتش و حفظ 35 هکتار از 50 هکتار باغی بود که ارتش آن را متروکه کرده بود.
ادعای اول، رقابت با یک حریف خیالی است. هرگز اعلام نشد که کی و توسط کدام مسوول سابق شهرداری مقدمات توافق یک میلیون و دویست هزار متری فراهم شده بود که انجام نشد. طبعا ادعای سلبی و رقابت با رقیب خیالی به این تصمیم مشروعیت نمیدهد و شهرداری باید بگوید با چه منطقی چنین رانت بزرگی به ارتش داد و نتایج آن برای شهر چیست؟
نکته دوم، استناد به فرسودگی باغ تحت اختیار ارتش بود. شهرداری برای توجیه باخت خود در معامله با ارتش، فرض را تحریف کرد تا به نتیجه دلخواه برسد. این که ارتش توان نگهداری از میراث فرهنگی در اختیارش را ندارد، دلیل اعطای جایزه به او نیست. قانون برای باغهایی که مالکانشان در نگهداری آنها مسامحه می کنند، شهرداری را مکلف به مداخله و حغاظت کرده و هزینه را بر عهده مالک گذشته است.
در این نمونه باغ، یک اثر تاریخی و مالک، ارتش است. روشن است که شهرداری اگر «عزمپنهان» برای جوش دادن معامله دو سرباخت نداشت، میتوانست با اتکا به این قانون که خوب آن را بلد است، باغ را نجات دهد.
در توضیحات معاون معماری و شهرسازی شهرداری تهران نکات دیگری نیز وجود دارد که شایسته توجهاند : وضعیت طرح تفصیلی منطقه، مشروعیت مصوبه شورای عالی شهرسازی در خصوص پادگانها، خانه سازی و تجاریداری ارتش، تجربه شهرداری در توافق های قبلی، تکذیب خبر رئیس شورایشهر از انصراف ارتش از سوی سخنگوی شهرداری، تدارک سیستم تبلیغاتی پیچیده برای جا انداختن معامله در افکار عمومی، سکوت مدیریت شهری در قبال انتقادات شورایشهر و مردم و مهمتر از همه، برآورد سود و زیان ناشی از این توافق برای دو طرف.