با توسعه دنیای مجازی و کاربران بدون مرز آن، شبکه های دیجیتالی، توانایی تغییر شکل فیزیکی و مفهومی شهر را دارند؟
این روزها با توسعه شبکه های دیجیتالی و گستره ارتباطات مجازی، با خلق رویدادهای اجتماعی و فرهنگی نوینی در جامعه روبرو هستیم؛ ارتباط و همبستگی اجتماعی آن فرا مرزی، مبرا از رویدادهای هویتی و وابسته به معیارهای فردگرایانه است. با بروز بحران سلامت و الزام قرنطینه در اکثر کشورهای دنیا به واسطه شیوع ویروس کرونا، وابستگی به اینترنت در حوزه های تفریحی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و …. بسیار بیشتر شده و به سرعت رو به افزايش است. قبل از این بحران نیز تلاش های زیادی برای عینیت بخشیدن به شهر مجازی صورت گرفته است. نمونه آن انیمیشن ها و بازی های ویدیویی است که طبق برنامه های پژوهشی هدفمند با سیستم هوش مصنوعی نمونه هایی از یک شهر مجازی ساخته شده است. اگر این روند ادامه یابد، بروز اثرات روابط اجتماعی نوظهور وابسته به دنیای مجازی دور از انتظار نخواهد بود. تغییری که از تحولات مفهومی آغاز شده و تحولات مکانی شهر را هم بی نصیب نخواهد گذاشت.
همه گیر بودن شبکه ها، ارتباط آسان و دسترسی به وب سایت ها و پایگاه جهانی داده ها، بیشتر از یک فضای شهری، فرد را درگیر می کند. اما شبکه های دیجیتالی و جریان های ارتباطی که القا میکنند، تاکنون تأثیر کمی در شکل فیزیک شهر داشته اند.
در هر دو فضای شهری (واقعی) و دیجیتالی (مجازی)، اجتماع، گرداننده و روایت گر است. اما اجتماع فضای مجازی، صرفاً اجتماعی «جریانساز» است تا «مکانساز».
شهر پدیده ای زنده است که هویت و حیات مفهومی آن در دو سطح عین و ذهن برآمده از اجتماع و رویدادهای مفهومی جاری در آن شکل می گیرد. با توجه به فعالیت های اجتماعی و هویت مکانی شهرها، هنوز دنیای مجازی تغییرات آشکاری بر منظر شهر از نظر کالبدی نداشته است. اما در کلانشهرها که در حال زایش مناطق نوین در حومه خود هستند، از حیث «جریانات اجتماعی» که در فضاهای عمومی صورت می گیرد شاهد تقلیل مکان های مفهومی هستیم. «شاید» این تقلیل و تغییر مفهوم فضاهای عمومی در مناطق و شهرهای نوین، بروزی از تحولات نگرش اجتماع وابسته به دنیای مجازی به مفهوم شهر باشد. شبکه ای که فردگرايي را توسعه و نیاز به «مکان داشتن» را به «بودن در فضا» تقلیل داده است.
شبکه های مجازی موجب تغییر در روابط بین انسان، فضا و زمان می شوند. آدم ها در فضای «واقعی» به سرگرمی، فعالیت و کسب و کارهای «مجازی» مشغولند. اگرچه شهروندان در شهر حضور فیزیکی دارند، اما عموماً فردگرایی و سیر در فضای بینابینی، مابین دنیای واقعی و مجازی باب شده است. مکان های عمومی در شهرها تقلیل یافته و احتمالاً در آینده شاهد از میان برداشته شدن مرز مفهومی برای تعیین هویت مستقل شهرها خواهیم بود.
در شهرهای دیجیتالی آینده که اجتماع آن، روایت نوینی برای گذاران حیات و خلق مفاهیم دارد، منظر چگونه در فضای اجتماعی بینابین واقعیت و خیال، تعریف خواهد شد و شهرها چگونه سازمان خواهند یافت؟